این هفته پس از ۸ماه تکاپوی رژیم آخوندی برای اینکه از طریق اروپا با تحریمهای آمریکا مقابله کند، ۳کشور اروپایی «اینستکس» را روی میز رژیم گذاشتند.
اینستکس: تکرار «تقریباً هیچ»!
روز ۱۱بهمن، وزیران خارجه انگلستان، آلمان و فرانسه از ثبت «اینستکس» خبر دادند ولی آغاز فعالیت آن را منوط به «کارهای بیشتر» کردند.
البته حتی اگر در آینده هم اجرایی شود، بهگفته وزیر خارجه آلمان «تنها از معاملاتی حمایت میکند که از سوی آمریکا تحریم نشده باشد!» یعنی فقط همان غذا و دارو!
اروپا حتی همین پدیده نسیه را هم آغشته به زهر کرده و در برابر خامنهای و روحانی قرار داده است. چرا که مقامات اروپا برای رژیم شرط کردند تنها زمانی اینستکس اجرایی میشود که آخوندها به FATF تن بدهند.
مواردی که پذیرش آن از سوی رژیم، بهگفته کارگزاران و رسانههای نظام چیزی نیست جز «شلیک به پای خود» و «خودکشی از ترس مرگ!».
واکنشها به «کوهی که موش زایید»
در باند روحانی از این بسته جدید اروپا استقبال شد اما همین باند هم کتمان نمیکند که این سازوکار چیزی نیست که آنها انتظار داشتند و میخواستند.
اما باند دلواپسان نظام حمله به «اینستکس» را در رسانههای خود با اصطلاحاتی مانند: «کوه کانال مالی اروپا موش زایید»، «تکرار تقریباً هیچ» آغاز کردند و آن را تماماً رد کردند.
علت این ضجهها هم به این واقعیت برمیگردد که اینستکس یک شیرینی کوچک و تحقیرآمیز و زهرآلود است که اگر هم اجرایی بشود، در بهترین حالت تازه «نفت در برابر غذاست» و هیچ دردی از خفگی رژیم دوا نمیکند.
۴شرط کمرشکن!
رژیم هنوز از این ضربه کاری گیج بود که ناگاه ضربهای دیگر از طرف اروپا، باز هم بر سرش فرود آمد.
روز دوشنبه ۱۵بهمن ۹۷ سایت اتحادیه اروپا، بیانیه موسوم به «جمعبندی» اتحادیه را درباره ایران منتشر کرد.
حرف مشخص اتحادیه اروپا در این بیانیه ۴محور بود:
کوتاهآمدن نظام از:
- برنامه موشکی
- دخالت منطقهای
- دستکشیدن از تروریسم
- دستکشیدن از نقض حقوقبشر
اروپا با این محورها به رژیم میگوید اگر میخواهی برجام نجات پیدا کند، باید با کوتاهآمدن از این موارد دست مرا پر کنی تا برگی در برابر آمریکا داشته باشم و بتوانم از او برای برجام امتیاز بگیرم.
دوراهی مرگ!
این همان دوراهی مرگ در برابر خامنهای است:
یکم: کوتاه آمده و زهر بخورد. که بهگفته خودش به سرعت در یک «تنزل بیپایان» مجبور میشوند یکبهیک از اهرمهای نظام، مانند سپاه، شورای نگهبان، ولایت فقیه و در آخر کل نظام دست بکشند!
دوم: کوتاه نیاید. که فشارهای مرگبار هر چه بیشتر استخوانهای نظام را شکسته، اروپا هم دیگر همین حمایت اندک را از آن نخواهد کرد.
صدای شکستن استخوانهای نظام!
این وضعیت یک شرایط خردکننده برای رژیم ایجاد کرده که روز ۱۶بهمن خود را در صحبتهای زنگنه، وزیر نفت روحانی، نشان داد. آنجا که زنگنه با نگرانی و وحشت میگفت: «تحریمها سختتر از شرایط ۸سال جنگ با عراق است».
کارشناسان اقتصادی رژیم هم زنگهای خطر را به صدا درآورده و حتی گفتند: «باید به سمت جراحی بزرگ برویم»!
همین شرایط مرگبار باعث شد که آخوند روحانی روز ۱۷بهمن در برابر سفرای کشورها به غلطکردمگویی افتاده و با زبان وارونه، به آمریکا علامت مذاکره بدهد که «حاضریم توبه آمریکا را بپذیریم»!
نتیجه:
رژیم پس از خروج آمریکا از برجام، به اروپا و سازوکار آن چشم دوخته بود. اما این سازوکار پس از ۹ماه سردواندن رژیم، پوچ از آب درآمد.
از طرفی تحریمهای کشنده در حال عملکردن هستند و روزبهروز شریانها و راه تنفسی رژیم را بیشتر میبندند.
در برابر رژیم نیز تنها یک دوراهی قرار دارد: زهر خوردن یا ادامه رویارویی با جامعه جهانی.
هر کدام از دو مسیر هر چه بیشتر استخوانهای رژیم را لای چرخدندههای بحران خرد میکند. این وضعیت هر چه بیشتر باعث تضعیف رژیم شده و زمینه را برای وارد کردن ضربه نهایی به آن توسط قیام و کانونهای شورشی، مهیا میسازد.