پس از قیام دیماه غیر از آخوند حسن روحانی و اطرافیانش کمتر کسی در درون رژیم است که وضعیت انفجاری جامعه و بحرانهایی که از هر سو حاکمیت را احاطه کرده است انکار کند.
اما در عینحال کسانی هم که اعتراف میکنند وضعیت جامعه انفجاری است، ارزیابی واحد و یا حتی مشابهی نسبت به این وضعیت ندارند و اظهارات ضدونقیض بسیار است و اگر بحث راهحل به میان بیاید، بین این نظرات متفاوت، درههای عمیق نمودار میشود.
گروهی این وضعیت را ناشی از توطئه دشمنان قلمداد میکنند، گروهی آن را ناشی از برجام میدانند و میگویند راه نجات آویختن به روسیه است و گروه دیگری راه نجات را در آویختن به اروپا جستجو میکنند.
برخی روحانی و دولت فاسد و ناکارآمد او را مقصر این وضعیت میدانند و بر طبل استعفا و برکناری روحانی میکوبند.
بعضی هم انگشت اشاره را به سمت خامنهای میگیرند و فساد نهادهای تحتنظر او یا تناقض ساختاری نظام، یا بیتصمیمی در رأس آن را، عامل اصلی میدانند.
خلاصه اینکه یک سردرگمی در زمینه ریشهیابی علت وضعیت انفجاری جامعه در میان سردمداران و باندهای رژیم وجود دارد.
آخوند صادق لاریجانی علت این وضعیت را «عملیات روانی» میداند و به «مردم عزیر» توصیه میکند «هوشیار باشند و این عملیات روانی را باید خنثی کنند».
سردژخیم قوه قضاییه برای مردم خطونشان هم میکشد: «با کسانی که اخلال میکنند، شیشهٔ مغازهها را میشکنند آتش میافروزند بدانند که برخورد قاطع خواهد شد، و این نکته را باز تأکید میکنم که انشاءالله این عزیزان، بازاریان محترم، صف خودشان را از این اخلال جدا کنند و این کار را کردند و انشاءالله ادامه بدهند این کار را»!(تلویزیون حکومتی ۵تیر ۹۷)
سایت بهار وابسته روحانی ۶تیر ۹۷ علت را در «بیکفایتی و سیاستهای ناکارآمد» میداند که باعث شده است «همه ناراضی و متعرض» باشند.
نویسنده مقاله این سایت در این توهم است که اگر «برخی سیاستها تغییر کند»، تغییر این سیاستها میتواند حکومت آخوندی را از این وضعیت نجات بدهد.
عباس عبدی از باند موسوم به اصلاحطلب، علت اصلی را «بیتوجهی کلی به ساختارهای اجتماعی و اقتصادی» میداند که این بیتوجهی «بر اثر سیاستهای مداخلهجویانه شکل میگیرد و نتایج خاص خود را بازتولید میکند».(روزنامه اعتماد ۶تیر ۹۷)
محمدحسین مقیمی، استاندار رژیم در تهران، «ردپای مجاهدین» را عامل اصلی این وضعیت میداند که «بین صفوف برخی کسبه در شهر تهران رسوخ کردهاند» و «قصد بهرهبرداری از این وضعیت را دارند».(خبرگزاری ایرنا ۶تیر ۹۷)
اگر چه ممکن است برخی از موارد فوق که به آنها اشاره شد نقشی در پیش آمدن این وضعیت وخیم برای حاکمیت آخوندی داشته باشند، اما واقعیت این است که ریشه و علت اصلی این وضعیت فساد سیاسی و فساد اقتصادی نهادینهشده در نظام سرکوبگر ولایت فقیه است که شرایط بحرانی کنونی را بهوجود آورده است.
وضعیتی که اکثریت مردم ایران را به خاک سیاه نشانده و باعث فاصله و شکاف عمیق بین مردم و حاکمیت آخوندی شده است.
نهادهای وابسته به علی خامنهای و نهادهایی که بهطور مستقیم او مدیران آنها را تعیین میکند، نقش عظیمی در چپاول اموال مردم طی نزدیک به ۴دهه ایفا کرده و حتی آب و خاک این مملکت را به تیول خود در آورده و از مردم ربودهاند.
نهادهایی مانند بنیاد بهاصطلاح مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس، سپاه پاسداران ضدخلقی، قرارگاه بهاصطلاح سازندگی ضدخاتمالانبیا وابسته به سپاه پاسداران و...
بیدلیل نیست که در قیام مردم تهران در چند روز گذشته بلافاصله شعارهای صنفی جای خود را به شعارهای سیاسی داد و مردم با شعارهایی نظیر مرگ برخامنهای، مرگ بر اصل ولایت فقیه، رهبر بیلیاقت نمیخوایم نمیخوهیم، توپ تانک فشفشه خامنهای باید کشته شه و... تمامیت حاکمیت را هدف قرار دادند.
حرفهای ضدونقیض سران و سردمداران نظام هم بهدلیل واقعیت شرایط انفجاری جامعه است که مقابل چشمانشان در کف خیابانها جریان دارد. شرایطی که آنها و نظامشان را به سمت تعیینتکلیف نهایی میبرد، در حالیکه هیچ راهحلی برای مقابله با این وضعیت ندارند و تنها با ضدونقیضگوییهایشان، بنبست تمامعیار نظامشان را بیشازپیش برملا میسازند.