در درون رژیم، حتی عناصر باند روحانی به او خرده میگیرند که چرا نظامشان در منطقه حامی ندارد و کسانی که به نوعی دوست آنها حساب میشوند نیز ساکت هستند.
روزگاری رژیم، پول بادآورده ناشی از افزایش قیمت نفت به کامش میرفت؛ با انفجار و تهدید و گروگانگیری یال و کوپال خود را به رخ همه در منطقه نشان میداد.
در عراق، مالکی که عضو لشکر تروریستی قدس بود و توسط رژیم در پادگان غیور سپاه پاسداران آموزش دیده بود، به یمن تقلبهای رژیم در انتخابات عراق، نخستوزیر عراق شده بود!
در سوریه هنوز بشار اسد جنایتکار بر تمام خاک سوریه حاکمیت داشت.
یکی از معتمدین منطقه! از نظر خامنهای، «سلطان قابوس پادشاه عمان» بود که برایش از طرف اوباما پیغام و پسغام. میآورد.
رابطه ترکیه با رژیم به نسبت کنونی بهتر بود. دستش در کویت باز بود و با قطر هم رابطه فعال داشت.
اما در یک سال اخیر متحدان یا مواجببگیران رژیم زیاد بر طبل ولایت نمیکوبند.
آنها میدانند که ولایت فقیه بیجان و بسیار بیرمق شده است زیرا در داخل کشور نیز در محاصره بحرانها و اعتراضات اجتماعی و قیام است.
اقتصاد کشور راکد، سیستم اقتصادی فلج و فساد کلیت حاکمیت را فراگرفته است.
ضربات مستمر و متوالی به مزدوران یمنی رژیم موسوم به انصارالله نیز آنها را در وضعیت ضعیفتری نسبت به گذشته قرار داده و در صحنه لبنان نیز مزدوران حزبالله، ضربات سنگینی در نبرد تجاوزکارانه در سوریه دریافت کردهاند.
البته مهمترین مسأله ضربشستی است که رژیم ایران از مردم ایران و مقاومت حامی آنها دریافت کرد.
در انتخابات نمایشی ریاستجمهوری، مردم و مجاهدین خلق، ضربه جدی به خامنهای زدند.
آنها «رئيسی جلاد» کاندید خامنهای را با افشای جنایاتش و دادخواهی خون قتلعامشدگان سال ۶۷، سوزاندند.
این ضربه بزرگی به خامنهای بود و پایین آمدن خامنهای را در تعادل درونی جنگ قدرت باعث شد و کلیت رژیم پایین کشیده شود.
قیام دیماه ۹۶ و قرارگرفتن جامعه در یک شرایط انقلابی و در حالت همیشه اعتراض و تظاهرات، رژیم را بهشدت ناتوان کرد.
این باعث شد که کشورهای منطقه و جهان متوجه شوند رژیم چقدر در داخل کشور ضعیف گشته و مردم خواهان بهزیرکشیدن آن هستند.
از طرفی میخهایی که به تابوت برجام کوبیده شد، باعث شد که دست رژیم در تروریسم و هوچیگری بستهتر شود.
این ضعف را البته مواجببگیران رژیم و آنها که از ترس به رژیم باج میدادند متوجه شدند و به این جهت حتی در باند روحانی صدایشان در آمده که در منطقه چرا کسی برای ما تره خرد نمیکند.
روزنامه حکومتی شرق سوم اردیبهشت ۹۷ نوشت: «سؤالی که ذهن بیشتر تحلیلگران را به خود مشغول کرده و طبعاً باید رئیسجمهوری، دستگاه دیپلوماسی و در نهایت همه دستاندرکاران سیاست خارجی کشور به آن پاسخ گویند، این است که چرا «ایران چندان دوستی در منطقه ندارد» و حتی کشورهایی که حاکمیت سیاسی، ثبات و امنیت آنان در گرو هزینههای انسانی و مالی ایران است، در حمایت از ایران دچار لکنتزبان شده و ملاحظات دیگر کشورها را مدنظر قرار میدهند».
بله دوران افول رژیم در منطقه و مرحله سقوط رژیم «ولایت فقیه» در داخل کشور فرارسیده است.
خون شهیدان قیام دیماه، مهر باطلشدن کلیت جناحهای منفور آخوندهای سفیه را زده است.
بازتاب فداکاری و خونهای آن جاودانهها، در جوشش قیامها و اعتراضات قوی مردمی در اصفهان، کازرون و تظاهرات روزانه غارتشدگان و کارگران زنده است.
کاظم. الف
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند