یار دیرین در سفر آخرین سرانحام در دیدار معشوق اعلا سبقت گرفت و پرکشید و هیچ نگفت که درد جانسوز فراقش را چگونه گذران کنم؟! تا پاسی از برنامه سیما هنوز نمیخواستم باور کنم که حمید عزیزم دیگر در میان ما نیست. از اولین حلقههای خطیر بیماری بیمناکش بودم. بارها با خدا نجوی کردم که خدایا اگر انتخابی بین من و او ممکن است، ای خدا او را نگهدار که هزاران بار برای سازمان و جنبش این خلق کارسازتر و مؤثرتر است. اما هزار افسوس که شوق دیدار دوبارهاش در سینه سوخت و لحظههای شیرین حضورش از من و ما دریغ نشد. اما بگذار قبل از هر چیز پژواک عشق شعلهورش باشم و فقدانش را به مسعود عشق بیامانش، و به مریم شکوه همهٔ ایمان و آرمانش با عمق وجود تسلیت بگویم. راستی که شب سخت فراق را تنها با فصلالخطاب سخنان پرشور و الهامبخش خواهر مریم تسلی یافتم. درگذر از۴۸ سال زندگی و مبارزه دوشادوش و تنگاتنگ در کنار هم، در زندانها و بیرون زندان، درگذر از دورانها و توفانها، حمید عزیزم با همهٔ پاکی و صدق و صفایش بخشی جدایی ناپذیر از وجودم شده بود و به گفتهٔ خودش چون روح واحدی در دو پیکر. پس هر چه بگویم باز یک عمر خاطره و یک سینه سخن باقی است.
قهرمان عبور از بسا رنجها و شکنج ها و آزمایشهای خطیر، دادخواه خون شهیدان و قتلعام شدگان، افشاگر بیامان سفله مزدوران، دژخیمان و شکنجهگران و پاسداران سیاسی دشمن ضدبشری، یار و غمخوار مجاهدان، مددکار بینام و نشان نیازمندان. جان شیفته با سینهای گشاده برای همهٔ دردها و مسئولیتها و قلبی سرشار از عشق و عاطفه در برابر آنچه سودای انسانیاش را بر نمیتافت.
اما در ورای همهٔ داغ و فراقها، آنچه در عمق وجود تسلیام میدهد، کاروانی پربار از گنجینههای نفیسی است که حمید عزیزم طی ۵دهه مجاهدت تدوین کرد و گفت و نوشت و به ثبت رساند و پیشاپیش سفر تقدیم خلق و خالق کرد؟!
شاعر شاعران شاملو در وصیت نامه شگفتش خطاب به انسانها، گفته بود فرصت خیلی کوتاه است پس برخیز و در این فرصت کوتاه جاودانگیات را بساز. خوشا حمید عزیزم که عشقها، ایدهها و آرزوهای شورانگیزش را در زندگی پربار انقلابی و هنریش با استفاده از همهٔ فرصتها، با درایت، زیبایی و هنرمندی تمام به ثبت رساند و جاودانگیاش را در رستگاری با سرفرازانه ساخت و تضمین کرد. آزمایش اکنون، در فرصتی دوباره برای من و ما آغاز شده است. پس حمید عزیزم با همهٔ آنچه به ما آموختی، با همهٔ پیمانها و تعهداتت با رهبری پاکبازمان که مجاهدانی چون تو را پروراند، با تو و دیگر یاران شهید عهد میبندیم که عزمت همواره فراخوانندهٔ شورش، عشقت به آرمان و سازمان و رهبری، همیشه شعلهور و یادت با همهٔ شادابی و شور و عشق تا روز پیروزی شعله افروز جمعمان باشد. تو هستی و خواهی بود و ما با تو با عزمی هزار برابر نبرد سرنگونی دشمن ضدبشر را تا فتح و آزادی پیش خواهیم برد.