بی عملی نظام آخوندی و دولت آخوند حسن روحانی در درمان و واکسینه کردن مردم در برابر طوفان سهمگین کرونا، آنچنان آشکار است که به ناگزیر صدای رسانهها و مهرههای رژیم را هم در وحشت از تبعات اجتماعی آن در آورده است. به اعتراف زالی رئیس ستاد حکومتی کرونا در تهران همه شهرستانهای کشور در معرض بروز سویههای مقاوم و جدید جهشیافته کرونا قرار گرفتهاند.
در همین رابطه سعید نمکی وزیر بهداشت نیز اعتراف کرد: «این طوفان، طوفانی سهمگینتر از آنچه که ما با ویروس ووهان تجربه کردیم به ما خواهد تاخت... دیروز ۵۷درصد از مواردی که ما در خوزستان تست کردیم ویروس موتاسیون یافته بود و این خیلی خطر عظیمی است برای نظام سلامت که یک ویروسی با قدرت سرایت بهشدت بالاتر با قدرت ابتلای بهشدت تند و تیزتر و مرگآفرینی بسیار خطرناکتر و وحشتناکتر» (خبرگزاری حکومتی ایران پرس ۱۹اسفند).
عناصر دیگری هم از وزارت بهداشت نیز از وقوع چنین «طوفان»ی خبر میدهند، اما در عینحال با رذالت کامل عدم رعایت مردم را علت گسترش و شیوع بیماری میدانند.
واقعیت این است این وضعیت بحرانی و اسفناک نتیجه عملکرد حاکمیت از روز اول تاکنون بوده، چه آن زمانی که سران رژیم شیوع کرونا در کشور را اطلاعرسانی نکردند، چه زمانی که خطر آنرا کم اهمیت و گذرا جلوه دادند و زمانی هم که ناگزیر به شیوع بیماری اذعان کردند، در تهیه واکسن، درمان مردم و رفع بحران عامدانه تعلل ورزیدند.
روزنامه حکومتی مستقل ۲۰اسفند ۹۹ تلاش کرده تا تعلل در رسیدگی به مردم را صرفاً متوجه سعید نمکی و شخصیت «متلون» و «رویه» متناقض او ربط بدهد: «سعید نمکی بهدلیل برخورداری از شخصیت متلون در بحران اپیدمی تاکنون بر یک سیاق عمل نکرده و مداوماً تغییر مسیر داده و مواضع متناقضی داشته است.
اکثریت قریب به اتفاق پزشکان کشور با رویه وی در وزارت بهداشت و درمان مخالفت یا عدم همراهی نشان دادهاند. نمکی در یکسال گذشته نشان داده بیش از آنکه مدیر بحران اپیدمی باشد یک کارگردان سیاسی است که برای جلب نظر یک کانون سیاسی خاص تلاش میکند.
ناتوانی ایشان در جهتدهی علمی به ستاد کرونا، تعلل در اعلام قرنطینه در نوروز ۹۹، عدم مواجهه با خرافهگران، ورود به مجادلههای بیفایده و حاشیهسازی از وی چهرهای ناکارآمد ساخته است».
روشن است که عملکرد نمکی صرفاً برای «جلب نظر یک کانون خاص» نبوده، و سیاست متناقض او آیینه تمام نمای سیاست ضدانسانی نظام و در رأس آن خامنهای و روحانی است.
زمانی که رژیم ناچار شد به شیوع بیماری در کشور اعتراف کند روحانی با صراحت با قرنطینه کردن شهرها مخالفت کرد: «ما چیزی به نام قرنطینه نداریم اصلا. اینکه شایع شده که در تهران یا در بعضی از شهرها برخی از فروشگاهها، برخی از مشاغل در قرنطینه قرار میگیرند چنین چیزی اصلاً وجود ندارد.
نه امروز قرنطینه است نه در ایام عید نوروز قرنطینه است نه بعدش نه قبلش. همه در کسب و کار و فعالیت خودشان آزادند. من تأکید میکنم که نسبت به اینکه کاری تعطیل شود روزی تعطیل شود، ساعتی تعطیل شود، کسب خاصی مورد محدودیت قرار بگیرد، مرجعش فقط ستاد ملی در تهران است» (تلویزیون شبکه خبر ۲۵اسفند ۹۸).
پیش از آن نیز در ۶اسفند ۹۸ موضوع قرنطینه کردن را نقشه و توطئه دشمنان دانست: «این یکی از نقشهها و توطئههای دشمنان ما هست که با هراسافکنی زیاد در جامعه کشور را به تعطیلی بکشانند. از روز شنبه همه روالها بهصورت عادی خواهد بود در کشور. مگر مورد خاص با شرایط ویژه» (تلویزیون شبکه خبر ۶ اسفند۹۸).
ایرج حریرچی معاون وزارت بهداشت هم گفت: «در مورد قرنطینه هم ما بههیچوجه موافق نیستیم، قرنطینه مال قبل از جنگ جهانی اول، مال طاعون و وبا و اینطور چیزهاست (تلویزیون شبکه خبر۵ اسفند۹۸).
جدا از بحث قرنطینه عملکرد نظام در در زمینه غربالگری، تست و درمان نیز با همین وضعیت تأسفبار روبهروست.
