بهروز محبی نماینده مجلس ارتجاع به ترکتحصیل ۳۰تا ۴۰درصدی دانشآموزان در کشور اشاره و نسبت به تبعات ابراز نگرانی نمود.
از نظر این نماینده مجلس آخوندی یکی از دلایل ترکتحصیل در میان دانشآموزان «نبودن زیرساختهای مناسب جهت استفاده از نرمافزار و فضای اینترنتی برای آموزش مجازی» در بسیاری از شهرستانها است که باعث شده دانشآموزان ترکتحصیل کنند (خبرگزاری ایلنا ۱۳فروردین ۹۹).
روزنامه آرمان یکی از دلمشغولیهای جامعه را «وضعیت دانش آموزانی» میداند که بهدلیل «عدم دسترسی به یک گوشی یا تبلت هوشمند مجبور به ترکتحصیل شدهاند» و «از سرنوشت نامعلوم تحصیلی ۶میلیون دانشآموز» خبر میدهد (آرمان ۱۴فروردین ۹۹).
در خراسان رضوی ۴۰هزار دانشآموز ترکتحصیل کردهاند که بیانگر رشد ۳۰۰درصدی ترکتحصیل در این استان است، اگر چه ناظران مستقل آمار ترک تحصیل در این استان و در سطح کشور را بهمراتب بیشتر میدانند.
البته ترکتحصیل دانشآموزان منحصر به سال گذشته و شرایط کرونایی در کشور نیست. بسیاری از دانشآموزان بهدلیل فقر ترکتحصیل کرده و برای تأمین معاش خانوادههای خود راهی خیابانها شدهاند و بسیاری از آنها در دام بحرانهای اجتماعی که رژیم گریبانگیر مردم کرده از جمله اعتیاد، افتادهاند.
جواد حسینی، معاون وزیر آموزش و پرورش گفت ۵میلیون نفر از دانشآموزان از تحصیل بازمانده و از وسایل هوشمند آموزشی بیبهره هستند.
خبرگزاری حکومتی موج ۲۵دی ۹۹ ضمن نقل گفته معاون آموزش و پرورش دولت روحانی اضافه کرد این آمار بیش از اینکه یک خبر باشد اعلام یک فاجعه اجتماعی است.
فاجعه برای دانشآموزان و کودکان ایرانی در شرایطی است که آنها سازندگان فردای کشور هستند، و میبایست در نظامی آموزشی و تربیتی مناسب رشد کنند و بار مسئولیت، هدایت و رشد کشور را در آینده داشته باشند.
اما با شرایطی که در بالا به آن اشاره شد کودکان و دانشآموزان با این هدف فاصله زیادی دارند، چرا که نظام آموزشی در حکومت آخوندی باعث سوختن استعدادهای شکوفا نشده آنها شده است.
کودکانی هم که هنوز در چرخه تحصیل حضور دارند در شرایط اسفباری مجبور به یادگیری هستند. در شرایط سخت معیشتی و تحصیلی بسیاری از آنها نیز دیر یازود، خواسته و ناخواسته مجبور به ترکتحصیل شده و برای همیشه درس و مدرسه را کنار میگذارند، و به جرگه کودکان کار و کودکان خیابانی میپیوندند.
وضعیت فاجعهبار کلاسها و مدارس، هم مزید بر علت شده و این فاجعه را پررنگتر میکند.
درجای جای ایران مدارس فرسوده و کپری جان دانشآموزان را تهدید میکند و بیش از ۵۰درصد مدارس کشور فرسوده هستند.
زیر کپرهای سست، زیر سقفهای اتاقهایی که هر لحظه ممکن است فرو بریزد، در حسرت وصل شدن به شبکهٔ آموزش مجازی و در شرایط تبعیض و بیعدالتی، کودکان ایران چه آموزشی میگیرند؟
در چنین شرایط تأسفباری است که اکثریت قریب به اتفاق کودکان و دانشآموزانی که ترکتحصیل میکنند در دام بحرانهای اجتماعی گرفتار میشوند که نظام آخوندی بر مردم ایران و کودکانشان تحمیل کرده است.
پاسدار اسکندر مومنی دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در دیماه ۹۹ در یک نشست از ایادی حکومتی گفت: «پیمایش دقیقی در جامعه هدف انجام شد و نتیجه آن بود که ۹۰درصد دانشآموزانی که ترکتحصیل میکنند به یکی از آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد روی میآورند» (سایت خبر فوری۱۶ دی ۹۹).
موضوع دیگر که به روند ترکتحصیل کودکان سرعت میبخشد ناامیدی از آینده پس از فارغالتحصیل شدن است.
آنها با دیدن جوانان تحصیل کرده بیکار ترجیح میدهند ترکتحصیل کنند تا شاید بتوانند کاری دست و پا کنند. اما از آنجایی که زمینه اشتغال برای آنها وجود ندارد، به دام آسیبهای مختلف اجتماعی میافتند.
آنچه بر کودکان ایران و آموزش آنها میگذرد، نتیجهٔ یک ندانمکاری یا سهلانگاری و بیکفایتی نیست، بلکه نتیجهٔ دستگاه غارت و چپاول حکومتی است که کودکان و نوجوانان ایران نخستین هدف آن هستند.
سرمایههای ملی ایران خرج تروریسم و جیبهای گشاد سران و زندگی انگلی آقازادههای آنها میشود؛ اما کودکان ایران محروم از همه چیز اینگونه باید کسب دانش کنند!
تردیدی نیست آخوندها آنچه میکارند درو خواهند کرد. نفرت عظیم اجتماعی نسبت به نظام محصول عملکرد ضدمردمی رژیم در همه زمینهها از جمله آموزش و پرورش است. نفرتی که دودمان آخوندها را بر باد خواهد داد.