رئیس قوهٔ قضاییهٔ حاکمیت آخوندی روز اول مرداد، طی اظهاراتی در تلویزیون حکومتی از «دستگیری هزاران نفر و احتمال سلب حیات از تعدادی از آنها» سخن گفت.
اینکه در اینروزها آخوند اژهای خودش به صحنه میآید و در تلویزیون حکومتی، مقابل مردم شاخ و شانه میکشد، هم به نیابت از خامنهای، پیام حکومت را میرساند که هیچ راهی برای برونرفت از مرحلهٔ پساجنگ ندارد و هم اعلام بازگشت به دوران قبل از جنگ، منتها با حداکثر سرکوب و ارعاب است.
اظهارات آخوند اژهای روبهروی دوربین حکومتی، هیچ معنایی جز زمینهچینی برای گستردن بساط جنایت ندارد. او تلاش کرد زندانیان دستگیر شده را در صف مقدم جنایت معرفی کند تا جنایات تابستان ۶۷ را در اذهان عمومی تداعی نماید.
پرسش این است که چرا با وجود دمیدن بسیاری از رسانههای حکومتی بر «فرصت تغییر الگوی حکمرانی»، نمایندهٔ مستقیم خامنهای در قوهٔ قضاییه، جار تهدید و ارعاب و کشتار میزند؟
حاکمیت آخوندی در هفتههای پس از آتشبس جنگ ۱۲روزه، در تمام جهات مشغول دمیدن بر جنگافروزی و تهدید علیه آمریکا و اسراییل است. آیا این رویکرد، با توجه به ضرباتی که در جنگ ۱۲روزه بر ارکان نظام وارد آمد، غیرمتعارف و پرسشبرانگیز نیست؟ خامنهای با تبلیغ این سیاست از طریق بازوهایش در نمازهای جمعه، صدا و سیما، قوهٔ قضاییه، مجلس و دولت، دنبال چیست؟
واقعیت بزرگ و برجسته در پساجنگ این است که اتاق فکر نظام بیش از همیشه، تهدید گر گرفتن ناگهانی قیام و انقلاب را حس میکند. صعود ناگهانی قیمتها، بحران غولآسای آب و برق، بعلاوهٔ سقوط موقعیت خامنهای و تشدید بحرانهای درونی ــ که همگی عطف به تعیینتکلیف ولیفقیه هستند ــ نظام را در کمین ناگزیر خیزش اجتماعی قرار دادهاند. وضعیتی شده است که جبههبندی جدید را در حاکمیت علیه شخص خامنهای دامن زده و شقه و شکاف ساختار آن را نسبت به قبل از جنگ بیشتر کرده است.
تلگرام سهامنیوز روز ۱ مرداد از قول مصطفی تاجزاده، ضمن اشاره به «نظام ناکارآمد، فسادپرور و تبعیضآمیز ولایت فقیه»، نوشته است: «استعفاء یا تمکین رهبر به رأی ملت! آقای خامنهای راهی جز تغییرات بنیادین ندارد». این نمونهها گویای فصلی جدید از تعمیق شقه و شکاف با نشانهگیری شخص ولیفقیه در فصل بروز پیاپیِ محصولات پساجنگ هستند. تردید نباید داشت که نمونههای بعدی در آستانهٔ رقم زدن تعادلی جدید با شدت بیشتر بروز خواهند کرد.
در چنین موقعیتی، خامنهای از طریق نیابتیهای حکومتیاش در سه قوه و دستگاه تبلیغاتی، با دمیدن بر جنگافروزی و توسل به تهدید دیگران، چه هدفی را دنبال میکند؟ چرا باید آخوند اژهای رودرروی مردم ایران، شمشیر تهدید و ارعاب ــ بهطور خاص علیه زندانیان سیاسی ــ بلند کند؟
همهٔ شواهد و تجربههای دهههای گذشته نشانی میدهند که هنوز هم در حساب و کتابهای خامنهای «جنگ، نعمت است» و پوشش جنگ، ممکن است حفظ نظام را با سرکوب حداکثری تضمین کند. این تعبیر خواب خامنهایست.
اینها میتوانند برآوردی از حساب و کتابهای ولیفقیه برای گریز از آثار زهر پساجنگ باشند. اما آنچه که برآورد نیست، بلکه عینیت یافته، از یکطرف تکهتکه شدن کرباس ساختار نظام است، از طرف دیگر اکثریت جامعهییست که مختصات آن، شکار فرصت پایان دادن بهنحوست و اشغالگریِ ۴۶ساله است.