گردش بر مدار پاسخگو نبودن و از پس افشای هر فساد مالی عناصر حکومتی، دهن‌کجی کردن به مردم ایران، روش جاری حکومت ملایان بوده و همواره استمرار داشته است. ابقای عوامل شناخته‌شده‌ی جنایت و فساد بر مصدر کارهایشان توسط ولی فقیه ارتجاع، یکی از دلایل انتشار و تکثیر خشم و کینه و نفرت مردم ایران نسبت به این ساختار دیکتاتوری و غیر پاسخگو است.
در دو هفته‌ی گذشته اخبار جعل امضا توسط آخوند صدیقی برای چپاول مالی از طریق خرید زمین و ساخت‌وساز، یکی از خبرهای مهم رسانه‌های فارسی بود. این آخوند حکومتی که سال‌هاست نماینده‌ی ولی فقیه در نماز جمعه تهران هم هست، نتوانست صحت این خبرها و اسناد افشاشده را رد کند.
قضاییه تحت امر ولی فقیه ارتجاع که بابت اعتیاد و چندرغاز به‌اصطلاح ربودن مال به‌خاطر فقر و تنگدستی، معتادین نگون‌بخت را اعدام و انگشت و دست فقیران و بی‌چیزان مستمند را با حکمی جنایت‌کارانه و اقدامی سنگدلانه و درنده‌خو قطع می‌کند، اصلاً به‌روی خود نیاورد که نماینده ولی فقیه در نماز جمعه، متهم به میلیاردها تومان دزدی است. خامنه‌ای هم در یک دهن‌کجی به مردم ایران، به‌عمد، این آخوند جنایت‌کار و دزد را آورد جلو دوربین نماز جمعه تا خطابه کند و مستمعین پادو نظام را هدایت کند!
وجهی از این اقدام عمدی خامنه‌ای، وضعیت نزار یک حاکمیت را نشان می‌دهد که حتا باوجود فساد یک کارگزار حکومتی، نمی‌تواند در یک اقدام نمایشی ــ هم‌چون نمونه‌های به‌اصطلاح محاکمه‌ی اختلاس‌گران حکومتی ــ سراغ این آخوند برود؛ چرا که نظام در هم‌جوشیِ بحران‌های درونی و بیرونی، ظرفیت کوچک‌ترین مانور و ریسک را ندارد. خامنه‌ای با این‌که از خشم و تنفر اکثریت مردم ایران در مورد امامان ریاییِ جمعه مطلع است، می‌داند که اگر آخوند صدیقی را حتا نمایشی هم شده، برکنار کند، زیر پای بقیه‌ی امام‌نمایان خالی می‌شود و دومینوی سقوط موقعیت باقی این ریاکاران دزد و مردم‌فریب و جنایت‌کار به‌راه خواهد افتاد.
وجه دیگر این اقدام ناگزیر ولی فقیه ارتجاع در ابقا و گماردن آخوند صدیقی، ترس از همین نمایندگان خود است. این آخوندها بازوهای ولی فقیه در چپاول و سرکوب و جنایت بوده‌اند و هستند. این‌ها به‌اندازه‌ی کافی از پشت پرده‌های بیت رهبری و بساط ولی فقیه مطلع‌اند و خبر دارند. کافی‌ست منافع مادی و موقعیت شغلی‌شان ــ آن هم یک آخوند ــ به خطر بیفتد تا چند برابر بقیه‌ی عناصر باندهای حکومتی، بر بحران‌های لاعلاج خامنه‌ای آوار بشوند.
در چهل‌وپنج سال گذشته از این نمونه‌ها در صدارت خمینی و سپس خامنه‌ای بسیار بوده است. نمونه‌هایی که هنوز پرونده‌هایشان باز است و حکومت ترور و دزد، هرگز تعیین تکلیف نکرده است و نمی‌کند. این در حالی است که وزارت اطلاعات و ستاد آمران به معروف و ناهیان از منکر، می‌توانند زنان ناقص‌الحجاب را توی ماشین در حال تردد در اتوبان‌ها ردیابی کنند و برایشان پیامک بفرستند!...اما:
ــ کمیته تحقیق درباره‌ی شکنجه توسط خمینی در پاییز سال ۱۳۵۸ تشکیل شد ولی هنوز گزارش پایانی آن ارائه نشده است!
ــ مسببین چماقداری و قمه‌کشی که قاتلان نشریه‌فروشان مجاهد و مبارز در سال‌های ۱۳۵۸ و ۵۹ و بهار ۶۰ بودند، هنوز به وکلای دادگستری معرفی نشده‌اند!
ــ آمران و عاملان اسیدپاشی به صورت زنان و دختران ایران طی سالیان گذشته، هنوز شناسایی نشده و گزارش تحقیقی آن به مردم ایران ارائه نشده است!
ــ قاتلان قتل‌های زنجیره‌یی در دهه‌ی ۷۰ هنوز شناسایی و دستگیر نشده‌اند و شکایات خانواده‌هایشان هنوز به قوه‌ی قضاییه‌ی تحت امر ولی فقیه نرسیده است! پرونده‌ی این قتل‌ها هنوز باز است ولی هیچ وکیلی هنوز تعیین نشده است!
ــ آمران و عاملان انفجار در حرم مشهد هنوز شناسایی نشده‌اند!
ــ عوامل مرتکب اختلاس‌های میلیونی و میلیاردی هنوز شناسایی نشده‌اند! معلوم نیست سر نخ‌شان به کجا بند است که مدام تکثیر می‌شوند! هنوز معلوم نشده پول‌های ضبط‌شده از اختلاس‌گران به قربانیان عودت داده شد یا نه و الآن در جیب و حساب و صندوق کیست!
ــ پرونده‌ی جنایت در شاهچراغ شیراز هنوز به دادگاه تحت امر قوه‌ی قضاییه نرسیده است!
ــ پرونده معلق قتل مشکوک داریوش مهرجویی و همسرش هنوز باز است و بلاتکلیف!
ــ قاتلان کولبران و مجروح‌کننده‌گان این زحمت‌کشان و نان‌آوران خانواده، کی‌ها هستند و از کدام نهاد دستور می‌گیرند که این حکایت را پایانی نیست؟
ــ ده‌ها ایرانی در این چهل‌وپنج سال به‌اتهام «سب‌النبی» اعدام شده‌اند. پس چرا آخوند پناهیان که صدبرابر «سب»، بهتان و دروغ به پیامبر اسلام و ائمه‌ی شیعه ایراد نمود، در تأمین کامل ولی فقیه و قوه‌ی قضاییه است؟
علت این نمونه‌ها و پاسخ آن‌ها را مردم ایران کاملاً می‌شناسند و می‌دانند که آبشخور همه‌شان خود حکومت است. از قضا همین نمونه‌ها موضوع جنگ، نبرد، مقاومت، قیام، اعتراض، افشاگری و روشنگریِ اکثریت ملت ایران در برابر تمامیت ملایان اشغال‌گر فقاهتی هستند. این‌ها موضوع بالفعل یک پایداری و مبارزه‌ی تاریخی و ملی برای سرنگونیِ پلیدترین نیروی اهریمنی در هیأت «جمهوری اسلامی» آخوندی هستند.
