در هراس از نتایج قیام آبانماه ۹۸ و استمرار آن، رسانههای حکومتی همه روزه با درج مطالبی نسبت به بحرانهای گریبانگیر نظام و عواقب آن هشدار میدهند.
البته با توجه به ضربه کاری که قیام بر رژیم وارد کرد، چنین بازتابهایی از طرف آنها طبیعی است.
چرا که بهخوبی به این امر واقف هستند که قیام سر بازایستادن ندارد، و کشتار مردم و جوانان در جریان قیام اخیر، کینه مردم و جوانان شورشی را صد چندان کرده است.
این رسانهها به سردمداران حاکمیت توصیه میکنند تا دیر نشده برای جلوگیری از بروز مجدد خشم مردم باید کاری کرد والا با شرایط نگران کنندهتری مواجه خواهند شد.
روزنامه همدلی وابسته به باند روحانی مینویسد: «اگر به هر دلیلی هیجانی دیگر به جامعه تحمیل شود دیگر شاید نتوان با آن مقابله کرد یا در صورت مقابله هزینههای آن بهشدت سنگین و غیرقابل جبران باشد».
نویسنده مطلب همدلی در ادامه ضمن اذعان به این واقعیت که شیوه حکومت آخوندی در عصر حاضر تداعی کننده دوران قرون وسطی است، به سردمداران آن گوشزد میکند «مفهوم دولت-ملت گویای این واقعیت است که دیگر مثل قرون گذشته امکان اداره کشور با فرمانهای بالادستی میسر نیست».(همدلی ۲۵آذر ۹۸)
روزنامه آرمان هم نسبت به عوارض سیاسی قیام آبان ماه ۹۸ که رخدادی «بزرگ و تلخ» بود! هشدار میدهد، خصوصاً اکنون که پس از این رخداد «عملاً دولت امکان، توان و اختیار لازم برای اتخاذ سیاستهای ضروری را دارا نیست».
نگرانی نویسنده آرمان این است: «بر اثر هر تصمیمی ممکن است عواقب منفی ایجاد شود و بحرانی پدید آید. بیتصمیمی و انفعال هم خطر دیگری است که به انباشت خسارتها منجر میشود و عنصر زمان از دست میرود، لذا کاملاٌ روشن است که ادامه چنین وضعی خود مسألهساز است».(آرمان ۲۵آذر ۹۸)
همدلی در ادامه مطلب خود ضمن اشاره به خروش مردم در زمینه نفی هر دو باند حکومتی، به کینه آنها نسبت به تمامیت نظام اعتراف میکند و مینویسد: «دیگر دولتها»ی برآمده از آن نیستند که آماج کینه مردم هستند بلکه «کل ساختار قدرت مورد خطاب ملت واقع خواهد شد».
روزنامه ایران ارگان دولت نیز در زمینه نفی باندهای درونی رژیم و تمامیت نظام توسط مردم مینویسد: «اگر بخواهیم دقیق نگاه کنیم، متوجه میشویم که دیگر هیچکدام از این جریانها نمایندگی مردم عادی را برعهده ندارند. به همین دلیل است که شلوغ بازیهای اقشار پایین جامعه شروع شده و تازه اول ماجراست...».
بسیار روشن است که وضعیتی که این رسانهها به آن اشاره میکنند نتیجه سیاست سرکوب و غارت در حق اکثر مردمی است که همه چیزشان را از دست داده و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.
یک مهره حکومتی شرایط انفجاری جامعه و قصد مردم برای براندازی را آنچنان عاجل میداند،که آرزویش این است که سردمداران رژیم «دیر متوجه نشوند».
او حالت شکننده و رو به سقوط فعلی را به یک قطعه فلز تشبیه میکند که از نظر مهندسان متالوژی دچار وضعیتی شده که آنرا «خستگی فلزات» میدانند، و شکنندگی فلز بهگونهای است که «بدون آگاهی قبلی و بهصورت ناگهانی اتفاق میافتد».(سایت حکومتی اصلاحات نیوز ۲۳آذر ۹۸)
روزنامه ابتکار ۲۱ آذر ۹۸ اوضاع را به قدری خطرناک میداند که از گذشته «خطر خیزتر» و بهمثابه آماده بودن «موقعیت انقلابی» است.
موقعیتی اینکه نویسنده ابتکار به آن اذعان میکند موقعیتی است که در آن مردم در هر لحظه آماده قیام و خیزش برای براندازی هستند.
آن هم در شرایطی که نیروهای رژیم آخوندی بهمثابه همان «فلزخسته» در هراس از قیام در اوج وارفتگی و ریزش قرار دارند در حالیکه درست به عکس مردم و جوانان شورشی در اوج آمادگی و بالندگی و رزمندگی برای براندازی حاکمیت هستند. واقعیتی که در قیام آبانماه در برابر چشمان همه قرار گرفت و خامنهای ولیفقیه رژیم در جریان دیدار با سرکردگان و عناصر سپاه پاسداران، بهوضوح نگرانیاش را نسبت به فرسودگی نیروهای سرکوب بهخصوص سپاه پاسداران ابراز داشت و خطاب به آنها گفت: «به هیچوجه نگذارید سپاه پیر و محافظهکار بشود؛ سپاه نبایستی پیر بشود.... تربیت دینی و انقلابیِ نسلهای دوّم و سوّم. نگذارید انقطاع نسلی بهوجود بیاید... بنابراین اوّلین توصیهٔ این حقیر همین است که نگذارید سپاه پیر بشود، محافظهکار بشود، به وضع موجود قانع بشود». (سایت خامنهای ۱۰مهر ۹۸)
و البته به زبان روشنی تری ولیفقیه ارتجاع مسأله ریزش در نیروهای بسیج و سپاه ضدمردمی را در همان دیدار با این زبان بیان کرد: «ریزش و رویش در همه جا هست؛ در سپاه هم ریزشهایی وجود داشته، قضاوت قاطع بنده این است که در سپاه، غلبه با رویشها بوده است».