وضعیت اقتصاد به بنبست رسیده و در حال فرو پاشی نظام ولایت بهگونهیی است که کارشناسان اقتصادی و مهرههای رژیم نیز به آن اذعان میکنند و دیگر کمتر کسی است که بتواند این وضعیت را پنهان کند.
آنها با اعتراف به وجود چند ده مشکل بزرگ بر سر راه اقتصاد کلان کشور، بنبست نظام را در این رابطه بازتاب میکنند.
علی لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع در ۲۷آذرماه ۹۶ در نشستی تحت عنوان «ششمین همایش ملی نقش پژوهش در قانونگذاری» گفت: «مشکلات بزرگ کشور را از لحاظ اقتصادی بررسی کنید ۳۸-۳۷چالش است. حداقل ۱۵-۱۰تای آن خیلی بزرگ است. این هم ابعاد اقتصادی میتواند داشته باشد هم ابعاد سیاسی دیگر و غیره ما باید خودمان را مواجه کنیم با این مشکلات... اگر تأخیر کنیم با این مشکلات برخورد کنیم با مشکل بزرگتری و بیشتری مواجه میشویم».
پیش از لاریجانی هم مسعود نیلی، دستیار ویژه اقتصادی آخوند حسن روحانی، ۶ابرچالش را برای اقتصاد ایران برشمرده و گفته بود: «چیزی که امروز ابرچالشها را ایجاد کرده ساختار اقتصاد است و این مشکلات را کسی از بیرون به ما تحمیل نکرده بلکه حاصل تصمیمات غلط خود ما در سالهای گذشته بوده است».(خبرگزاری تسنیم ۲مهر ۹۶)
از دیگر دلایل فروپاشی اقتصادی رژیم ورشکستگی مالی دولت است به حدی که ناتوان از پرداخت ضروریترین مخارج است.
محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، در برابر خبرنگاران و در کنفرانس خبری با عجز و التماس به قسم حضرت عباس متوسل شد که مخارج جاری را اضافه نکنید: «شما را به حضرت عباس قسم میدهیم به جاریها اضافه نکنید ما از کجا بیاریم پول اینها را بدهیم نداریم که بدهیم».(خبرگزاری فارس ۱۸مهر ۹۶)
هم اکنون نیز با بیانهای مختلفی به واقعیت اقتصاد فروپاشیده و چالشهای پیش روی حاکمیت آخوندی با عباراتی نظیر اینکه «فقط خدا میداند که در چند ماه آینده چه اتفاقی خواهد افتاد»، «در دلهای مردم اضطراب و دلواپسی زائدالوصفی موج میزند»، «دچار بیبرنامهگی و روزمرگی شدهایم»، «دشمن بهدنبال فروپاشی دولت نیست بلکه فروپاشی کل نظام را در دستورکار خود دارد» و... اعتراف میشود.
در این زمینه سایت نامه نیوز ۲۵خرداد ۹۷ مینویسد: «حجم هنگفتی از نقدینگی به تحرک درآمده است، فقط خدا میداند ۶ماه یا ۹ماه آینده چه اتفاقی میافتد، اصلاح تیم اقتصادی دولت تأثیری بر بهبود وضعیت نخواهد داشت».
سایت جماران ۲۵خرداد ۹۷ نیز مینویسد: «شرایط اقتصادی و بحران و بیثباتی در بازار، نگرانیهای عمدهیی را در قشرهای مختلف کشور دامن زده است. متأسفانه نگاه استراتژیک و تدبیری بر اصلاح امور دیده نمیشود، بلکه غمگنانه شکافهای درونسیستمی نیز بیداد میکند».
فرشاد مومنی، یکی از اقتصاددانان حکومتی نیز با اذعان به بحران در اقتصاد و فروپاشی آن، ورشکستگی را فراتر از موضوع اقتصادی میداند و نظام بحرانزده آخوندی را در تمامی زمینهها دچار مشکل و بحران میداند: «متأسفانه در شرایط کنونی تعداد گرفتاریهای کوچک و بزرگ از حد متعارف خود فراتر رفته و منحصر به حیطه اقتصاد هم نیست و با پدیده سیستمی روبهرو هستیم که ساختار قدرت و قوه مجریه نمیتوانند بهصورت انفعالی و جزیی با آن برخورد کنند. متأسفانه کشور ما به طرز غیرمتعارفی دچار بیبرنامهگی و روزمرگی شده است... ما دچار پارادوکس در ساختار توسعهیی کشور هستیم که ریشه در کوتهنگری سیستمی دارد که همه را دعوت میکند تا اهداف بلندمدت را فدای امور کوتاهمدت کنیم».
پیش از این نیز آخوند حسن روحانی وضعیت بحران اقتصادی را به بیماری تشبیه کرد که نیاز به جراحی دارد: «برای اینکه ما مشکلات را حل بکنیم با قرص حل نمیشود مریض ما و گاهی جراحی میخواهد. حالا اگر خانوادهیی که باید این مریض را به جراح بسپارند بینشان اختلافنظر باشد. یعنی یکی بگوید باید جراحی بشود، پزشک جراح هم بگوید جراحی شود... معنایش این است که ما ۵مشکل داریم نمیتوانیم حل کنیم بعد میرسیم به یک نقطه خطرناک».(تلویزیون رژیم ۱۱دی ۹۶)
واقعیت این است که این وضعیت محصول نزدیک به ۴۰سال حاکمیت نظامی است که از یکطرف برای حفظ نظامش تا میتواند برای سرکوب و صدور تروریسم هزینه میکند و از طرف دیگر فساد و چپاول به اعتراف مهرههای خود نظام، گسترده، سیستماتیک و نهادینه است.
بنابراین در حالی که کشور روی دریای نفت خوابیده است و اکثریت مردم ایران در فقر و فلاکت قرار دارند، حاکمیت آخوندی هزینه نفت و گاز و سایر منابع ملی این مردم را خرج نهادها و نیروهای سرکوب و صدور تروریسم میکند و سال به سال بودجه این نیروها و نهادها را افزایش میدهد.
گذشته از اختصاص بودجه سنگین برای سپاه پاسداران خامنهای و سایر نیروهای نظامی رژیم، در راستای پیشبرد مطامع خود در منطقه سالانه صدها میلیون دلار خرج گروه تروریستی حزبالله در لبنان میکند.
هزینه جنگ سوریه برای مردم ایران طی ۶سال گذشته نزدیک به صدمیلیارد دلار هزینه دربرداشته است.
و...
اگر داد نظام از تحریمهایی که محصول سیاستهای ضدمردمی اتمی، موشکی و دخالتهای منطقهیی رژیم است بلند میباشد، نه برای این است که بهحال مردم ایران دل میسوزاند، بلکه نگران این است که نتواند هزینه نیروهای سرکوبگر سپاه پاسداران و سایر نیروهای سرکوب و نیز سیاستهای تروریستی و دخالتهای منطقهیی بهعنوان عمق استراتژیک نظام را تأمین کند. به عبارت دیگر نگران موجودیت نظام ولایت فقیه است.