روزنامه همدلی ۲۰ اسفند۹۹ بهنقل از یک اپیدمیولوژیست نوشت: «هنوز سیستمی وجود ندارد که همه افراد از نظر بیماری تست شوند و از طرفی عدهیی هم ناقل بیعلامت هستند».
و از همه مهمتر مسأله واکسیناسیون است که رژیم در شرایطی از واکسیناسیون عمومی سرباز میزند و سیاست قطره چکانی در پیش گرفته، که در بسیاری از کشورهای جهان واکسیناسیون عمومی در جریان است.
روزنامه ستاره صبح ۲۰ اسفند۹۹ نوشت: «آغاز واکسیناسیون عمومی با واکسن ایرانی از اردیبهشتماه روند واکسیناسیون کشورهای همسایه با تعداد زیاد و سرعت بالا در حال انجام است. . واردات و واکسیناسیون سراسری کرونا در افغانستان، پاکستان، هند و چند کشور همسایه با سرعت زیاد و دوز بالا در حال انجام است. واکسنها با تعداد زیاد از سازمان جهانی بهداشت با نام کوواکس به این کشورها ارسالشده است. هر چند مسئولان اعلام کردهاند که ایران جزو اولین کشورهایی است که پول واکسن را واریز کرده اما معلوم نیست چرا بهرغم اخبار مثبتی که درباره انتقال پول داده شده هنوز واکسن کو واکس وارد ایران نشده است و تاکنون کمتر از یکمیلیون دوز واکسن چینی و روسی وارد ایران شده است، اما در کشورهای همسایه واکسن به تعداد ۲۰میلیون و بیشتر وارد شده است؟».
رژیم واکسینه کردن عمومی و پیشرفت آنرا منوط به تولید انبوه «واکسن ایرانی کرونا» کرده است
این موضوع توسط مخبر دزفولی رئیس ستاد اجرایی فرمان خمینی ملعون وابسته به بیت خامنهای اعلام شد: «ظرف دو ماه و نیم آینده دغدغهای تحت عنوان واکسن کرونا نداریم از اواسط اردیبهشت یا هفته اول خرداد واکسیناسیون عمومی با واکسن ایرانی انجام میشود» (خبرگزاری ایلنا - ۱۹ اسفند۹۹).
اما ناظران ظن قوی دارند که این وعده در این زمانبندی عملی شود ضمن اینکه واکسن ساخت ستاد اجرایی فرمان خمینی نیز ممکن است واکسن معتبری نباشد.
در مورد درمان مبتلایان به کرونا نیز رژیم تا توانست مردم را را سرکیسه کرد و به فقر و فلاکت کشاند، و بسیاری را هم درمان نکرد و به امان خدا رها کرد.
روزنامه جهان صنعت ۲۰اسفند ۹۹ نوشت: «وزارت بهداشت اعلام کرد میانگین زمان بستری بیماران کووید۱۹ در بخش بیمارستانی پنج تا ۱۰روز و میانگین بستری در آیسییو سه تا چهار هفته است. بهطور میانگین ۱۸ تا ۱۹میلیون تومان برای هر بیمار بستری هزینه میشود و هزینه درمان و داروهای بیماران در آیسییو چند برابر این میزان است از دیگر حرفهای تعجببرانگیز وزارت بهداشت این بود که تأکید کرد: «هزینه تست PCR را دولت بهصورت یارانه پرداخت میکند و در نهایت بسیاری از خدمات برای بیماران در بیمارستانهای دولتی رایگان تمام میشود». اما واقعیت چیز دیگری است... . عمق فاجعه مربوط به هزینههای هنگفت درمان کرونا زمانی به چشم میآید که آن را با حداقل حقوق دریافتی کارگران که حدود دو میلیون تومان در ماه است، مقایسه کنیم. در واقع پرداخت هزینههای مربوط به درمان کرونا کمرشکن است آن هم برای خانوادههای بیبضاعتی که چندین عضو از خانواده درگیر این بیماری میشوند. علیالخصوص این روزها که بیماری کرونا خانوادگی شده است. به همین دلیل کرونا جان فقرا را بیشتر میگیرد».
خامنهای بعد از مدتها اجازه داد یک میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای مقابله با بحران کرونا برداشت شود، در صورتی که در کشورهای دیگر میلیاردها و حتی دهها و صدها میلیارد دلار صرف مقابله با بحران شده است.
عدم اختصاص بودجه لازم برای مقابله با بحران کرونا در شرایطی است که بالاترین امکانات بهداشتی و پزشکی در اختیار نهادهای نظامی و امنیتی بهویژه سپاه پاسداران قرار دارد و خامنهای و نهادهای وابسته به بیت وی دههای میلیارد دلار سرمایه کشور را در چنگ خود دارند.
واقعیت این است که حاکمیت آخوندی از روز اول شیوع بیماری با مردم شفاف نبود و سیاست دروغگویی عمدی و سازمانیافته را در پیش گرفت، تا با اسیر کردن آنها در دام کرونا در برابر قیام و خیزش سد ببندد. اما از ابتدا هم روشن بود که این حربه نهایتاً علیه خود رژیم بر خواهد گشت و هر جانی که در عرصه کرونا از دست میرود به خشم و نفرت انفجاری جامعه میافزاید. خیزش و قیام سراوان و مردم غیربلوچ محصول همین خشم و نفرت انفجاری بود.