دجالیت آخوندی دههها با قبضه کردن همه مساجد و منابر و بلندگوها، خودش را بهعنوان نماینده اسلام قالب کرده و نان مناسبتها و مراسم مذهبی را میخورد. بهویژه در روزهای ماه محرم، عواطف و احساسات مردم برای ائمه و پیشوایان ضدارتجاع را به کیسه خودش میریخت و پایه مشروعیت نداشته سیاسی خود نشان میداد، اما آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. همگام با صدای پای قیامهای مردم ایران، صدای درهم شکستن دجالیت مذهبی نیز به گوش میرسد.
مراسم تاسوعا و عاشورای امسال از این نظر برجستهتر بود و علاوه بر پر شدن فضای مجازی از خبرهای نوحهها و مراسم اعتراضی، حتی رسانههای حکومتی هم اعتراف کردند که «مراسم دهه اول محرم امسال... نوحهها، سخنرانیها و عزاداریهای انتقادی پژواکی گستردهتر از سالهای قبل داشت» (هممیهن، ۷مرداد).
در روزهای گذشته، بارها دیده شد که انحصار مراسم مذهبی از دست ارتجاع خامنهای خارج شده و مردم عاصی و بهجان آمده، برای بیان نارضایتی و نشان دادن مرزبندی خود با حاکمیت دینفروش، به استفاده از پتانسیلهای این روزهای سمبل شورشگری در برابر ظلم و خودکامگی روی آوردهاند:
بسیاری از هممیهنان به مزار شهدا رفتند و با نثار شاخههای گل با شهدا تجدید پیمان کرده و از مشی ظلمستیز و عاشورایی آنها تجلیل کردند. دیگران، توزیع نذریهای خود را با یاد و نام شهدای قیام انجام داده و بستههای غذایی را با اسامی نیکا، خدانور، حمیدرضا و مجیدرضا مزین کردند. برخی مداحان که روزگاری برای جنگ خمینی میخواندند قطعات اعتراضی علیه نظام و وضع موجود خواندند. سوگواران یزدی در یک هیئت، در یاد شهدای قیام، با اجرای جمعی تصنیف «از خون جوانان وطن»، نوحهخوانی را به خیابان کشانده و به تظاهرات ضدحکومتی تبدیل کردند. اعضای یک هیأت سیستانی، پلاکاردهای اعتراضی «سیستان آب و هوا ندارد» و «به داد مردم سیستان برسید» در دست گرفتند. در بهشهر، جوانان و نوجوانان کفنپوش بر پشت کفنهایشان، واژههایی چون «آزادی»، «امنیت ملی»، «فتنه»، «پلاسکو» و... نوشته بودند که هر کدام کیفرخواستی علیه نظام یزیدی خامنهای است. در آمل، دیوارکشی در اطراف مزار غزاله چلابی مانع از تجمع مردم برای اجرای «شام غریبان» نشد. پیش از آن نیز گروه موزیک طایفه نیاکی این شهرستان به مقابل درب منزل این شهید رفته و با اجرای موزیکی ادای احترام کردند. مشابه همین اجرای هنری با زدن سنج بر سر مزار شهید پویا مولایی راد در ایذه صورت گرفت و از این نوع مراسم بسیار بود.
نالههای رژیم
با وجود همین فضای انقلابی بود که نالههای عوامل رژیم که میدیدند که دکان ریاییشان در حال تخته شدن است در آمد و از تداوم قیام در مراسم عاشورا، آه و فغانها کردند. امام جمعه جنایتکار رژیم در کرج نالید که «خیمه حسین برپا میکنند و حرف یزید میزنند» (انتخاب، ۶مرداد). آخوند حسینی بوشهری، رئیس جامعه مدرسین قم، طلبکار مردم شد که چرا «به گونهیی نوحهسرایی میکنند که رسانههای بیگانه حرف و شعارشان را بازتاب دهند» و نوحههای قیامی را «دشمنشادکن» نامید (جماران، ۷مرداد). مدیر کل ارشاد یزد هم با نقل قولی از امام دجالش گفت: «حضرت روحالله گفت: محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته است» و در سوزوگداز از تبدیل مراسم عزاداری بهمناسبتهای اعتراضی علیه رژیم ذکر مصیبت خواند که «خیمه حسین آنجاست که... شمر زمانه را آشفته کند نه آنجا که رسانه یزید هم برایش کف بزند» (انتخاب، ۶مرداد) و در نهایت روزنامه پاسداران هم از «سوت و کور» بودن قبر دجال در شب تاسوعا فغان کرد و نوشت: «اغراق نیست اگر از وصف «سوت و کور» استفاده کنیم، نه صدای نوحه و روضهای، نه خیرات و نذری، نه دسته عزایی و نه مراسم درخوری؛ آن همه وسعت صحنها تا چشم کار میکند، خبری نیست»! (جوان، ۷مرداد)
به این ترتیب مردم آگاه ایران که در سال۵۷ با تظاهرات میلیونی خود و در سال۸۸ با قیام شورانگیز خود در روز عاشورا، مراسم مذهبی را به وسیلهای برای نبرد با دشمن اصلی زمانه تبدیل کرده بود امسال نیز تا جایی که شرایط اختناق و سرکوب امکان میداد محتوای شورشگرایانه عاشورا را به نمایش گذاشتند. این همان خلقی است که در هر تجمع اعتراضی، دجالیت آخوندی را افشا میکند: «حسین حسین شعارشون، جنایت افتخارشون»!