پس از چند هفته بسیج تبلیغاتی گسترده در عراق برای برگزاری ضدتظاهرات روز جمعه ۴بهمن، که شبکههای تلویزیون رژیم هم برای آن سنگتمام گذاشتند، این نمایش حکومتی بهصحنه آمد و یک شکست بزرگ و نمایان دیگر برای رژیم در عراق رقم زد.
هدف خامنهای
هدف خامنهای از برگزاری این ضدتظاهرات آن بود که پس از هلاکت سردژخیم قاسم سلیمانی، نیروهای خود را پیرامون مقتدا صدر بسیج کند و بهمیدان بیاورد و با آن، قیام سراسری مردم عراق را که کانون آن میدان تحریر بغداد است، از هم بپاشاند و با تسخیر این میدان، توطئهٔ خود برای بهانحراف کشاندن قیام عملی کند.
رژیم آخوندی پیش از این نیز کوشیده بود تا با تسخیر سفارت آمریکا با الگوی سفارتگیری سال ۱۳۵۸ در تهران، این مکان را جایگزین میدان تحریر کند و شعار قیامکنندگان عراقی را که بر اخراج رژیم آخوندی از عراق متمرکز است، بهسمت مقابله با حضور آمریکا منحرف سازد. اما این توطئه بر سر خود رژیم خراب شد. بهای آن سودای خام برای خامنهای، قطع بازویش در منطقه و از دست دادن نفر دوم و بیجایگزین نظامش، قاسم سلیمانی بود.
آنچه خامنهای در این نمایش باخت
خامنهای در این خیز مجدد نیز، با بهکار گرفتن مقتدا صدر، این مهره خود را که تاکنون تلاش میکرد بهعنوان یک چهرهٔ ملی وانمود کند، بهکلی سوزاند. فراخوان مقتدا به این ضدتظاهرات در ظاهر علیه فساد و اشغالگری آمریکا بود. اما قیامکنندگان عراقی گفتند پیام آزادی و استقلال عراق از قم نمیآید و به او خاطرنشان کردند اگر راست میگوید فراخوان خود را از میدان تحریر صادر کند که پیام و هدفش خلعید از رژیم آخوندی از عراق است.
سخنگویان قیام عراق نیز در افشای شعار فریبکارانهٔ ضدآمریکایی تأکید کردند اشغالگری آمریکا بهمثابه «تب» و اشغالگری رژیم ایران همچون «سرطان» است.
شکست توطئهٔ رژیم حتی پیش از بهصحنه آمدن نمایش جمعه، رقم خورد. آنجا که مقتدا صدر از خواسته خود برای تجمع هوادارانش در میدان تحریر، بهخاطر پیام قیامکنندگان بهایستادگی و مقابله عقبنشینی کرد و محل تجمع را در فاصلهای چند کیلومتری از میدان تحریر تعیین کرد.
این نمایش رژیمساخته، یک افتضاح تمامعیار بود. بهگزارش خبرگزاری فرانسه بسیاری از شرکتکنندگان با اتوبوس از دیگر مناطق عراق به پایتخت آورده شده بودند. نیویورک تایمز نیز به ماهیت حکومتی این نمایش اشاره کرده و نوشت: «به افراد شرکتکننده علائم، پرچمها و غذا داده میشد». ترکیب جمعیت نیز نشان میداد که بیشتر آنها همان شبهنظامیان حشدالشعبی وابسته به رژیم ایران هستند. در حالیکه ترکیب جمعیت در میادین قیام در بغداد و شهرهای دیگر عراق نمادی از تمامی اقشار و تنوعات مردمی عراق، شامل زنان، دانشجویان، کارگران، پزشکان و... است. ترکیبی که در یک همبستگی ملی و حول شعار اخراج رژیم ایران، ماههاست قیام عراق را استمرار بخشیده است.
یک جنبهٔ نمایان دیگر شکست رژیم در این نمایش، آن بود که بهرغم همهٔ بسیج تبلیغاتی و اختصاص امکانات و تسهیلات دولتی برای این نمایش، رژیم نتوانست پس از هفتهها بسیج و هزینهٔ کلان، بیش از چنددههزار نفر را از سراسر عراق ۳۹میلیونی گردآورد.
نکتهٔ دیگری که رسانهها بر آن تأکید کردند این است که این ضدتظاهرات از ابتدا تا انتها تنها ۳ساعت بهدرازا کشید و شرکتکنندگان پس از آن به خانههایشان رفتند. در حالیکه قیامکنندگان و متحصنان میادین قیام در بغداد و سایر شهرهای بهپاخاستهٔ عراق نزدیک به ۴ماه است بهرغم گرما و سرما و حملات هر روزهٔ وحوش خامنهای و تقدیم بیش از ۶۰۰شهید و ۲۵هزار مجروح، همچنان پایدار و مقاوم در این سنگر ایستادهاند. آنها پس از ضدتظاهرات شکستخوردهٔ رژیم و مزدورانش نیز در میدان تحریر عراق حضور داشتند و شعار میدادند: «نه مقتدا، نه هادی(العامری)، آزادی برای وطنم».
پیامدهای شکست ضدتظاهرات
رژیم با برگزاری این ضدتظاهرات مفتضح، یک اشتباه استراتژیک دیگر مرتکب شد و بهدست خود نشان داد که هیچ پایهای در عراق بهجز مزدوران و مواجببگیرانش ندارد. بهویژه پس از هلاکت قاسم سلیمانی برای سرجمع کردن نیروهایش حتی برای یک نمایش و راهپیمایی بیخطر هم، توانایی ندارد. این شکست، قیامکنندگان عراقی را برای برکندن ریشهٔ رژیم آخوندی از کشورشان هر چه مصممتر میکند. اگر چه باز هم رژیم از توطئه و جنایت در عراق دست برنخواهد داشت، اما اکنون بیش از هر زمان دیگر جارو شدنش از عراق در چشمانداز قرار گرفته است. امری که بیدرنگ خود را در بالاگرفتن شعلههای قیام مردم ایران نمایان خواهد کرد. چرا که همچنانکه رهبر مقاومت مسعود رجوی گفت: «دشمن واحد، جبهه واحد و مبارزه واحد و مشترک، از ایران تا عراق و یمن و سوریه و لبنان، مسأله این است».(۷آذر ۹۸)