این روزها تظاهرات اهواز و سرکوب مردم آنجا را شاهدیم، دیروز بالا کشیدن حق و حقوق کارگران زحمتکش نیشکر هفتتپه، قبل از آن بیکاری کارگران هپکوی اراک و نپرداختن حقوقشان.
روزانه هم شاهد به هم زدن و از بین بردن بساط دست فروشان زحمتکش در جاهای مختلف ایران هستیم.
کولبران کردستان هم که برای تأمین حداقل معاش زندگی خود در سرما و برف کوهستان با بارهای سنگین مورد ا صابت گلوله قرار میگیرند.
مالباختگان سراسر کشور بیش از یک سال است که به غارت سرمایهشان اعتراض میکنند اما جوابی نمیشنوند.
بسیاری ازجوانان بهخاطر فعالیتهای مدنی، هنری و مخالفت با ظلم و ستم آخوندی در زندان هستند.
آنها برای حداقل خواستههای خود همچون حضور در جمع زندانیان سیاسی، دیدار با خانواده و فرزندان خود مجبورند ماهها در اعتصاب غذا باشند.
درصحنه بینالمللی، چند روز پیش رژیم آخوندی توسط مزدورانش ۷موشک از یمن به ریاض پایتخت عربستان شلیک کرد، این اقدام بلافاصله با واکنش شدید بینالمللی و منطقهیی مواجه شد و آن را بهشدت محکوم کردند.
خامنهای تلاش میکند با تسلیح و حمایت از برخی گروههای مزدور سپاه تروریستی قدس در عراق و لبنان و سوریه، آنان را به گروگان بگیرد
و دخالتهای تروریستیاش رژیم حتی به پهنه قاره آفریقا هم کشیده شده است.
مجموعه دخالتهای سرکوبگرانه رژیم در داخل کشور و فعالیتهای تروریستی خارج کشور چه نیازی را برای مردم ایران و جهان برجسته میکند؟
قیام دی ماه، خشم متبلور مردم میهن را نشان داد و از همان روزهای اول عوامل رژیم از باندهای مختلف فهمیدند که مردم خواهان نفی تمامیت نظام منحط آخوندی هستند.
آنها برای ایجاد انحراف در قیام و جلوگیری از حق حاکمیت مردم و حفظ رژیم تابلوهای خود را مطرح میکنند مثلاً:
بهزاد نبوی یکی دیگر از دار و دسته جریان اصلاحطلب فریبکار میگوید: «من ضدانقلابم، مخالف هر نوع انقلابی هستم؛ چرا چون نتیجه انقلاب ضدسلطنتی همین شد که میبینیم».
یعنی میخواهد دزدیدن انقلاب توسط خمینی، به انحراف کشاندن آن، سرکوب مخالفان و ایجاد بساط دار و درفش توسط خمینی خونآشام را بپوشاند.
او با فریبکاری آخوندی تلاش میکند اشکال را بهوقوع هر گونه دگرگونی و انقلاب جلوه دهد و به خیال خام خودش برخی را به سمت اصلاحات پوشالی جذب کند.
تاجزاده میگوید ما اشتباه کردیم ولایت فقیه را وارد قانون اساسی کردیم. جایگاه ولیفقیه باید مرجعی مانند آقای سیستانی باشد که در امور جاری دخالتی نمیکند. یعنی به نوعی جدایی دین از دولت را مطرح میکنند. این فرد همان کسی است که وقتی مجاهدین گفتند به خاطر ولایت فقیه به قانون اساسی رأی نمیدهیم در کنار رهبرش خمینی تا توانست به مجاهدین تهاجم کرد و از هیچ خدمتی برای ولایت و خیانتی برای مردم کوتاهی نکرد.
سعید حجاریان تئوریستن باند اصلاحطلب مکار میگوید: در نظام حکومتی ما، رئیسجمهور واقعی خود ولیفقیه است. با این موضع میخواهد روی همان موج نفرت عمیق مردم از ولایت فقیه سوار شود.
البته این اصلاحطلبان قلابی میخواهند با بد نشاندادن جناح متقابل و اینکه آنها در آزادیها را بستند خود را محق و نجات بخش جلوه دهند.
درصورتیکه خمینی، چماقداری و سرکوب و تروریسم و گروگانگیری را با همینها آغازکرد.
همه جناح های رژیم متعفن آخوندی امتحان خود را پس دادند.
مردم هم در قیام دی ماه با شناخت ماهیت این جانیان فریاد برآوردندکه:
«اصولگرا اصلاحطلب دیگه تمومه ماجرا ». این مهم ترین شعار تظاهرات دی ماه بود.
البته این بهاصطلاح اصلاحطلبان نیامدند که از خود انتقاد کنند و عملکرد گذشته خود را نفی کنند. حتی نیامدند بگویند ولایت فقیه که عامل این همه جنایت و سرکوب و فقر و فساد است باید کنار برود.
خیر اینها میگویند نظام آخوندی را باید به هر قیمتی حفظ کرد. باقی همه فریبکاری است بنابراین،آنچه برای مردم ایران باقی میماند همین دستگاه جنایت و غارت و جنگ افروزی وتباهی ولایت فقیه است.
پس هم برای مردم ایران و هم منطقه و جهان تنها راه، برای این برون رفت، سرنگونی این نظام جبارِتروریستٍ فاسد است.
این یگانه راهی است برای اینکه دیگر ایران و منطقه بیش از این در باتلاق سیاستهای ضدانسانی رژیم آخوندی دست و پا نزند و بیش از این سرمایههای انسانی و اقتصادی و ملی مردم ایران و منطقه نابود نگردد.
اگر نگاه واقع گرا به جامعه ایران و تحولات منطقه خاورمیانه از گسترش تروریسم و جنگ داشته باشیم، سرنگونی فاشیسم دینی حاکم بر ایران، به یک ضرورت جهانی تبدیل شده است
این رژیم منبع تروریسم و جنگ فرقهیی و منبع بیثباتی در منطقه و در جهان میباشد.
سعید صداقت
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند