یکی از اهداف جنگافروزی خامنهای، بستهبندی کردن بحرانهای داخلی در جهت پیشبرد پروژهٔ «انقباض» بود. پروژهیی که با بیرون کشیدن جلاد قتلعام از صندوقهای نمایش فعال شد و خلیفهٔ ارتجاع با جنگافروزی میخواست (در مسیر سدبستن در برابر قیام)، موقعیت جلاد قتلعام را برای اجرای سیاست سرکوب و انقباض تثبیت کند.
سرباز کردن فساد ۳.۷میلیارد دلاری در شرایط کنونی، خودکار انگشت اتهام را بهسمت رئیسی برد و موج جدیدی از حملات علیه جلاد قتلعام و پروژهٔ انقباض آغاز گردید.
روزنامهٔ حکومتی هممیهن (۱۴آذر) در مطلبی با عنوان «انگشت اتهام بهسوی مدعیان مبارزه با فساد» نوشت: «افشای فساد ۳.۷میلیارد دلاری در دولت سیزدهم گویی تیر خلاصی بود تا انتظار برای تحقق این شعار برای همیشه به فراموشی سپرده شود».
روزنامهٔ حکومتی ستاره صبح (۱۴آذر) نیز در مطلبی با عنوان «اژدهای هفتسر فساد در سفرهٔ مردم» نوشت: «وقتی دولت رئیسی روی کار آمد با شعار جراحی اقتصادی و حذف کالاهای اساسی از ارز دولتی، تورم شتاب دهنده را شکل داد و دولت را جراحی کرد منتهی یادش رفت شکم بیمار را بدوزد».
به این ترتیب جلادی که با شعار جراحی اقتصادی آمد تا در مسیر انقباض، تیغ نظام را بر گلوی گرسنگان و قیامآفرینان تیز کند بهدام افتاد.
خامنهای میخواست با جراحی و قطع اندامهای نظام، برای ولایتش زمان بخرد اما با پیشروی قیام و مقاومت، تمامیت نظامش در خطر نابودی قرار گرفت. یک کارشناس حکومتی در ابتدای سال گفت: «این حاکمیت یکدست شکستخورده و حتماً تا دیر نشده این شکست را جمهوری اسلامی باید بپذیرد و ریلگذاری را باید عوض بکنیم» (حسین مرعشی ـ اقتصاد نیوز ۹فروردین ۱۴۰۲).
روزنامهٔ حکومتی ابتکار (۱۴آذر) با کنایه به ۶میلیارد دلاری که در نتیجهٔ سیاست مماشات آزاد شده بود و در جریان برملا شدن «سر مار ولایت» زیر سؤال رفته، نوشت: «برای درک رقم سه میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلار شاید لازم باشد به طلب ایران از کره جنوبی اشاره شود. این کشور هفت میلیارد دلار به ایران بدهکار بود و بابت این بدهی نشست و برخاستهای فراوانی در سالهای اخیر صورت گرفت. در این فضا و در شرایط بحرانی ارزی حجم فساد چای به ۳ میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلار بالغ شده است».
فضاحت و رسوایی فساد مافیای حکومتی چای که از آن بهعنوان بزرگترین «فساد اقتصادی در تاریخ ایران» نام میبرند، نمایندهٔ خامنهای در کیهان و سایر گماشتگان او را بهتکاپو انداخت تا با به میان آوردن پای دولت قبلی و انحراف افکار عمومی، رئیسی را درببرند و خلیفهٔ ارتجاع بتواند در پناه جنگافروزی، خط انقباض را پیش ببرد اما در جریان جنگ گرگها ابعاد دیگری از فساد و شکست رئیسی برملا گردید.
روزنامهٔ حکومتی هممیهن (۱۴آذر) با عنوان «ایز گمکردن» نوشت: «برخی در پی به انحراف کشاندن افکار عمومی هستند تا کسی متوجه نشود که چه اتفاق وحشتناکی در ماجرای فساد چای رخ داده است و مسئولیت آنان در این ماجرا چیست؟ آنان که باید قضاوت را به دادگاه و افکار عمومی بسپارند، پیش از آن که اطلاعات مفیدی ارائه دهند، اقدام به داوری و قضاوت کردهاند بلکه خود را تبرئه کنند. فساد اخیر قابل هضم نیست...».
یک عضو سابق اتاق بازرگانی نیز که از چم و خم شکلگیری فسادهای حکومتی و روابط مافیایی کارگزاران وابسته به «بیت» اطلاع دارد میگوید: «تخصیص چنین مبلغ هنگفتی بدون یک همکاری و هماهنگی گسترده و مجوزهای ویژه و تأیید مسئولان سطح بالا ممکن نیست و فروش این همه ارز در بازار آزاد بدون یک شبکه گسترده مقدور نیست. نه تنها مرزهای فساد، که مرزهای تبانی هم جابهجا شدهاند» (سایت حکومتی جماران ـ۱۲آذر).
پس از قیام گرسنگان علیه فقر و فساد و گرانی در سال۹۶، خلیفهٔ ارتجاع، ضمن اعتراف به مافیای هفت سر فساد در حاکمیت گفت: «باید با فساد و ظلم مبارزه شود، البته خیلی سخت است، فساد مثل اژدهای هفت سر افسانههاست. یک سرش را که میزنی با شش سر دیگر حرکت میکند. از بین بردنش آسان نیست. آن کسانی که متنفع از فساد هستند، برخورد با اینها کار بسیار سختی است» (سایت خامنهای ـ ۱۹بهمن ۹۶).
اژدهای هفت سر، همان مار جنگافروز خانمانسوز در بیتالعنکبوت است که تنها راه مقابله با آن، کوبیدن سرش به سنگ مقاومت آتشین شورشگران برای آزادی ایران است.