در شرایطی که خامنهای مذاکره با آمریکا را رد کرده و آنرا برای نظام سم دانسته است، اما جواد ظریف، کارگزار سیاست خارجی و پیشبرنده خط سیاست خارجی آن، در رابطه با مذاکره با آمریکا مواضع متناقضی دارد.
به گزارش خبرگزاری سپاه پاسداران(فارس) ظریف ضمن توضیح برنامه سفر آیندهاش به سازمان ملل و برنامه کاریاش در نیویورک و همچنین سفرش به کشورهای آمریکای لاتین، در مورد مذاکره با آمریکا گفت: «ما هیچ وقت میز مذاکره را ترک نکردیم»، اما از آنجایی که میداند در هر مذاکره احتمالی طرف مقابل شروط سنگینی را در مقابل نظام میگذارد که خیلی سنگین است، ادعا میکند: «ما با کسانی که علیه ما دست به تروریسم اقتصادی زدند مذاکره نمیکنیم».(خبرگزاری فارس ۲۰تیر ۹۸)
بهرغم موضع علنی خامنهای در زمینه رد مذاکره با آمریکا اما وزیر خارجه رژیم بارها باب مذاکره با آمریکا را باز گذشته است.
او در سفر قبلیاش به نیویورک بهرغم اینکه هیچ توجیه کاری برای آن نداشت، در واقع برای چشمک و چراغ زدن مذاکره رفته بود و لابیهای رژیم در آمریکا را هم بسیج کرده بود.
در آن سفر ظریف بهصراحت گفت آماده مذاکره بیقید و شرط و با اختیارات کامل با آمریکا در زمینه تبادل زندانیان است، اما این طرف مقابل بود که دست رد به سینه او زد و بدون اینکه نتیجهیی برای گشودن باب مذاکره عایدش شود نیویورک را دست خالی ترک کرد و عازم تهران شد.
واقعیت این است که در آن مقطع برای سفر او به نیویورک هیچگونه توجیهی جز عجز و لابه برای مذاکره با آمریکا وجود نداشت.
زیرا حضور او نه بهلحاظ زمانی مناسبت داشت و نه اینکه نشست مهمی در سازمان ملل برگزار شد. ضمن اینکه مدتزمان حضور او هم در نیویورک طولانی بود.
در آن هنگام ظریف با این گفته که: «ما عصبانی نیستیم اگر قرار باشد به راهحلی دستیابیم شما باید بتوانید آن را بر مبنای چیزی که دارید بنا کنید، چرا که همچون فیلم "۵۰قرار اول" شما مجبورید همهچیز را روز بعد از اول آغاز کنید. این غیرممکن است. در صورت فراهم بودن شرایط لازم برای مذاکرات من احتمال گفتگو را رد نمیکنم»، اشتیاق سوزان خود و حاکمیت آخوندی را برملا کرد.(سایت فرارو ۱۰مهر ۹۷)
همچنین او در مصاحبه با سرویس جهانی بیبیسی در زمینه مذاکره با آمریکا گفت: «در مذاکره با آمریکا را نبستهایم، راه برونرفت وجود دارد».
در اردیبهشت سال ۹۸نیز جواد ظریف ضمن آه و فغان نسبت به رد پیشنهاد ۶ماه پیش خود برای مذاکره با آمریکا، مجدداً آمادگیاش را برای مذاکره اعلام کرد.(سایت آفتاب ۴اردیبهشت ۹۸)
تمامی این درخواستهای وزیر خارجه آخوندها برای مذاکره با آمریکا رد شد زیرا آمریکاییها برای مذاکره شروطی داشتند که این شروط برای حکومت آخوندی بسیار سنگین بود.
از آنجایی که او از ۲پیشنهاد قبلی برای مذاکره طرفی نبست، در ۲۶اردیبهشت ۹۸پس از دیدار با مقامات ژاپن در پاسخ به سؤالات خبرنگاران درباره امکان مذاکره با آمریکا گفت: «نه، هیچ امکانی برای مذاکره وجود ندارد».
وی با این اظهارات امکان مذاکره در آن شرایط خاص را رد کرد، اما این گفته او بهمعنای آن نیست که خودش و سایر سردمداران حاکمیت آخوندی طالب مذاکره با آمریکا نیستند، آنچنانکه در مصاحبه اختصاصی با شبکه خبری سیانان با صراحت گفت: «ما پای میز مذاکره هستیم؛ این آمریکاست که میز مذاکره را ترک کرده / اجرای یکجانبه برجام دیگر جواب نمیدهد».(سایت انتخاب ۲خرداد ۹۸)
واقعیت این است این مواضع متناقض وزیر خارجه دولت آخوند حسن روحانی در زمینه مذاکره و عدممذاکره با آمریکا بهخصوص اظهار متناقض او در روز ۲۰تیر ۹۸که از خبرگزاری فارس نقل شد «ما هیج وقت میز مذاکره را ترک نکردیم. ما با کسانی که علیه ما دست به تروریسم اقتصادی زدند مذاکره نمیکنیم» بیانگر و ناشی از بنبستی است که نظام ولایت در آن گرفتار است.
واقعیت این است که اگر پای میز مذاکره برود، لاجرم طرف مقابل شروط ۱۲گانه پمپئو را در مقابلش میگذارد. چنانچه مقامات ارشد آمریکایی بارها گفتهاند در هر مذاکره احتمالی موضوع اتمی و همچنین برنامه موشکی و سیاست منطقهیی رژیم مطرح میشود و آمریکا خواهان عقبنشینی رژیم از این عرصهها است. در تعادلقوای کنونی که رژیم آخوندی در ضعیفترین نقطه خودش قرار دارد، پای مذاکره رفتن و پذیرش این شروط نتیجهاش روشن است. برای همین است که خامنهای گفت: «مذاکره با آمریکا سم است».
از طرف دیگر تنندادن به مذاکره و کوتاه نیامدن از مواضع کنونی که فشار و خفگی کشندهیی را بر رژیم تحمیل میکند اگر عواقب زهرآگین آن از تندادن مذاکره بیشتر نباشد، کمتر از آن نیست.
سرگیجه و تناقضگویی جواد ظریف در زمینه مذاکره و یا عدممذاکره ریشه در همین بنبست مرگبار دارد که حکومت آخوندی در آن بهدام افتاده است.
بیدلیل نیست که علی خامنهای در در دیدار با دژخیمان و عوامل رژیم در قوه قضاییه، به روشنترین شکل، بنبست خود و رژیمش در پذیرش یا رد مذاکره با آمریکا را به نمایش گذاشت و گفت: «میگویند بیایید مذاکره؛ مذاکره یک فریب است؛ مذاکره بر سر چه؟ بر سر آنچه او میخواهد؛ یعنی اسلحه در دست شما است، جرأت نمیکند بیاید جلو، میگوید آقا آن اسلحه را بده به من، آن اسلحه را بینداز تا من بتوانم هر کاری که میخواهم با تو بکنم، تا من بتوانم هر بلایی میخواهم سر تو بیاورم؛ مذاکره این است. اگر چنانچه در این مذاکرهای که انجام میگیرد شما حرف او را قبول کردی، پدرت درآمده؛ اگر حرف او را قبول نکردی باز همین آش است و همین کاسه».(تلویزیون شبکه یک رژیم ۵تیر ۹۸)