قیام آبان در روز ۲۴آبان ۹۸ از یک جرقه شروع شد: اعلام ناگهانی گرانشدن بنزین. این جرقه راه بهانفجار برد و بهمدت یک هفته زمین را در زیر پای اهریمنان عمامهدار به لرزه درآورد.
خشم متکاثف و ناگهان آزادشدهٔ قیامآفرینان، بهصورتی هوشمند، سازمانیافته و تهاجمی، بهسرعت مراکز و نهادهای سرکوب و نمادهای حاکمیت را نشانه گرفت. دفاتر امام جمعهها، حوزههای ریایی آخوندی، استانداریها، فرمانداریها، بخشداریها، کلانتریها، فروشگاههای زنجیرهیی سپاه پاسداران، پایگاههای بسیج و کانکسهای نیروی انتظامی، ساختمانهای دولتی، صندوقهای چپاول مربوط به کمیتهٴ امداد و نیز بانکها و پمپبنزینها طعمهٔ این خشم برانگیخته شدند؛ خشمی که بهاعتراف پاسدار یدالله جوانی طی ۴دهه عمر استبداد دینی، در نوع خود بینظیر بود. آخوند ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع در آن زمان، اذعان کرد که در سومین روز قیام فقط در تهران ۱۴۷ و در سراسر کشور۸۰۰ درگیری جریان داشته و ۹۰۰ پمپبنزین به آتش کشیده شدهاند. آخوند علیرضا ادیانی روی دست او بلند شد و گفت در یک روز در ۱۶۵شهر و ۲۵استان و ۹۰۰ نقطهٔ کشور ناامنی بهوجود آمد.
«خطرناکتر از بمب اتم!»؛ «فروغ جاویدان۲»
رسانهها و افراد حکومت در مورد آن قیام شکوهمند تعابیر دیگری نیز بهکار بردهاند:
احمد کاشانی آن را «خطرناکتر از بمب اتم» نامید. حسامالدین آشنا، از اصطلاح «کلیدخوردن عملیات فروغ جاویدان۲» استفاده کرد.
خامنهای و سران نظام در قهر گدازان و بیامان آبان۹۸ مرگ خود و نظامشان را بهچشم دیدند. از این رو به آخرین و تنها حربهٔ خود متوسل شدند: قطع اینترنت و شلیک مستقیم و کور به سمت مردم با ماکزیمم شناعت و وحشیگری و کشتار بیش از ۱۵۰۰تن از فرزندان ایرانزمین.
مروری بر چند دستآورد
در سالگرد آن قیام شکوهمند، توجه به چند دستآورد ضروری است؛ دستآوردهایی که اگر در آن زمان بهصورت مجموعهیی از چند فرضیه و گمانهٔ سیاسی بهنظر میآمد اما امروزه صحتوسقم آنها در کوران عمل انقلابی و گذر زمان به اثبات رسیده است.
۱ـ خصلت غافلگیرانه و ناگهانی بودن قیام و نیز گسترش سریع آن به شهرها و نقاط مختلف ایران، اثبات کرد، ایران و ایرانی هرگز از قیام و اعتراض بازنایستاده است، بلکه جامعه در وضعیت انقلابی به سر میبرد. یعنی هر آن امکان ظهور و سرکشی قیام از جایی که گمان نمیکنند وجود دارد.
۲ـ قیام آبان محصول تصادف یا شانس نبود؛ زیرا بر بستری قانونمند حرکت کرده و از یک راهبرد شناختهشده برخوردار بوده است؛ راهبردی که مقاومت ایران، بذرهای آن را وجب به وجب در شورهزار ولایت فقیه ساخته پاشیده و با خون عزیزترین جوانان به بار آورده است.
۳ـ قیام آبان میوهٔ یک استراتژی ظفرمند بود. این استراتژی کارآیی خود را از۳۰خرداد تاکنون در مصاف با استبداد دینی نشان داده است. اگر این استراتژی نبود، قیامی با این ابعاد در برابر ارتجاع دینی متصور نمیبود.
۴ـ سازمانیافتگی دستاورد بزرگ دیگر جنبش انقلابی در قیام آبان بود. در قیام۹۸ کانونهای شورشی بهمثابه نیروهای پیشتاز مداخلهٔ جدی داشتند و در رهبری عملی و در کف خیابان جسارت و سرعت عمل زیاد که لازمهٔ هر قیام است از خود نشان دادند.
۵ـ قیام آبان سرنگونی را بهعنوان خواست اصلی مردم ایران در مواجهه با استبداد دینی مهر کرد. در روزهای قیام اثبات شد که تنها «آتش در برابر آتش» فرمول راهگشا و کلید رهایی خلق ماست.
۶ـ قیام آبان یکشبه رادیکال نشده و از مسائل صنفی به شعارهای «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور»، «دیکتاتور حیا کن، مملکتو رها کن»، «توپ تانک فشفشه، آخوند باید کشته شه» نرسیده است. این دستآورد ثمرهٔ خونها و رنجهایی است که طی ۴دهه، سخاوتمندانه و بیدریغ نثار شده است.
۷ـ قیام آبان و تکانههای عظیم آن این باور را در داخل و خارج ایران تقویت کرد که استبداد دینی حاکم بر ایران سرنگونشدنی است و این سرنگونی در چشمانداز نزدیک است. اصلاحطلبان قلابی، اپوزیسیونهای فیک و دستساز حکومت، لابیهای این رژیم و حامیان مماشاتگر خارجی آن تبلیغ میکردند که براندازی مورد پسند مردم ایران و گزینهٔ آنها نیست، باید به اصلاح این رژیم چشم دوخت و تنها راهکار در درون این ساختار است، قیام آبان تمام محاسبات آنها را بههم ریخت و اثبات کرد که مردم ایران دست در دست و شانه به شانهٔ مقاومت انقلابی از ۳۰خرداد۶۰ تاکنون آزادی را نه در زیر عبای خامنهای، بلکه در واژگونی ساختاری میجویند که بر ولایت مطلقهٔ فقیه بنا شده است.
۸ـ رادیکالیسم برآمده از قیام آبان، مرزبندیهای سیاسی ـ اجتماعی را تیز و تیزتر کرد. نشان داد که در جامعهٔ ایران، یک قطببندی بیشتر نیست، باقی تقسیمبندیها، فراکسیونسازیها و جناحبندیها و اپوزیسیونتراشیها کف روی آب است. در یکطرف نظام ولایت فقیه با تمام شکلها و شکلکهای آن قرار دارد و در طرف دیگر براندازان با پیشتازی مقاومت ایران و کانونهای شورشی.
۹ـ حضور پر رنگ زنان ایرانی در میدانداری و هدایت قیام، یک «وجود جدید تاریخی» را در ایران بارز کرد که از دستآوردهای پیشتازی زنان در مقاومت ایران است.
آبان آتشین در کمین لحظهٔ موعود
بر دستاوردهای بیانشده باز هم میتوان افزود؛ اما دو نکته مسلم است:
۱ـ پارامترها و فاکتورهایی که شرایط عینی قیام آبان را خلق کرد با گذر زمان نهتنها از بین نرفته بلکه با ورود جامعهٔ ایران به قیام سراسری در سال۱۴۰۱، بیشازپیش ناقوس سرنگونی خامنهای و حکومتش را به صدا درآورده است.
۲ـ مقاومت ایران و آلترناتیو دموکراتیک بهعنوان شرط ذهنی قیام و انقلاب در موقعیت اعتلایافتهتر و کارآمدتری نسبت به قیام آبان۹۸ قرار دارد. پیشرفتهای کمی و کیفی کانونهای شورشی و پراتیکهای اختناقشکن آنها و نیز پیروزیها و پیشرویهای سیاسی مقاومت در عرصهٔ بینالمللی بیشتر از پیش شهرهای ایران را آمادهٔ قیام و شورش کرده است.
در یککلام، آری، آبان آتشین، در خیابانهای ایران همچنان در کمین است و برای لحظهٔ موعود در زیر پوست شهرها ثانیهشماری میکند.
«آبان» را در روزهای دوره کردن آبان، با سلامی دوباره به قیام و خیابان گرامی میداریم.