سخنگوی شورای نگهبان در نشست خبری روز شنبه ۲۸ مهر اعلام کرد که این شورا لایحهٔ «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» را تأیید کرد و «جهت طی مراحل قانونی» به مجلس فرستاد.
این خبر بلافاصله این گمانه را فعال میکند که آیا انتخاب این زمان در مرحلهٔ مهم تحولات جنگ که حاکمیت آخوندی را بیش از همیشه گرفتار مجازات اتودینامیک آن کرده است، عمدی و هدفمند نیست؟ لایحهای که دو سال از تهیهٔ آن گذشته و در این دو سال معلق بوده، چرا درست الآن باید به یک خبر مهم ــ با بازتاب قابل توجه اجتماعی ــ تبدیل شود؟
«لایحهٔ عفاف و حجاب» نزدیک به دو سال روی دست شورای نگهبان ارتجاع ماند. این لایحه بعد از قیام ۱۴۰۱ توسط قوهٔ قضاییه تهیه و تنظیم شد و سپس با قید دو فوریت در دولت ابراهیم رئیسی تصویب و به مجلس ارتجاع محول شد. در حین انتقال از دولت به مجلس، مخالفتهای گستردهٔ اجتماعی و حتی مخالفتهای برخی از خودیهای نظام و نیز فضای جامعهٔ درآمده از قیام، باعث شد که این لایحه در مجلس تبدیل به یک چالش بیسرانجام شود؛ تا اینکه درنهایت به شورای نگهبان داده شد تا خودش تعیین تکلیف کند.
طبق قوانین حکومتی، این لایحه در آخرین مرحلهاش باید توسط دولت اجرا شود. از اینرو یک چالش مهم و سنگین و سخت پیش پای دولت پزشکیان است؛ چرا که وی در دوران خوش تبلیغات انتخاباتیاش، با رویکرد وعدهدرمانی مدعی شده بود «با سختگیریها و فشارها برای تحمیل حجاب» مخالف است.
پیشاپیش پیداست که تصویب نهایی این لایحه ــ که ظاهراً خامنهای پشت اجرایی کردنش رفته است ــ از یکطرف میخواهد تشدید سرکوب را دامنه و گسترش بدهد، از طرف دیگر اما مستعد آوار یک بحران بر سر دولت و تشدید جنگ باندها است.
توسل به لایحهٔ ضد بشری «عفاف و حجاب» در این شرایط بار دیگر اثبات میکند که ارتجاع زنستیز آخوندی هر دولتی را با عناوین مختلف اصولگرا و اعتدالی و اصلاحاتی بر سر کار بنشاند، ماهیت ضد بشری و زنستیز خود را نمیتواند رفوکاری کند. از کوزه همان برون تراود که در اوست.
دولت، شورای نگهبان، مجلس و قوهٔ قضاییهٔ این حاکمیت هرگز نتوانسته و نخواهند توانست از پس اراده و پایداری زنان ایرانزمین برای حق آزادی و اختیارشان برآیند. از دههی ۶۰ در زندانها تا دهههای بعد در خیابانها و باز هم در زندانها، این زنان مجاهد و مبارز و آزاده بودهاند و هستند که در خط مقدم نبرد و پایداری در برابر ارتجاع پلید آخوندی، ایستاده و تسلیم نشده و پیروزیها را رقم زدهاند.
بیتردید تأیید این لایحهٔ ضد انسانی در شورای ارتجاع آخوندی و حواله کردنش به مجلس برای تصویب نهایی، هیچ آبی برای ولی فقیه فرتوت و اتاق فکر پلیدش گرم نخواهد کرد و اتفاقاً به بحرانی بیشتر از قبل برای کلیت نظام بالغ خواهد شد.
حکومت اجباری، دین اجباری و حجاب اجباری از جانب اکثریت مردم ایران شکست خورده است و هیچ راه برگشتی وجود ندارد. نتیجهٔ طرح ناگهانیِ این لایحهٔ ضد انسانی و جنایتبار در بحرانیترین شرایط بازگشت آثار جنگافروزی به رژیم، بیشک شلیک به خود نظام خواهد بود. اکثریت جامعهای که قطب مقابل حاکمیت شده است، هرگز نمیگذارد شرایط به چند سال پیش و دهههای پیشترش بازگردد.
نبرد و بانگ رسای زنان ایرانزمین در دادخواهیهای سراسری، در کشاکشهای خیابانی با فاسدان ارشادی و در زندانها، خطاب به خامنهای، پزشکیان، جنتی، اژهای و قالیباف این است که: بجنگ تا بجنگیم...!