«زان پیش تا نیزه بر کمان نهی
این پرنده
از فلک بر شدهست.
دیریست تا از دام خاک و صید سنگ رهیده
و شوخ بال و رقص پروازش
از ابرها بر شدهست؛
باران را شسته
و آشیانش
نهال نازک مویرگهای مردم...».
***
کیفیت رویدادها و پاسخ با دار و ندار
گاهی به نسیمی و بادی برمیخوری که راحت راه و پیمودن مسیر، هیچ مشکلی که ندارد، خوشایندی هم با آن عجین است.
گاهی به تندبادها و پشتبندشان به توفانها برمیخوری که نه راحت راه را ممکن میکنند و نه ادامهٔ پیمودن را. این مواقع باید دست در جیب اراده و توان و دارایی و تدبیر خود کرد. آن سوی دیگر این معنا این است که پاسخ دادن به برخی وقایع و رویدادها با دار و ندار آدمی سر و کار دارد.
این دو مثال را به یک جامعه و رویدادهای آن ــ که لاجرم کاکل سیاست را هم بر سر خود دارد ــ تعمیم بدهیم تا بیشتر متوجه پرداخت بها برای عبور از آنچه که پیش پایمان میگذارد، بشویم. یعنی اینکه برخی رویدادها در معرض بود و نبودت قرار میدهند. باقیاش را به میزانی که دست در جیب پشتوانه و پتانسیل و انتخابهایت کنی، ادامه خواهی داد یا نخواهی توانست ادامه دهی.
نتیجه: گاهی رویدادهایی هستند که ماهیت واقعی هر پدیده یا وجودی را در برخورد با کیفیت آن رویداد بارز میکنند.
تکامل مسیر و مقاومت جامعه، بهای سنگینتر برای حاکمیت
حالا این مقدمات را با بار معانیشان به جنبشها و قیامهای ۲دهه اخیر ایران نسبت میدهیم؛ یعنی به جنبشها و قیامهایی که مرحله به مرحله تکامل یافته و لاجرم سمت و سودارتر، متنوعتر، گستردهتر و اثرگذارتر بر جامعه و بر حاکمیت شدهاند. بنابراین به همین نسبت هم، هم جامعه و هم حاکمیت در هر مرحلهای بهای درخور همان جنبش و قیام را پرداختهاند؛ جامعهای و مردمانی با رنج و تبعید و زندان و مهاجرت و مقاومت و حاکمیتی با سرکوب و غارتگری و جنایت.
این پرداخت، اکنون به قیام آبان ۹۸ بالغ شده است. جامعه حرف و پیامش را با خشم و شورش سازمانیافته برای نفی کل حاکمیت به میدان شهرها و صحنههای جنگ و نبرد با حاکمیت آورد. بهای آن را هم همچون ۴۰سال گذشته با کاروان شهیدان و مجروحان و آوارگان و زندانیانش پرداخت.
این پرداخت بها اکنون برای حاکمیت ولایت فقیه و دولت متبوعش خیلی خیلی سنگین شده است. آنقدر سنگین که اصلاً با نمونههای پیشین در ۴دهه گذشته قابل قیاس نیست. علت در این است که جنبشها و قیامهای قبلی از ۴دهه پیش تا حالا در قیام آبان ۹۸ به هم گره خورده و برآیندشان تبدیل به کیفیتی بازگشتناپذیر شده است. نظیر فیزیکی و شیمیاییِ این بازگشتناپذیری را میتوان در تغییر کیفیت آب بعد از نقطهٔ جوش ۱۰۰درجه مثال آورد که دیگر به وضعیت قبلیاش برنمیگردد؛ چرا که کیفیت عوض کرده است.
دامنه و بدنهٔ نظام دچار گریز از مرکز
قیام آبان ۹۸ چنین تحولی را در ساختار اجتماعی و سیاسی ایران بین مردم و حاکمیت ایجاد کرده است. از این رو حاکمیت ولایت فقیه با بود و نبود موجودیتش مواجه شده است؛ آنقدر که جدای از ولیفقیه و دولت و وزرا و مجلسیان، بدنه و سفرهخواران نظام هم بهعینه دریافتهاند که بلاهت خامنهای در تجویز جنایت به اختیار در قیام آبان، جمهوری اسلامی آخوندی را به لب پرتگاه کشانده و دامنهٔ اجتماعیِ چنددرصدیاش را هم مسألهدار و پرابهام و دچار گریز از مرکز کرده است: «پیرامون حمایت رهبری از تصمیم سران قوا در موضوع قیمت بنزین، بهصورت متواتر شنیده شد که برخی حزباللهیها از این حمایت قانع نشدند و برایشان سؤال پیش آمده است که چطور رهبری به جای ایستادن در کنار مردم در کنار سران قوا ایستاد».(روزنامه جوان ۷دی ۹۸)
آثار همهجانبهٔ موج و طنین قیام آبان
این واکنشها در درون حامیان نظام از کجا ناشی شده است؟ چرا تا بهحال از آنها سرنزده بود و بازتاب رسانهای در میان رسانههای خود نظام نداشت؟ پاسخ را کیفیت قیام آبان ۹۸ میدهد. کیفیتی که بهدلیل غنی بودنش، طنین و موج میآفریند. قیام آبان طنین دارد. قیام آبان موج دارد. طنین و موجش را بر کل جامعهٔ ایران و بر کل نظام ضدایرانی آخوندیسم پراکنده است. قیام آبان مشت درشت جامعهای است که بر دیوار قلعه فراعنهٔ دستاربند کوبیده شد. پس صدای نافذ و اثر متقابل دارد و بازتاب عمومی در درون نظام و حاشیههایش برمیانگیزد. وجهی دیگر از این موج و طنین را که تا عمیقترین بنیادهای ساختاری نظام رسوخ کرده و «سؤال و ترس» ایجاد نموده، اینطور میخوانیم: «سؤالِ «عاقبت نظام چه میشود؟» را این روزها حتی جوانان پرشور انقلابی هم از خود میپرسند، چه برسد به توسریخوردههای قدیمی سیاسی! گاهی سؤالاتی میپرسیم که پرده از بزرگترین ضعف اولاد آدم برمیدارد؛ ترس!».(روزنامه رسالت ۷دی ۹۸)
اینها نمونهها از خروار هستند که در درون نظام و حواشیاش به جریان افتاده و موریانهوار دارند بنیاد و ساختارش را میخورند. لابد اینها تازه بهترینهایش هستند که میشد رسانهایشان کرد.
تکاملی صورت گرفته که...
«از توفان که درآمدی، دیگر همان آدمی نخواهی بود که به توفان پا نهادی. معنی توفان همین است».(هاروکی موراکامی، جامعهشناس معاصر ژاپن)
قیام آبان برگی را ورق زده است و دیگر به تعادل پیشین بازنمیگردد. تکامل مبارزه و قیام و مطالبات جامعهای رقم خورده است که از مدار قانونمندی نمونههای قبلیاش بیرون جسته و قوانین جدید بر آن بار است. جامعهای با عناصر نوجوان و جوان و بالندهاش از حاکمیت ولیفقیه عبور کرده و این عبور را به سازمانیافتگی برای نفی کامل آن بالغ نموده است. رژیم و حواشی و دنبالههایش در «سؤال و ترس» و ابهام و سرخوردگی و بریدگی و تشتت و بیآیندگی گرفتار آمدهاند؛ قانونمندی مسیر آینده از این مختصات درمیآید. واقعیت و هیبت چنین کیفیتی میباشد که هراس و ترس و سؤال و بیآیندگی را بر سراپردهٔ نظام آخوندی مستولی کرده است.