728 x 90

ریشه‌های عمیق جنگ‌افروزی رژیم ولایت فقیه

سخن روز
سخن روز

خامنه‌ای روز سه‌شنبه ۱۸مهر در اولین موضع‌گیری سراسیمه خود دربارهٔ جنگ مرگبار شعله‌ور شده در خاورمیانه، در عین رجزخوانی، هر گونه نقش داشتن رژیم در آن را از اساس تکذیب کرد و گفت: ایران را پشت این حرکت معرفی می‌کنند اشتباه می‌کنند، محاسبهٔ غلط می‌کنند. این کار، کار خود فلسطینی‌هاست.

ریشه‌های عمیق جنگ‌افروزی رژیم ولایت فقیه

برای همه ناظران روشن بود که خلیفه درمانده از این‌که در مرحله پایانی نظام بحران‌زده، دود جنگ به چشم رژیم فرو برود به‌شدت واهمه دارد. به‌خصوص که در داخل میهن آتش قیامهای ۱۴۰۱هم‌چنان در جای جای ایران زبانه می‌کشد و در سطح بین‌المللی نیز چشمها روز به روز بیشتر به تهدید این رژیم ضدبشری برای صلح جهانی باز می‌شود.

بسیارند مفسرانی که رژیم جنگ افروز ولایت فقیه را به اختاپوسی تشبیه می‌کنند که سر آن در تهران و بازوها و چنگالهایش در کشورهای مختلف خاورمیانه و حتی مناطق دورتر فرو رفته است.

واقعیت این است که جنگ‌افروزی ریشه‌های عمیقی در ذات و ماهیت این رژیم قرون‌وسطایی دارد؛ رژیمی که انقلاب مردم ایران را ربوده و هیچ سنخیتی با مرحله تاریخی پیشرفت جامعه ایران و خواستهای دموکراتیک مردم ما ندارد.

خمینی دجال پس از سرقت رهبری انقلاب ضدسلطنتی، خود را با یک تهدید بالقوه نابود کننده مواجه دید؛ انرژی عظیم و فورانی نیروهای میلیونی جوانان پرانگیزه و فداکاری که بر اثر انقلاب آزاد شده بود و این سؤال را در برابر خمینی قرار می‌داد که با این نیروی عظیم چه باید بکند؟ نیرویی که می‌توانست به راستی فلک عقب‌ماندگی و وابستگی را بشکافد و طرحی نو در این میهن دراندازد و طوفانی از سازندگی و پیشرفتی خیره‌کننده را در همهٔ زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، هنری و فرهنگی و... برانگیزد و ایران را از چنبرهٔ عقب‌ماندگی و وابستگی برهاند و ره صد ساله را، یک‌شبه بپیماید.

اما خمینی، هیولایی که از اعماق تاریک قرون سر برآورده بود، نه تنها این کاره نبود، بلکه با هر گونه پیشرفت و توسعه دشمن بود؛ چرا که خوب می‌دانست در میدان پیشرفت و توسعه، این نیروهای جوان، انقلابی و ترقیخواه، هم‌چون مجاهدین و فداییان خلق است که رو می‌آیند، پیش می‌افتند و زمام امور از دست او خارج می‌شود و نهایتاً او همراه با آخوندهایی که با او روی کار آمده بودند، بایستی به حجره‌های خود در طلبه‌خانه‌ها برگردند. بنابراین تنها چاره این بود که این نیروی عظیم را در راستای تحقق رؤیای احیای خلافت اسلامی و بسط ولایت سفیانی خود، یعنی در مسیر کشورگشایی به کار بگیرد و طبعاً اولین منزل این مسیر به دلایل مختلف سیاسی، تاریخی و ژئوپلیتیک عراق بود.

از همین رو بود که خمینی با تحریکات خود، جنگ با عراق را زمینه‌سازی کرد. وقتی هم که جنگ شروع شد، به تقدیس جنگ پرداخت. جنگ را «موهبت» و «نعمت الهی» و «صلح را دفن اسلام» (منظور دفن رژیم ضداسلامی و ضدانسانی) توصیف می‌کرد و می‌گفت تا سرپا ماندن آخرین خانه در تهران جنگ را ادامه خواهد داد، ولو که ۲۰سال هم طول بکشد.

معلوم نیست اگر ارتش آزادیبخش ماشین جنگی او را در هم نمی‌شکست و زهر آتش‌بس را به‌حلقومش نمی‌ریخت، خمینی این جنگ شوم را تا کی و تا کجا ادامه می‌داد.

در مورد استقبال خمینی از جنگ و زمینه‌سازی عامدانهٔ جنگ توسط او، اظهارات یکی از مهره‌های رژیم به نام محمدجواد مظفر که در زمان جنگ ضدمیهنی، مدیرکل رسانه‌های خارجی بوده، بسیار روشنگر است. وی در یک مصاحبهٔ تلویزیونی (۷مهر ۴۰۲) گفت: «در ۲۸فروردین ۵۹، ناگهان امام می‌آید پیام می‌دهد که‌ای عشایر عراق قیام کنید این آقا را سرنگون کنید! ای ارتش عراق بیایید کودتا کنید این آقا را سرنگون کنید! کی؟ ۲۸فروردین ۵۹، یعنی ۵ماه قبل از شروع جنگ».

وی می‌افزاید: «جریان حاکم بر اساس یک تحلیل غلط، از جنگ استقبال کرد و این کار خطا و اشتباهی بود که انجام شد؛ انگار که ما هم او را هل می‌دادیم به‌سوی جنگ، با شعارهایمان، با تحریکات‌مان و با کارهایمان. واقعاً تصور امام و تصور آقایان این بود که مردم عراق اگر اراده کنند صدام را سرنگون می‌کنند! چی چی را اراده کنند؟!».

بر خلاف آنچه که این مهرهٔ حکومتی آن را «تحلیل غلط» می‌نامد، این رویکرد خمینی چنان که گفته شد، از یک حسابگری قدرت‌پرستانهٔ شیطانی نشأت می‌گرفت که البته بهای بس سنگین آن را مردم ایران پرداختند.

جنگ علاوه بر به هرز دادن نیروی عظیم آزاد شده در انقلاب ضدسلطنتی، «امنیت» و بقای رژیم را تضمین می‌کرد، سرپوش اختناق بود و خمینی تنها با انبوه کشته‌های جنگ و با هیاهوی کر کننده و نعره‌های نفرت‌انگیز «جنگ جنگ!» می‌توانست جامعه را قفل کند و نیروهای انقلابی و در رأس آنها مجاهدین را صد صد و هزار هزار به مسلخ ببرد.

جنگ‌افروزی خمینی و طمع او برای بسط ولایتش، از عراق شروع می‌شد، اما به عراق محدود نمی‌شد؛ چنان که بعداً جانشینان او، از جمله خامنه‌ای به صراحت گفت: « (جنگ) مرزهای ما را گسترش داد...».

یکی از ایادی رژیم، آخوندی به نام عیسی طباطبایی که از وی به‌عنوان نمایندهٔ خامنه‌ای در لبنان نام می‌برند، اخیراً طی مصاحبه‌یی با خبرگزاری رسمی رژیم (ایرنا -۲۳شهریور) درج شده، فاش کرد که خمینی شخصاً دستور بمب‌گذاری در مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت (در اکتبر۱۹۸۳) را به او داد.

خط جنگ‌افروزی و تروریسم پس از خمینی هم توسط جانشینان او ادامه یافت از انفجار برجهای خوبر در عربستان گرفته تا انفجار آمیا در بوئنس آیرس آرژانتین و... خامنه‌ای آن را با عبارت «عمق استراتژیک» تئوریزه کرد و او صراحتاً گفت که اگر امروز در عراق و سوریه و لبنان نجنگیم، فردا بایستی در خیابانهای شهرهای ایران با دشمن (که همانا مردم بپا خاسته و جوانان شورشگر هستند) بجنگیم.

این، همان نیاز ذاتی و ماهیت جنگ‌افروز رژیم قرون‌وسطایی ولایت فقیه است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bea4d314-2a66-4796-b601-9ede8d5c6dc2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات