در حالی که نظام جنایتکار آخوندی بر فرش خون اهالی بیگناه غزه چهارنعل میتازد و هزینههای جنگافروزی و صدور بحرانهایش را از کیسه مردم ایران میپردازد، مردم مصیبتزده همچنان با گرانی و تورم دست و پنجه نرم میکنند و یک زندگی ساده با حداقل امکانات معیشتی برای بسیاری از خانوادهها تبدیل به آرزو شده است.
در ادامهٔ بحرانهای اقتصادی اجتماعی مثل بحران مسکن، بیکاری، بازنشستگان، هزینهٔ ثبتنام در مدارس و دانشگاهها و... مدتی است که بحران دارو نیز به مرحلهای رسیده که «آژیر قرمز کمبود و گرانی دارو به صدا در آمده است».
روزنامه حکومتی همدلی اول آبان ۱۴۰۲، در این باره نوشته است: «گرانی دارو در سال ۱۴۰۲ در حالی کلید خورده است که علاوه بر چند برابر شدن قیمت دارو، بسیاری از اقلام دارویی هم کمیاب شده و از دسترس خارج شدهاند». این روزنامه در ادامه با طعنه به نامگذاری مسخره خلیفه ارتجاع افزوده است: «در سالی که به نام مهار تورم نامگذاری شده است... همه چیز در حال گرانیست و حالا نوبت دارو و درمان رسیده است. یک بسته قرص مسکن ساده که زمانی هزار تومان یا کمتر بود، الآن بیش از بیست الی سی هزار تومان قیمت دارد».
بنابراین واضح است که قیمت داروها در همین بازه زمانی مورد نظر نویسنده، نه یکی دو درصد بلکه در حد رقم حیرتانگیز دوهزار تا سه هزار درصد افزایش داشته است! در توضیح بیشتر، یک سایت حکومتی دیگر هر گونه پرده شک و اعجاب خواننده را کنار میزند و با تیتر درشت خبر میدهد: «قیمت داروهای سرطانی در ۲۰روز ۴ برابر شد. داروی ۸۵۰ [هزار] تومانی، ۳ میلیون شد»! (اصلاحات نیوز، ۲۶مهر)
بیماریهای نادر
گذشته از افزایش عام قیمت دارو و کمیابی ِحتی «داروی ساده استامینوفن برای کودکان»، بیمارانی که با دردهای لاعلاج یا بیماریهای نادر و خاص مثل سرطان، دیابت، آلزایمر، دیالیز کلیه و... دست و پنجه نرم میکنند با مشکلات بسیار بیشتری مواجه هستند. بیماری آنها طوری است که به دریافت مستمر و برنامهریزی شده دارو نیازمندند و اگر وقفهای در دوره درمان آنها اتفاق بیفتد با خطر مرگ روبهرو هستند و یا حداقل وضعیت درمان آنها به روز اول و نقطه صفر بر میگردد. اما برای سردمداران جانی و غارتگر این نظام فاسد جان آدمیزاد اهمیتی ندارد، چه برسد به دردمندان بیماریهای نادر.
یک متخصص بیماریهای سرطانی به صراحت این حقیقت را بازگو میکند: «این اراده از بالا وجود دارد که خوب اگر چند بیمار سرطانی هم توان پرداخت هزینهها را نداشته باشند اتفاق خاصی رقم نمیخورد»! (همان منبع) و عجیب اینکه حتی خود رئیسی هم چند روز قبل در یک همایش حکومتی به این رفتار ضدانسانی و بیتوجهی به جان انسانها اذعان کرد. او با ذکر خاطرهای از سال گذشته توضیح داد که چگونه در یک شیرینکاری ضدبشری و آخوندی، بیماران خاص را دست به سر کرده است: «در جمع بیماران خاص که جلوی مجلس تجمع کرده بودند، حاضر شدم و از آنها خواستم که نمایندگانشان به دفترم بیایند. در جلسه با نمایندگانشان گفتم اولاً که عمر دست خداست؛ دوم اینکه از کجا معلوم نتوانیم داروی مورد نیاز را با این همه استعداد درخشان و نخبگان بسازیم؟!» (هم میهن ۲۵ مهر)
به این بیماران خاص، باید اقشار محروم و سالمند همچون بازنشستگان را هم اضافه کرد که بهدلیل سن بیشتر آنها نیازهای درمانی و پزشکی آنها نیز بیشتر است و در سبد معیشتی آنها هزینهٔ دارو و درمان، خود به خود از حد میانگین جامعه بالاتر میرود. مطابق آمارهای حکومتی کارگران و بازنشستگان در سال گذشته «حداقل ماهی ۱میلیون و ۴۰۰ هزار تومان خرج دوا و درمان کردهاند. این در حالیست که ۶۰ درصد این خانوارها، در سال قبل فقط ۶ میلیون تومان یا کمی بیشتر حقوق ماهانه داشتهاند» (جهان صنعت، اول آبان) یعنی زمانی که هنوز بحران دارو حاد نشده بود پس معلوم است که با وضعیت وخیم فعلی دیگر امیدی به معالجه بیماریها نداشته باشند و قید دوا و درمان را بزنند: «با گران شدن هزینههای دارو و درمان، بازنشستگان به راهکارهایی مثل“ خود درمانی ”روی آوردهاند؛ دیگر در توانشان نیست که بروند و بیماریهایشان را معالجه کنند» (همان)
آدمکشی و «اراده از بالا»
به وضوح مشخص است که در سومین سال رئیسی جلاد هیچ طرح و برنامهیی برای حل مشکل دارو وجود ندارد و روزبهروز وضعیت بدتر میشود. همه آن وعدههای ساخت دارو در داخل هم مثل ساختمانسازی و اشتغال، پوچ و باد هوا بوده است. بحران دارو هم مثل سایر بحرانهای اقتصادی اجتماعی در ایران آخوندزده تابعی از سیاستهای خانمانبربادده مشتی آخوند رذل است که حاضرند برای چند روز بیشتر ماندن بر کرسی حاکمیت هر بلایی بر سر مردم ایران بیاورند.
آن «اراده از بالا» که متخصص بیماریهای سرطانی اشاره کرد همان «اراده منتسب به وحی»ای است که روزگاری آخوند خاتمی شیاد درباره خامنهای گفته بود. اراده خونآشامی که اکنون نیز بار تأمین هزینه ماشین جنگافروزی خارجی و سرکوب داخلی خود را روی دوش مردم انداخته و آگاهانه و عامدانه در حال کشتن آدمهاست. بهعلاوه، دولتهای منسوبش نیز پیدرپی، تعهدات اجتماعی خود نظیر پرداخت سوبسید دارو و تأمین بیمههای درمانی و اجتماعی را از سر باز میکنند. بیت عنکبوتش هم همه جا از جمله مافیای دارو را در چنبرهٔ خود گرفته است.
پس وقتی همه مشکلات «از بالا» ست بنابراین راهحل هم در زدن سر مار در آن بالاست!