هر دو باند رژیم از سرانجام برجام و اینکه در پایان ضربالاجل آمریکا چه تصمیمی خواهد گرفت و آیا برجام میماند یا نه بهشدت نگرانند. باند روحانی صراحتاً میگویند لغو برجام توسط آمریکا یک فاجعه است و به هر ترتیب و با سرکشیدن جامهای زهر موشکی و منطقهیی نباید گذاشت این اتفاق بیفتد، دلواپسان باند خامنهای هم اگرچه سعی میکنند با سیلی صورت خود را سرخ جلوه دهند، اما بهشدت از این وحشت دارند که «اگر نظام تن به خواستههای دیگر آنها بدهد چه اتفاقاتی خواهد افتاد»؟
کلافگی باند ولیفقیه ارتجاع در اظهارات ولایتی مشاور خامنهای مشخص است. او در روز ۱۹فروردین به جای بیان نقشهمسیر مشخص به کلیگویی پرداخت و برخلاف قبل چندان نای دود و دم کردن هم نداشت، گفت: «اگر آمریکاییها بخواهند برجام را ترک کنند، همه گزینههای ایران روی میز است. اینگونه نیست که ما ناچار باشیم یک راهحل را در نظر داشته و خود را در بنبست قرار دهیم... ما هر گزینهیی که به مصلحت ملی باشد را انتخاب خواهیم کرد».
علی خرم، دیپلومات سابق همسو با باند روحانی، در روز ۱۹فروردین کمی بیتعارفتر وحشت نظام را بروز داد و گفت: «توطئه بزرگی علیه ایران در سطح جهان و منطقه در حال شکلگیری است». بعد افزود: «مشاور امنیت ملی رئیسجمهور که وظیفه هماهنگکردن سیاستهای امنیتی و سیاست خارجی را برعهده دارد، جان بولتون ضدایرانی شده است. اندیشهکردن درباره این صفحه شطرنج و راههای بهپایان رساندن یک بازی خوب و سالم، شرط عقل و تدبیر است». سپس به موش و گربه بازیهای باند خامنهای در سیاست خارجی اشاره کرده و نوشته است: «اما به نظر میآید دست دیپلوماسی ایران مانند دوران مذاکرات هستهیی باز نیست و بهجای متن، مدتی است به حاشیه میپردازد، در زمان و مکانهایی که باید باشد، حضور ندارد و این موجب نگرانی همگان شده است». همگان هم البته کسی جز جماعت باند روحانی و شرکا نیستند.
جمشید پژویان، مهره دیگر رژیم، به شکست سیاست شکاف بین اروپا و آمریکا اذعان کرده و گفته است: «طی ماههای اخیر، رئيسجمهور آمریکا موفق شده حداقل کشورهای اصلی و عمده اروپایی یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه را با خود همراه کند و به بهانه موشکهای بالستیک، این احتمال بالا میرود که اروپا هم به آمریکا بپیوندد». (سایت حکومتی انتخاب ۱۹فروردین)
این که بالاخره رژیم کوتاه خواهد آمد یا بهقول خامنهای تن به تسلیم و ذلت خواهد داد یا نه، سؤال باندهای حکومتی هم هست. یک روزنامه باند خامنهای نوشته است: «آیا ایران کوتاه خواهد آمد؟ و اگر تن به خواستههای دیگر آنها بدهد چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ کاخ سفید از برجام کیسهیی دوخته است تا بتواند بهجز هستهیی، پیشرفتهای موشکی و نقشآفرینی منطقهیی ایران را نیز غنیمت گرفته و در آن کیسه بریزد.
دولت باید تمرکز خود را از روی برجام و نتایج آن بردارد و انرژی آزادشده از آن را صرف مسائل داخلی کند». (روزنامه حکومتی سیاست روز ۱۹فروردین)
این که صرف انرژی روی مسائل داخلی چه دردی از نظام دوا خواهد کرد را زیاد نباید دنبال کرد. حرفی است برای خالی نبودن عریضه که برای پرنشاندادن چنته میزنند. چرا که بهقول ذوالنوری، عضو مجلس ارتجاع که در روز ۱۹فروردین گفت: «آمریکاییها قصد ندارند صرفاً از برجام خارج شده و کاری به کار ایران نداشته باشند. تلاش آمریکاییها برای خروج از برجام بهمعنای وارد کردن فشار مضاعف به ایران است».
لاعلاجی و بنبست نظام در اظهارات آخوند نبویان، عضو سابق مجلس ارتجاع، بارز است. وی در روز ۱۹فروردین ۹۶ گفت: «سؤال وجود دارد اگر آمریکا و اروپا تعهدات خود را انجام ندادند چه ضمانتی برای ما وجود دارد، هیچ ضمانتی وجود ندارد اما آنها برای تعهدات ما ضامن در نظر گرفتهاند».
برخی محافل در درون نظام هم ضمن اذعان به مالباختگی نظام در برجام، جنگ باندی حول این قضیه را بیثمر توصیف کرده و توصیه میکنند که به یافتن راه برون رفتی برای نظام بیاندیشند.
از جمله روزنامه حکومتی خراسان در روز ۱۹فروردین نوشت: «یک واقعیت را باید پذیرفت که آمریکا نه تنها از برجام خارج شده که حتی با سیاستهای فرسایشی، دیگر بازیگران اعم از خرد و کلان را نیز عملاً از گود برجام خارج کرده و خواهد کرد! فرصتها در عرصه بینالمللی چونان ابر بهار بسیار زودگذر هستند. اکنون نیز ماهعسل برجام و موج اولیه سرمایهگذاران تمام شده است! اکنون وقت کشیدن شمشیر نقد روی تیم دلسوز مذاکرات هستهیی یا مخالفان برجام نیست. بلکه زمان آن است که... با واقعیات مواجه شد و بر اساس واقعیات برنامهریزی کرد». در پایان هشدار میدهد: «بذرهای ناامیدی که دوستان کم خرد و دشمنان با سیاست در دل مردم بهویژه جوانان کاشتند در حال جوانه زدن است»!