ناظران و تحلیلگران حکومتی این روزها از ارتقاء و استمرار اعتراضات مردمی علناً ابراز وحشت میکنند. و البته هر باند و دار و دسته حکومتی دیگری را مقصر و مسبب این وضعیت میداند. بالاخره منشاء این نارضایتیها که فضای جامعه را به وضعیت انقلابی رسانده کیست و چرا؟ این وضعیت به چه سمتی میرود و آیا برای رژیم راهحلی هم متصور است؟
«وعدهٔ دروغ عامل تشدید اعتراضات مردمی» است. این اعتراف روزنامه حکومتی همدلی در روز۹ اسفند است که ضمن اشاره به وعدهدرمانیها و دستورهای پوشالی رئیسی به افزایش اعتراضات اشاره کرده و مینویسد: «اعتراضات مردمی در ماههای گذشته رکورد جدیدی را ثبت کرد. در بسیاری از موارد معترضان بهجای پاسخگویی مسئولان شاهد برخوردهای خشن بودهاند. همین موضوع بهگفته کارشناسان باعث شده که نهتنها آتش اعتراضها کم نشود بلکه باعث افزایش (آنها) شده است».
حاکمیت مافیاهایی که بدون استثناء یا به بیت خامنهای وصل هستند یا سر در آخور سپاه پاسداران دارند، عامل دیگر برانگیختن اعتراضات مردمی معرفی شده است. این واقعیت را روزنامه حکومتی ستاره صبح نهم اسفند از زبان فرشاد مومنی اقتصاددان حکومتی بیان کرده و نوشته است: «مافیاها در ایران با فریبکاریهایی بخش قابل توجهی از نظام تصمیمگیری کشور را به تسخیر خودشان درآوردهاند. یکی از این فریبها این است که میگویند ۹۰درصد آب شیرین کشور صرف کشاورزی میشود در حالیکه دروغ است تا از طریق این مافیای سدسازی و مافیای پشتیبان انتقال آب بین حوزهای را تطهیر کنند».
این کارشناس حکومتی بعد از این اشارات آشکار به سپاه پاسداران که به مافیای سدسازی و دزدی آب شناخته شده، بلافاصله به انفجاری شدن فضای جامعه اشاره کرده و هشدار میدهد: «وقتی چرت مسئولان پاره میشود یکدفعه میبینید سهم حاشیهنشینی از جمعیت شهری ۲۵درصد خواهد شد برای مثال مسئولان سازمان زندانها میگویند ۷۵درصد زندانیها از حاشیه شهرها هستند».
البته چرت کارگزاران نظام آنجا بیشتر پاره شده است که در برابر چشمان خود میبینند که حتی اقشار نزدیک به حاکمیت هم به طیف معترضان پیوستهاند.
جبار کوچکینژاد عضو مجلس ارتجاع، روز ۹ اسفند ۱۴۰۰ در جلسه بررسی لایحه بودجه گفت: «اینکه این تجمعاتی که اصولاً پیش میآید در جلوی مجلس بهعلت عدم اجرای قانون توسط دولت است یک بار میبینید ایثارگران میآیند، یکبار میبینی که معلمینی که حقشان است». .
از آنجا که رژیم غرقه در بحران آخوندی، درگرداب بیراهحلی دست و پا میزند، نمیتواند سادهترین و مشروعترین خواستههای مردم را حتی بشنود. واقعیتی که یکی دیگر از اسباب برافروخته شدن آتش اعتراضات است:
مولوی عضو مجلس ارتجاع روز ۸ اسفند۱۴۰۰ در مجلس گفت: «نیروهای مرحله سوم حقالتدریسی که الآن چند روز است اطراف مجلس و وزارت آموزش و پرورش تجمع کردند و هیچ گوش شنوایی نیست... توی فصل بودجه دارید بودجه تصویب میکنید معلمهایتان توی خیابانها هستند».
در همین رابطه برخی از نواخته شدن آژیرهای خشم بیخ گوش مجلس ارتجاع خبر داده و نسبت به آن هشدار میدهند.
آخوند ذاکر عضو مجلس ارتجاع ۷ اسفند۱۴۰۰ در مجلس گفت: «ما نباید وسیله اضرار به غیربشویم. ما الآن از معیشت مرغ گوشت مردم در ایام عید غافل میشویم... . آخه این چه وضعیتی است هر موقع میرویم آنجا جلوی مجلس رد میشویم، داد میزنند میگویند آقا چرا فرار کرد حاج آقا رفت فلان نماینده رفت»... .
برخی هم اذعان میکنند که خشم متراکم مردم از کارگزاران حکومتی عبور کرده و رأس نظام را نشانه رفته است.
جلال رشیدی کوچی عضو مجلس ارتجاع روز ۷ اسفند ۱۴۰۰ در تلویزیونی افق رژیم گفت: «چرا ما باید یکسری اقدامات انجام بدهیم که هزینه برای کشور و رهبرمان ایجاد بکنیم».
این هزینه را سالیان است مردم ایران دادهاند و به شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر اصل ولایت فقیه بالغ گشته است. الآن دغدغهٔ کارگزاران حکومتی در مورد ارتقاء این اعتراضات است.
اقتصاددان حکومتی راغفر در روزنامه حکومتی شرق ۹ اسفند۱۴۰۰، ضمن اشاره به امواج مستمر و سنگین شورشها به نظام گوشزد کرد: «این اعتراضها ممکن است شکلهای دیگری نیز به خود بگیرند».
وی به استمرار قیام و اوجگیری آن اذعان نمود و گفت: «حداقل در ۳۰سال گذشته یعنی از ۱۳۷۲ تاکنون شاید نزدیک به ۹۰ شورش نان و محرومین را در کشور در ابعاد مختلف تجربه کردهایم. چند مورد از آنها اتفاقاتی است که در دی ۹۶، آبان ۹۸ و چند ماه قبل در خوزستان و اصفهان شاهد بودیم».
دغدغهٔ این کارگزار حکومتی در مورد «شکل دیگر اعتراضات» را چندی قبل سرکردهٔ نیروی انتظامی با اشاره به میزان سلاحهای کشف شده و سلاحهای در دست مردم صریحتر بیان کرده بود.