روزنامههای حکومتی در اولین روز بعد از پایان مهلت ثبت نام کاندیداهای شعبدهٔ انتخابات ریاستجمهوری نظام، اغلب مطالب، عکسها و تیترهای صفحات اول و داخل خود را برای بازارگرمی به این موضوع اختصاص دادهاند. بحرانهای داخلی و منطقهیی نظام در بیشتر روزنامهها مسکوت مانده. اما شدت بحرانها برخی روزنامهها را ناگزیر از اعترافاتی کرده است.
شعبدهٔ انتخابات؛ نمایشگاه شکست مدیریت کلان نظام
با یک نگاه به تیترهای روزنامههای هر دو باند در درجه اول شکست مهندسی خامنهای و تشدید شکاف در رأس نظام دیده میشه. تیترهایی مثل «دوقطبی زود هنگام» در باند مغلوب یا «دو قطب و نیم» در روزنامه باند خامنهای حاکی از این شکست است. روزنامههای باند مغلوب، نظام را بازندهٔ این جنگ بین رئیسی و لاریجانی معرفی کردهاند و روزنامههای باند خامنهای هم از شورای نگهبان خواستهاند حتی لاریجانی را که از باند خودشان است حذف کند.
«خواجه در بند نقش ایوان است» عنوان مقاله آرمان است که نوشته: «در حالی که دلسوزان نظام مرتب یادآور شدهاند که انگیزه مشارکت در انتخابات بسیار پایین است و این مسأله توسط نظرسنجیهای علمی و بیطرفانه نیز تأیید میگردد... . سؤال جدی، (این است) که چرا فقط مشغول ظاهر کار هستند و به محتوا و باطن توجه نمیشود؟ بدانند این شیوه فاصله رأی دهندگان از صندوقهای رأی را بیشتر خواهد نمود».
«کیفرخواست کاندیداها علیه مدیریت کشور» عنوان مطلب دیگری در آرمان است که ضمن اشاره به ادعای رئیسی در مورد مبارزه با فساد نوشته است: «طی ۴۲سال گذشته که در مصادر مختلف اجرایی و قضایی تکیه زدیده بودید، آیا فساد را ندیدید؟ نهادینه شدن آن را نظارهگر نبودید؟ آیا ابزار برخورد با مفسدین را در اختیار نداشتید؟». این مقاله در ادامه به بیکفایتی مدیریت کلان نظام اشاره کرده و نوشته است: «هرکس سکان اداره اجرایی مملکت را برای چهار سال آینده در دست بگیرد، یک نتیجه دارد و آن، ناکارآمدی مدیریت کلان کشور طی ۴۰سال گذشته است».
«همه، افشاگران بدبختی ایرانیان بیپناه» عنوان مطلب جهان صنعت است که با اشاره با اعتراف کاندیداها در مورد خرابی معیشت مردم نوشته است: «همین افراد میخواهند بدبختیهایی را که درست کردهاند بر دوش رقیب بیندازند شهروندان ایرانی حالا از خود میپرسند اینها همه در چهار دهه گذشته هر کدام در نهادی و سازمانی مدیر ارشد بودهاند و در مجموع راه و ریل انحرافی برای اقتصاد درست کردهاند».
ستاره صبح هم در مطلبی به قلم آخوند ناصر قوامی رئیس اسبق کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس رژیم، به ورشکستگی نمایش انتخابات اذعان کرده و نوشته است: «نظرسنجیها نشان میدهد، ممکن است درصد قابل توجهی از مردم در انتخابات شرکت نکنند».
«آیا یخ مشارکت در انتخابات باز میشود» عنوان مطلب روزنامه شرق است که اذعان کرده: «یخ افکار عمومی نسبت به حضور در انتخابات ریاستجمهوری نشکسته است... نظرسنجیهای مختلف از جمله نظرسنجی اخیر ایسپا نشان میدهد هنوز بیش از نیمی از شهروندان واجد رأی تمایلی به شرکت در انتخابات ندارند و درصد قابل توجهی از شهروندان اخبار انتخاباتی را دنبال نمیکنند... بیش از نیمی از پرسششوندگان نظرسنجی ایسپا گفتهاند تحت هیچ شرایطی در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نمیکنند».
در روزنامههای باند خامنهای حذف و تهدید رقیبان موضوع اصلی است. سیاست روز خطاب به شورای نگهبان نوشته است: «تحولات جهانی تأکید میکند مراقبتها در مراحل تأیید صلاحیت افزایش یافته و تنگی فیلترها و عبور از مسیر آن شدت یابد که آنچه رد میشود از هر عیب و نقصی مبرا بماند». در ادامه با اشاره ضمنی به لاریجانی نوشته است: «کسانی که برگزیده شدهاند ریگی به کفشهای خود و اقوام درجهیکشان نباشد».
کیهان خامنهای هم به قلم حسین شریعتمداری خطاب به مهرههای باند روحانی از جمله جهانگیری نوشته است: «دستاندرکاران و مسئولان کلیدی دولت باید برای بازخواست به مراجع قضایی و مراکز بازرسی معرفی شوند و یا برای ثبتنام بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری به وزارت کشور مراجعه کنند؟! آقایان با کدام رو! خود را نامزد ریاستجمهوری کردهاند؟!».
اما روزنامه مستقل از باند مغلوب هم در مطلبی با عنوان «عربده کشی» ضمن اشاره به حمله آخوند علمالهدی به احمدینژاد و اینکه او را عربده کش خوانده بود، باند خامنهای را مورد حمله قرار داده و نوشته است: «چه تضمینی وجود دارد که کشورمان دوباره در اختیار فردی عربده کش قرار نگیرد؟ چه تضمینی وجود دارد که دوباره هفت صد میلیارد دلار درآمد نفتی مفقود نشود؟»
مردم، باروتهای متحرک با امکان انفجار
وحشت از انفجار خشم مردم و اعتراف به نتایج فاجعهبار سیاستهای چپاولگرانه و سرکوبگرانه رژیم.
«پدیده تورم و دولت جدید ایران» عنوان سرمقاله ابتکار است از جمله نوشته «در یک تعریف کلی، عدم تقسیم منصفانه یارانهها بین مردم، وجود نداشتن چشمانداز اقتصادی مثبت، سیاست خارجه ضعیف، جنگطلبی و کنجکاویهای منطقهیی غیر اولویتدار، عدم شفافیت دولت با مردم، مستقل نبودن بانک مرکزی، سرکوب ارزی و کنترل دستوری قیمتها و عدم وجود اعتماد ملی، از موارد مهم حلقه نفرین تورم در دولتهای مختلف (نظام) هستند».
آرمان هم در مطلبی با عنوان «کاهش آستانه تحمل مردم خشونت را افزایش داد» نوشته است: «مشکلات اقتصادی، تورم در کنار ترس از مرگ و بیماری سبب شده آستانه تحمل مردم بهشدت کاهش یابد و آنها مانند یک باروت متحرک در شهر پرسه بزنند که هر لحظه امکان انفجارشان وجود دارد».