روز یکشنبه ۱۹فروردین، خیابان فردوسی تهران شاهد صفهای طولانی مردمی بود که در پی آن بودند که در بازار سیاه، ریال سقوطکرده خود را با دلار صعود کرده، معاوضه نموده و به این ترتیب سرمایههای خودشان را در قبال سقوط افسارگسیخته ریال حفظ کنند. یادآوری میشود که قیمت دلار در فروردین پارسال ۳۸۰۰تومان بود اما طی یک سال روندی شتابان طی کرد.
حال وضعیت به گونهیی است که صرافیها از خرید و فروش ارز خودداری کرده و تابلوی خرید و فروش ارز نداریم تقریبا بر در تمامی صرافیها دیده میشود. نرخ را هم اعلام نمیکنند و میگویند نرخی به ما اعلام نشده است. حتی صرافی بهاصطلاح ملی هم که به دیگر صرافیها ارز میدهد نرخی برای ارزهایش اعلام نمیکند، زیرا مطمئن نیستند که قیمت ریال یک ساعت بعد سقوط نکند. بهای دلار، در روز یکشنبه ۱۹فروردین طی چند ساعت بیش از ۵۰۰تومان افزایش داشت و به ۵۸۰۰تومان رسید. این افزایش قیمت، طی یک روز از منظر رسانههای رژیم «دهشتناک» و «انفجاری» توصیف شده است. سکه هم دستکمی از دلار نداشته و به کانال یکمیلیون و ۹۰۰هزار تومانی رسیده است. این در حالی است که در روز دوشنبه تا حوالی ظهر قیمت دلار به ۶هزار تومان هم رسید. بنا به اعتراف احمد حسینی، عضو مجلس ارتجاع، پیشبینی میشود قیمت دلار در روزهای آینده به ۷هزار تومان نیز برسد.
صعود قیمت دلار آن روی سکه سقوط ریال
با سقوط ریال مردم دیگر اطمینانی به این حکومت ندارند!
رسانههای حکومتی آشکارا اذعان میکنند که مردم دیگر اطمینانی به حکومت و وضعیت شکننده اقتصادی آن ندارند:
«مردم دیگر اطمینانی به این اظهارات ضدونقیض ندارند. عدماطمینان در بازار و در میان مردم موج میزند. ارز و سکه به مامن امن عامه مردم برای پسانداز تبدیل شده و همین موجب میشود تقاضایشان را در بازار کاهش ندهند و هر روز بخواهند ارز بیشتری در پستوهایشان ذخیره کنند.
وقتی شرایط اقتصادی کشور نابسامان باشد مردم کاملا حق دارند به سمت بازارهایی بروند که برایشان سودآور باشد». (جهان صنعت ۲۰فروردین)
نیروی سرکوبگر انتظامی و هراس از فوران خشم مردم بهدنبال سقوط ریال
یک کارشناس رژیم به نام میثم رادپور میگوید: «وقتی نظام بانکی یک کشور ورشکسته باشد، تنها گزینه موجود برای مردم یک چیز خواهد بود و آن هم ورود به بازاری است که بتواند بازده مناسبی برای مردم داشته باشد چرا که مردم دیگر امیدی به سیاستهای دولتمردان ندارند و بیاعتمادی مردم به دولت به اوج رسیده است».(همان منبع)
چشمانداز بیارزش شدن لحظهمره پول ایران [مانند مجارستان در سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۴۶] بهدنبال سقوط ریال
ضربالاجل ۱۲۰روزه ترامپ و ربط آن به سقوط ریال
روزنامه حکومتی ابتکار ۲۰فروردین با تیتر «به کجا چنین شتابان، تومن از دلار پرسید»، ضمن انگشت گذاشتن روی سقوط ریال، شکنندگی وضعیت رژیم در آستانةه پایانیافتن ضربالاجل ۱۲۰روزه ترامپ در مورد برجام، آثار آن را به عنوان «علتهای روانی» اینچنین بررسی میکند.
«گرانی موحش ارز را باید در بازار سیاست و علتهای روانی پیجویی کنیم. در علتهای سیاسی، همه چیز به ترامپ و ١٢ ماه می یا ٢٢اردیبهشت برمیگردد. ۳۳روز دیگر تا تعیینتکلیف برجام توسط رئیسجمهوری پیشبینیناپذیر مانده است».
«در چنین شرایطی، روحها و روانها بیش و پیش از هر چیزی آزرده میشود. امنیت روانی به مخاطره میافتد و اقتصاد آسیبپذیر میشود. موجودیهای پولی و سرمایهیی به گونههای امنیتداری مانند دلار تبدیل میشود و سرمایهها از بازار نااطمینانی داخلی به بازارهای دارای امنیت خارج از کشور مهاجرت میکند. بنابراین، راه چاره و علاج در چنین شرایطی طبیعتا نه راهحلهای اقتصادی و تزریق ارز به بازار، که بازگرداندن امنیت روانی و اعتماد به آینده کشور در سپهر دیپلوماسی جهانی است».
***
به زبان معکوس، این به نوعی اقرار به وارفتگیها و روحیهباختگیها در بین مهرههای حکومتی است. علی خامنهای در دیدار با برخی فرماندهان ارتش تحت امر خود به نحوی وارونه سعی کرد با قدرتنمایی پوشالی آب رفته را به جوی بازگرداند، ولی واقعیت این است که سرعت شتابان سقوط ریال در برابر دلار خود گویای وضعیت خراب حکومتی است که بیهوده میکوشد خود را بر اوضاع مسلط نشان دهد و با دندانهای ریخته تنوره بکشد. این در حقیقت دلار نیست که بهطور تصاعدی صعود میکند، این ریال است که به گونهیی تصاعدی تنزل دارد. این تنزل شتابان، وضعیت رو به زوال یک دیکتاتوری را بازتاب میدهد.
تأثیر سقوط ریال بر سفره زحمتکشان
در سالی که علی خامنهای آن را سال حمایت از تولید داخلی نام گذاشت، به خوبی میتوان صدای خوردن کفگیر رژیم به ته دیگ را شنید. بر اساس گفتهها و آمار و تحلیلهای رسمی منتشر شده «اکثریت مردم در این نظام یا زیر خط فقر هستند یا به ضرب و زور، سر و ته زندگی را به هم میچسبانند». در چنین شرایطی با سقوط افسارگسیخته قیمت ریال، باز این اکثریت مردم هستند که فشارهای وحشتناکی را برای بهدست آوردن یک لقمه نان بخور و نمیر متحمل میشوند و فقر چون اژدهایی بر فراز سفرههای آنان تنوره میکشد.
سقوط ریال و جیب خالی مردم
حتی در شرایط کنونی این حکومت بهدنبال چاپیدن ثمن بخس باقیمانده در جیبهای مردم محروم است. بنا بر گزارشات و تحلیلهای رسانههای رژیم دولت از افزایش قیمت دلار راضی است و حتی آن را پشتیبانی نیز میکند.
«در این آشفته بازار ارز و سکه تنها یک چیز به ذهن میرسد و آن بهرهکشی دولت از این همه نابسامانی است. در واقع دولت خود مسبب به وجود آمدن این شرایط است و آنچه شده خود خواسته بوده است. اما باید گفت حتی اگر دولت به دنبال کسری بودجهاش بوده توانسته در این مدت حجم زیادی سود به جیب بزند».
(جهان صنعت ۲۰فروردین)
این «آشفته بازار» و مکیدن خون مردم طبعا دوام نخواهد داشت و همانگونه که در دیماه ۹۶ دیدیم خشم مضاعف مردم را برخواهد انگیخت، خشمی که از هماکنون میتوان بارقههای سرخ آن را به چشم دید.