تقریبا روزی نیست که مهرهها و رسانههای رژیم آخوندی نسبت به تمام شدن طاقت مردم از هر گروه سنی و لبریز شدن صبر آنها هشدار ندهد.
صادق زیباکلام یکی از عناصر باند روحانی میگوید: «دهه شصتیها دهه هفتادیها و حالا آنها که جوانتر هستند و حتی دهه چهلیها پنجاهیها قبل از انقلابیها میگویند فایدهای ندارد این نظام درست بشو نیست. خیلیها این را میگویند؛ خیلی از حملاتی که به من میشود؛ خیلی از ناسزاهایی که به من گفته میشود؛ این هست که شما داری جلوی فروپاشی نظام را میگیری».
سایت حکومتی اعتماد آنلاین 8اسفند ضمن گزارشی از مشکلات و دردها ی مردم فقر زده و عاصی از حاکمیت آخوندی مینویسد: «امروز اهالی شهر من عبوساند، ناراضیاند، خستهاند و پرگلایه. انگار که جادوگری، دزدکی آنان را سحر کرده واقعاً زیر پوست گرفتاریهای مردم و پشت صحنه سریال پایانناپذیر اندوهناکی ما چیست؟
مسئولان کشور باید هر چه سریعتر طرحی نو دراندازند و علیه ناآرامیها و ناراحتیهای مردم قیام کنند. مسئولان باید باور کنند طاقت مردم رو به اتمام است».
آخوند محمدعلی انصاری عضو سابق دفتر خمینی ضمن ابراز وحشت از قیام و اینکه موضوع قیام برای او نگرانکننده است، میگوید: «چرا ما بر این خرمن هیزم بنزین بپاشیم؛ مردم را ناامید نکنیم». (سایت حکومتی جماران 8اسفند96)
حسین راغفر از باند روحانی نیز اذعان میکند که جامعه آبستن حوادثی است که وقوع این حوادث در آینده؛ در اثر سیاستهایی است که «همه سرمایههای اجتماعی را مستهلک کرده است» و جامعه را به ظرفیت انفجاری رسانده است: «اینها همه بخشی از دستاوردهای سیاستهای تعدیل ساختاری هستند که جامعه را تا مرز از هم گسیختگی پیش میبرند». (سایت فرارو 7اسفند 96)
شهیندخت مولاوردی دستیار ویژه آخوند حسن روحانی به بیان دیگری به ظرفیت انفجاری جامعه و نفرت مردم از حاکمیت اعتراف میکند: «مهمترین شکاف جامعه امروز شکاف دولت-ملت است که باید دید چطور میتوان از این بحثها برای ترمیم استفاده کنیم نه آن که باعث تعمیق شکافها شویم.» (سایت حکومتی خبرآنلاین 8اسفند96)
ملاحظه میشود که همه نسبت به شرایط انفجاری جامعه و سرنوشت نظام نگرانند و توصیههایی از قبیل اینکه لازم است «مسئولان طرحی نو دراندازند» یا « مردم را ناامید نکنیم» و یا شکافها را ببندیم، مؤید همین واقعیت است.
اما به راستی جای در انداختن طرحی نو در این رژیم یا بست شکاف بین مردم و حاکمیت وجود دارد؟ یا.....
واضح است که پاسخ به این سوالها منفی است. حاکمیت آخوندی یک فرصت تقریباً 40ساله داشت که نشان داد بنا بر ساخت و بافت عقبافتاده و ضدمردمیاش، تماماً علیه منافع مردم ایران عمل کرده و با سرکوب و غارت اموالشان اوضاع را به شرایط انفجاری کنونی رسانه است..
شرایطی که مردم محروم ایرانزمین دیگر تاب تحمل آن را ندارند و خواهان سرنگونی تمامیت این رژیم هستند و به کمتر از این هم رضایت نمیدهند.
واقعیت این است که شکاف بین مردم و حاکمیت فاشیسم مذهبی به وضعیتی بالغ شده که جز با سرنگونی این رژیم هم نمیآید. خواستههای واقعی که قیام مردم ایران آن را به رساترین شکلی آن را بیان کرد.