گرانی، بیکاری، تورم، رکود و رشد خط فقر، گویهای سهمگینیاند که از سال ۱۴۰۳ به سال ۱۴۰۴ غلتیدهاند و مدام بر پایههای نظام آخوندی رعشه میافکنند. جدای از چالشهای سیاسی درونباندی و بینالمللی، این عوامل در ساختار سیاسی حکومت، چالش پشت چالش میآفرینند. اکنون گرانی، تورم و خط فقر، به بزرگترین مکافات سیاسی و طبقاتی علیه حاکمیت تبدیل گشتهاند. اکنون حضور نهادهای قدرت سیاسی و بانکهای خصوصی در اقتصاد، غدههای سرطانی در پیکر نظام هستند و دست بردن به درمانشان، همانا مرگ پیکر است. آیا «نهادهای قدرت»، جز سپاه پاسداران و نهادهای وابسته به شخص خامنهای هستند؟ آیا «بانکهای خصوصی» جز در ید اشخاص و نهادهای تحتامر ولیفقیه هستند؟
این گزارش واپسین روز سال ۱۴۰۳ به آغاز سال ۱۴۰۴ دربارهٔ سرنوشت سال جدید است:
«اگر بخواهیم از دهها گره بزرگ و کوچک بازنشده زندگی و معیشت و کسبوکار ایرانیان بنویسیم، باید هزاران سطر و دهها موضوع را یادآور شویم. دهها و بلکه صدها گره و بند و بست، زندگی ایرانیان را در سیاست، امور اقتصادی، امور اجتماعی و فرهنگی چنان بههم بسته است که راه رفتن عادی نیز از یادشان میرود». [۱]
آن ارثیهیی که سال بهسال پاس داده شده و هر سال متورمتر میشود و هرگز راه نجاتی هم برایش متصور نیست، اقتصادِ در تیول قدرت مطلق سیاسی ــ مذهبی است. تیولی که کانون تمام جنایات سیاسی، اقتصادی و اخلاقی در نظام ولایت فقیه میباشد. این هم ارثیهیی است که سال ۱۴۰۳ به ۱۴۰۴ تحویل داده است:
«بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور ریشه در مسائل غیراقتصادی دارند و تا زمانی که این مسائل حل نشوند، مشکلات اقتصادی نیز پابرجا خواهند ماند». [۲]
یادگاریهای سال گذشته برای سال ۱۴۰۴ که بههم زنجیر شدهاند، فقط مشمول اقتصاد نمیشوند، بلکه بدتر از آن هم که نیروی انسانیِ اقتصادساز است، مخوفترین ارثیه خواهد بود. ارثیهیی که کارشناسان دلسوز نظام بارها تهدید بس خطرناک آن را به گوشهای کر اتاق تاریک نظام فریاد کردهاند:
«در سال ۱۴۰۳ تمایل به مهاجرت از ایران از نخبگان عبور کرده و به دیگر گروههای اجتماعی رسیده است. متخصصان نفت و درمان و تکنیسینهای ایرانی و نیروهای جوان و دارندگان انواع مهارتها در سال ۱۴۰۳ صف درازی برای مهاجرت تشکیل دادهاند. مهاجرت تخصص و مهارت از ایران میتواند در سال ۱۴۰۴ ادامه یابد. این یکی از بدترین یادگارهای سال ۱۴۰۳ برای سال بعد است». [۳]
آن روی سکهٔ این اعترافات، دادن نشانیِ نبرد ضد طبقاتی در بستر جامعهیی مترصد انفجار است. اکنون حتی کارشناسان اقتصادی و رسانههای حکومتی انذار و هشدار میدهند که از هر سوی ایران، انفجار طبقاتیِ در تقدیر به گوش میرسد. اکنون از کف خیابانها تا منتقدان داخل حکومت، همه نشانی گردش فساد طبقاتی را در پشت تمام جنایات علیه زندگی و معیشت مردم میدهند. اکنون دیگر نان، آب، برق، مسکن و معیشت از مقولهیی صنفی خارج شده و در جرگهٔ ذخیرههای قیام و انقلاب بالغ شدهاند. بههمین دلیل با توجه به عبور اکثریت جامعهٔ ایران از کلیت نظام آخوندی، اکنون آثار فاصلهٔ طبقاتی بیش از همیشه در درون نظام آخوندی وحشت بود و نبود ایجاد نموده است. از طرفی اما تمام تجارب دهههای گذشته گواهی میدهند که نظام آخوندی برای رشد فاصلهٔ طبقاتی، هیچ پاسخ و راهحل سیاسی و اقتصادی ندارد؛ چرا که حل آن با سرنوشت نظام گره خورده است؛ یعنی دست کشیدن حاکمیت از دخالت در کشورهای منطقه، کم کردن بودجههای نجومی سپاه و حوزههای جهل و جنایت و نهادهای وابسته به ولیفقیه، بودجههای دوایر متعدد سرکوب، تروریسم بینالمللی و اقتصادی تماماً دولتی. این یعنی بنبست کور؛ چرا که همهٔ اینها شیشهٔ عمر نظام ولایت فقیه هستند.
محاصرهٔ اقتصادیِ نظام آخوندی، ویژگیِ بارز سال ۱۴۰۴ است. محاصرهی که بیشک راه به چالش بزرگ سیاسی میان حاکمیت و مردم خواهد برد. چرا که خصلت برجستهٔ این بحرانها و چالشها، انفجاری بودنشان بهمثابه خیزش ناگهانیِ اکثریت جامعه است. این بلوغ بینش سیاسی و طبقاتی یک جامعه است که دارد بر اهریمن ضدایرانی تمرکز میکند تا فکر، توان، انرژی و همبستگی ملی را بر کانون ۴۶ سال صدارت ابلیس ولایی متمرکز کند.
چنین است مختصات جامعهٔ ایران و حاکمیت ملایان در سرآغاز سال نو. مختصاتی که دمبهدم امواج قدرتمند نبرد ضد طبقاتی و خوشههای خشمآگینشوندهٔ قیامی استراتژیک را میافشاند.
پینوشت:
[۱] روزنامه جهان صنعت، ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
[۲] روزنامه آرمان امروز، ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
[۳] روزنامه جهان صنعت، ۲۸ اسفند ۱۴۰۳