728 x 90

شعله‌های قیام، تودهنی به‌خامنه‌ای

سخن روز
سخن روز

پس از ۱۸روز قیام مستمر که شعله‌های آن سراسر کشور را روشن کرده بود، سرانجام خامنه‌ای ناگزیر سکوت مرگبار خود را شکست و روز دوشنبه به‌صحنه آمد تا با تهدید مردم و قیام‌آفرینان دلیر، دستی به سر و ریش نیروهای هراسان و وارفتهٔ خود بکشد که: «در این حوادث چند روز اخیر، بیش از همه به‌سازمان انتظامی کشور ظلم شد! به‌بسیج ظلم شد!». خامنه‌ای هم‌چنین از «خواص» نظام که «بدون تحقیق، اطلاعیه دادند، بیانیه دادند، حرف زدند، اظهاراتی کردند» گلایه نمود و به‌آنها تحکم کرد که علیه اغتشاش (بخوانید قیام) «باید موضع بگیرند!».

خلیفهٔ ارتجاع با این اظهارات، در واقع علت شکستن ناگزیر سکوت خود را برملا کرد که عبارت است از چاره‌جویی برای روحیه باختگی نیروها و زهوار دررفتگی دستگاهها و نهادها و مهره‌های حاکمیت. پس از خامنه‌ای، از خواص مورد نظر خامنه‌ای، جز حسن خمینی با اظهاراتی بی‌رمق، تاکنون کسی پشت ولی‌فقیه فرتوت ارتجاع را نگرفته است؛ پس ناچار گماشته‌های او در رأس سه‌قوه نظام در نقش پامنبری، در صحنه ظاهر شدند: رئیسی جلاد، اباطیل خامنه‌ای را «فصل‌الخطاب» نامید که «همه ناآرامی‌ها را، همه مشکلات را در کشور، آن چیزهایی که مردم را رنج می‌داد، مسئولان را رنج می‌داد خاتمه داد» (در مراسم افتتاحیه مجلس تشخیص مصلحت- ۱۲مهر).

پاسدار قالیباف هم گفت که با این «بیانات روشنگرانه... . وظایف ما مخصوصاً خواص جامعه مشخص شد» (مجلس ارتجاع ـ ۱۲مهر).

اژه‌ای سردژخیم قضاییهٔ خامنه‌ای هم کوشید به‌ارباب هراسانش خاطرجمعی بدهد که: «نیروهای نظامی انتظامی، سایر دستگاههای مسئول و قوه قضاییه هم حتماً با این جریانها به‌صورت مناسب برخورد خواهند کرد» (در جلسه شورایعالی قضایی ـ تلویزیون رژیم ـ ۱۱مهر).

 

اما تودهنی بزرگ را خامنه‌ای و تمامیت رژیم از شعله‌های قیام و قیام‌آفرینان فداکاری خورد که به‌رغم خط و نشان کشیدنهای خلیفه درماندهٔ ولایت در نوزدهمین روز قیام، در شهرهای مختلف میهن به‌صحنه آمدند و خروش مرگ بر خامنه‌ای را طنین‌انداز کردند.

  • دانشجویان در بیش از ۳۰دانشگاه در سراسر کشور با شعارهای مرگ بر دیکتاتور به حمایت از دانشگاه شریف و پایداری و مقاومت دانشجویان شریف، به‌تظاهرات برخاستند.
  • معلمان آزاده در همبستگی با قیام سراسری مردم ایران اعتصاب کردند.
  • دانش آموزان به‌قیام پیوستند و در شهرهای مختلف در همبستگی با معلمان و قیام سراسری مردم ایران، کلاسها را تعطیل کردند و به‌خیابان‌ها سرازیر شدند و فریاد مرگ بر خامنه‌ای سر دادند.
  • در تهران و سایر شهرها، مردم و جوانان شورشی، با برافروختن آتش قیام در دهها کانون، به‌تظاهرات، درگیری و جنگ و گریز با مزدوران سرکوبگر برخاستند و با خروش شعارهای مرگ بر خامنه‌ای! بر دهان یاوه‌گوی او کوفتند.

 

هم‌چنان که رهبر مقاومت گفت: «اکنون پس از شاه، نوبت شیخ درمانده است که در آخر خط، در برابر حکم تاریخ قرار گرفته است. خامنه‌ای بیهوده آب در هاون می‌کوبد و برای نیروها و دستگاههای زهوار در رفتهٔ ولایت شن می‌پزد».

مسعود رجوی تأکید کرد «اگر خلیفهٔ ارتجاع با خط و نشان کشیدنهای امروزش، قصد ادامه و تشدید جنگ و سرکوب با ملت ایران دارد، در چهل و دومین سال سرخ‌فام مقاومت، پس از آن همه شکنجه و اعدام و قتل‌عام و بمباران، از جانب خلق اسیرمان صدباره تکرار می‌کنیم: ما زن و مرد جنگیم. این گوی و این میدان» (۱۱ مهر ۱۴۰۱).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0505cf95-1cb8-40e1-be87-41782085905c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات