مرکز آمار ایران رقم بیسابقه نزدیک به دو میلیون نفر را که از بازار کار خارج شدهاند به ثبت رسانده است.
این یعنی افزایش آمار بیکاری در کشور. اما چرا؟ یکی از علل تشدید بیکاری، تعطیلی کارگاهها و کارخانههای تولیدی بهدلیل کمبود مواد خام اولیه و واردات بیرویه به دست عوامل حکومتی است که باعث میشود کارگران از کار اخراج شوند.
در این اوضاع شاهد تجمعات کارگران در بیشتر نقاط کشور هستیم. امری که نشان میدهد بحران اقتصادی بر کلیه بخشهای کارگری تاثیر گذاشته. فقط در تیرماه گذشته کارگران ۲۵۰حرکت اعتراضی کارگری ثبت شده داشتند. ۱۳۰حرکتش مربوط به کارگرانی بود که بهخاطر نگرفتن حقوق و و اخراج کارگران و کاهش دستمزدها تجمع کردند. در این حرکتها بیشتر محروم ترین کارگران شرکت داشتند. مثلا کارگران شهرداری مصیری در شهرستان رستم استان فارس که در ۲۲مرداد در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق و مطالباتشان از سوی پیمانکار در مقابل دادگستری تجمع کردند.
اما رژیم آخوندی با کارگران چه رفتاری دارد؟ آیا اقدامی برای رفع این مشکلات انجام میدهد؟ پاسخ درست برعکس است:
شلاق و زندان برای کارگران هفتتپه
بیدادگاه رژیم در شوش، روز سهشنبه شماری از کارگران زحمتکش نیشکر هفتتپه را به هشت ماه زندان و ۲۰ضربه شلاق محکوم کرد. این کارگران در جریان اعتصاب و تجمعهای اعتراضی کارگران نیشکر هفتتپه در پاییز سال گذشته دستگیر و سپس با وثیقه آزاد شده بودند.
دستگیری و محاکمهٔ اعضای سندیکای کارگران
روز ۲۳مرداد جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات یکی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، در بیدادگاه انقلاب تهران برگزار شد. در این جلسه دادگاه، اتهام “ اخلال در نظم عمومی و تبلیغ علیه نظام” به وی تفهیم شده است. جرم این عضو سندیکا این بوده است که همزمان با روز جهانی کارگر، به همراه دهها تن از شرکتکنندگان در تجمع اعتراضی شرکت داشته است. تعدادی دیگر از همین بازداشت شدگان هنوز در زندانند.
روز دوشنبه ۲۱مرداد هم رژیم آخوندی حکم یک فعال دیگر کارگری ۴ماه زندان و پنج ضربه شلاق و به مدت دو سال صادر شد. اتهام او هم «اخلال در نظم و آسایش عمومی» اعلام شد.
می بینیم که حمایت از کارگران در حکومت آخوندی اخلال در نظم و آسایش عمومی نام میگیرد.
در این میان سرنوشت آن کارگرانی که بیکار میشوند و جوانانی که کاری پیدا نمیکنند چه میشود؟ بسیاری از آنان به ناچار از مرزها خارج میشوند تا در کشورهای همسایه کار پیدا کنند.
آن کارگرانی که کار دارند نیز در بدترین شرایط کار میکنند و هر روز حادثهای از سوانح کار جانشان را میگیرد.
کارخانه فولاد یزد؛ مرگ یک کارگر
با کمال تأسف بر اثر نبود حداقلهای ایمنی در کارخانه فولاد یزد یک کارگر جوان ۳۶ساله هموطن زحمتکش بر اثر برق گرفتگی جان خود را از دست داد و یک کارگر دیگر بهشدت مصدوم شد و حال وی وخیم گزارششده است.
هفته گذشته نیز یک کارگر این کارخانه در اثر نشت گاز جان خود را از دست داد و در ابتدای سال جاری نیز سه کارگر دیگر این کارخانه کشته و مصدوم شده بودند.
مرگ کارگران زحمتکش میهن بهدلیل نبود حداقلهای ایمنی در کارخانهها از عوارض مستقیم حاکمیت پلید آخوندی است که تنها به بهره کشی از کارگران و چپاول ثروتهای این سرزمین مشغول است.
مصدومیت یک کارگر در شاهین شهر
روز ۲۰مرداد یک کارگر در شاهین شهر استان اصفهان، بر اثر سقوط در چاه دچار مصدومیت شد. ایران در زمینهٔ رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲را به خود اختصاص داده که رتبه بسیار پایینی است.
راهکارهای رژیم
مهمترین نکته در این میان این است تحمل مردم هم حدی دارد، آیا رژیم برای لحظه سرازیر شدن ارتش گرسنگان به خیابانها هم فکری کرده است؟
آنچه که رژیم با کارگران نیشکر هفته تپه و با کارگران فولاد اهواز و....کرد نشانگر این است که تنها راهی که نظام ولایتفقیه برای مقابله با کارگران محروم در دست دارد تهدید و اخراج و زندان و دستگیری فعالان کارگری است.
یک سیکل جهنمی
این سیکل جهنمی را اکنون همگان میدانند: رژیم مردم و محرومان را غارت میکنند، مردم به اعتراض بر میخیزند، رژیم مردم معترض را با نیروهایی سرکوب میکند که این نیروها با چپاول مردم انگیزه پیدا میکنند!
این دور جهنمی ناگزیر از یک نقطه خواهد شکست. هشدارهایی که مدام از مهرههای رژیم، از مجلس ارتجاع تا رسانههای حکومتی بهگوش میرسد مضمونش همین است. وحشت از اینکه به هر حال در یک نقطه فشارها از آستانه تحمل مردم فراتر خواهد رفت. بهخصوص که محرومان و غارتشدگان از یک نقطه که همان مقاومت سازمانیافته و پیشتاز است، امید و انگیزه میگیرند.