حسن روحانی روز دوشنبه ۲۲مهر در یک کنفرانس مطبوعاتی بار دیگر دروغ‌درمانی را با دُز بالاتری به‌کار برد و تا توانست برای وارونه جلوه دادن واقعیت و پرده‌پوشی فروپاشی اقتصادی و بحرانهای لاعلاج گریبانگیر رژیم دروغ و دغل به‌هم بافت.
رئیس‌جمهور نظام ولایت کنفرانس خود را با این جمله شروع کرد که: «ما یک شرایط بسیار سخت و تاریخی اقتصادی و سیاسی و امنیتی را پشت سر گذاشتیم». او به این ترتیب می‌خواست بگوید که شرایط بسیار سخت رژیم پایان یافته و به تاریخ پیوسته است و به این ترتیب در وقاحت و دروغ که تخصص اوست، رکورد جدیدی به‌جا گذاشت.
دروغ‌درمانی با «اوردُز»!
نگاهی به یکی دو نمونه از این دروغها، خالی از فایده نیست.
- «از اردیبهشت سال ۹۸ شاخصهای ما مسیر و حرکت درستی را طی می‌کند. یعنی تورم نقطه‌به‌نقطه ما از ۵۲درصد امروز به ۳۴درصد رسیده است».
- «در زمینه صادرات و واردات ما شرایط مناسبی داریم، مناسب‌تر از سال گذشته».
- «همه آمارها و ارقامها و شاخصهای اقتصادی به ما می‌گوید که ما در مسیر آرامش اقتصادی در حال حرکت هستیم».
- و...
ابتذال این ادعاها نمایان‌تر از آن است که نیازی به طرح سؤالاتی از این قبیل باشد که چه معجزه‌ای رخ داده که به‌رغم تشدید تحریم‌ها و عمیق‌تر شدن رکود و تسریع آهنگ نابودی تولید، یکباره شاخصهای اقتصادی بهبود وضعیت را نشان می‌دهند؟! دروغ‌درمانی روحانی آن‌قدر سخیف و لورفته است که یکی از روزنامه‌های هم‌سو با او(آرمان ۲۲مهر) طی مطلبی به‌قلم یکی از سینه‌چاکان سابق روحانی(صادق زیباکلام) نوع حرفهای او را پیشگویی کرده و با اشاره به نشست‌های مطبوعاتی پیشین روحانی نوشته بود: «احتمال زیاد امروز نیز شاهد خواهیم بود برای نمونه احتمالاً رئیس‌جمهور در خصوص مسأله حمله ترکیه به‌مناطق کردنشین سوریه خواهند گفت که ایران طرفدار گفتگو و صلح است و نگرانی‌های ترکیه باید رفع شود. در خصوص وضعیت زنان خواهند گفت که قبول داریم مشکلاتی جدی وجود دارد اما این دولت گام‌هایی مثبت برداشته است...».
روضه‌خوانی شیخ حسن روحانی مطابق همین پیش‌بینی بود؛ الا این‌که حتی در همین حد هم وارد مسائل جدی نشد و به موضوعاتی که نسبت به بحرانهای گریبانگیر رژیم بیشتر حاشیه‌ای محسوب می‌شوند پرداخت. مثلاً در مورد حقوق شهروندی و حقوق زنان گفت: «من فکر می‌کنم قدمهای خوبی نسبت به حقوق زنان نسبت به حقوق اقلیتها نسبت به فضای مناسب و باز برای گفتگو در دانشگاهها در فضای جامعه به‌وجود آمده، اما در عین‌حال ما با مشکلاتی هم مواجه هستیم».
برای حدس و پیش‌بینی در مورد این‌که سردمداران رژیم آنجا که می‌خواهند به وضعیت سیاسی اقتصادی اشاره کنند، چه خواهند گفت، نیازی نیست که فرد پیشگو یا تحلیلگر سیاسی باشد. هر قدر شرایط بحرانی‌تر و رژیم متزلزل‌تر می‌شود، به همان نسبت ادعای قدرت و ثبات نیز غلیظ‌تر می‌شود، بگذریم که واقعیت چنان سیاه و زمخت و ابعاد آن چندان بزرگ است که از زیر این تورهای نازک قدرت و ثبات دروغین، به‌وضوح بیرون می‌زند. کما این‌که روحانی در همین کنفرانس نمایشی آنجا که در مورد بودجه و نفت مورد سؤال قرار گرفت، با فراموش کردن ادعای اول خود ناچار گفت: «واقعاً در یک شرایط سختی ما قرار گرفته‌ایم».
معجونی از ژست قدرت و ضعف و وحشت
همین وضعیت را خامنه‌ای، ولی فقیه ارتجاع، روز یکشنبه(۲۱مهر) در سخنرانی خود در مراسم سردوشی در به‌اصطلاح دانشگاه سپاه پاسداران به‌نمایش گذاشت. او هم به سبک خود بخش عمدهٔ اظهاراتش را به تلاش برای ارائهٔ یک تصویر روشن از وضعیت تاریک نظام درهم‌شکسته و سپاه در حال ریزش خود اختصاص داد؛ با جملاتی از این قبیل که «سپاه بحمداللّه امروز دارای عزّت است» و «یکی از مصادیق قوّت را امروز دنیای اسلام دارد مشاهده می‌کند و آن، راه‌پیمایی اربعین است...».
اما در خلال این دود و دم‌ها، واقعیت خود را بر ولی‌فقیه دجال ارتجاع تحمیل می‌کرد و بر زبان او جاری می‌ساخت. وی که کمتر از ۲هفتهٔ پیش(۱۰مهر) خطاب به سرکردگان سپاه نسبت به‌آمادگی برای مواجهه با «حوادث بزرگ» به آنها هشدار داده بود، این بار نیز خطاب به جوجه‌پاسداران ولایت گفت: «در زمینهٔ بیداری و آماده به‌کاری، غفلت مطلقاً مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود». و در حالی‌که در سخنرانی قبلی خود اعتراف کرده بود «ریزش در همه جا هست، سپاه هم از آن مستثنی نیست» در سخنرانی اخیر خود نیز از وضعیت روحیهٔ پاسداران و از میان رفتن انگیزه‌های آنان ابراز نگرانی کرد و در حالی که بی‌انگیزگی و ریزش در صفوف سپاه را ناشی از ترفند دشمنان قلمداد می‌کرد، خطاب به پاسداران گفت: «ترفند دشمن را بشناسید. اوّلین آماج تهاجم دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشهٔ شماست؛ این اوّلین آماج دشمن است. با انواع حیله‌ها سعی می‌کند این تفکّر را تغییر بدهد؛ وقتی فکر عوض شد، به‌طور طبیعی عمل عوض خواهد شد. نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزه‌ها را ضعیف کنند».
فراموش نکرده‌ایم که پاسدار جعفری، سرکردهٔ بریدهٔ سابق سپاه، سال گذشته در یک سخنرانی علنی گفت: «دغدغهٔ اصلی مقام معظم رهبری وضعیت درونی سپاه است». جالب است که خود او مصداق همین دغدغه شد و به آیینه‌ای شفاف از وضعیت درونی سپاه یا در واقع کلیت رژیم تبدیل گردید.
وقتی از افقی بالاتر به این تلاشهای مذبوحانهٔ سردمداران رژیم برای عادی جلوه دادن اوضاع و روبه‌راه بودن شرایط رژیم بنگریم، علامتهای بحران و شرایط انقلابی را در پس افت و خیز تحولات روزمرهٔ سیاسی به‌وضوح می‌توانیم ببینیم.
از تحریم‌های فزاینده که اکنون اقتصاد را در لبهٔ سقوط و فروپاشی و رژیم را در آستانهٔ خفگی قرار داده، تا فجایع زیست‌محیطی که تماماً ناشی از تبهکاریها و غارتگریهای باندهای مافیایی رژیم است؛ از لگداندازیها و خودزنی‌های تروریستی در خلیج‌فارس و منطقه، تا اعتلای جنبش‌های اجتماعی که یک نمونهٔ آن را در لردگان شاهد بودیم و تا برملا شدن پرونده‌های هزار میلیاردی از دزدی و فساد و تشدید تضاد در درون هِرم قدرت... همه و همه نشان از آن دارد که جامعه در شرایط انقلابی قرار دارد و تب و تاب تغییر تمامی پیکر جامعه را دربرگرفته و دروغ‌درمانی‌ها و توسل به نمایش‌های دجالگرانه‌ای نظیر مراسم اربعین قادر نیست بر این واقعیت سرپوش بگذارد. زمان تغییر فرارسیده و آن حادثهٔ بزرگ تاریخ ایران هر روز نزدیکتر می‌شود.
