قم شهری بود که پایگاه ارتجاع دینفروش و خونریز تلقی میشد. بسیاری بر این باور بودند که آنجا سنگری است که در آخرین روزهای سرنگونی فاشیسم مذهبی فرو میریزد. آخوندهای دینفروش بساط تزویر و ریا را چنان پهن و گسترده کرده بودند که گمان نمیرفت به این زودیها فرش پر خون از قلب جوانان دلیر این میهن از زیر نعلین آخوندها کشیده شود. سپاه نگهبان ابوجهلهای زمانه داغ و درفش را در هر کوی و خیابان برپا کرده بود و حریف میطلبیدند.
روزگاری استیلای خمینی و مزدورانش در این شهر سکهٔ رایج بود و نفسکش میطلبید. در آن ایام خامنهای روضهخوان و طلبهای نوپا و آخوند رئیسی کودک سربازی بسیجی بود که مشق شقاوت و دژخیمی میآموخت. آن دوران گذشت اما به همت و پاکبازی هزاران جوان آگاه و پرشوری که به خاطر توزیع یک اعلامیه و یا فروش یک نشریه به شکنجهگاهها و جوخههای اعدام فرستاده میشدند مشعل مقاومت و جانفشانی در مسیر آزادی هرگز خاموش نشد.
با تعمیق قیام و سراسری شدن آن به بهنام مهسای مظلوم، شعلههای نبرد و شورش به پایگاه ارتجاع هم کشیده شد. جوانان شورشگر با درفش آزادیخواهی و جنگ با ستمگران پشت پردهٔ دین، به خیابانهای قم سرازیر شدند تا درس ایستادگی و حراست از حرمت انسان و شرافت و معصومت زن ایرانی را به رخ دژخیمان خامنهای ـ رئیسی بکشند. دیگر حتی آخوندهای رساله نویس هم جرأت حمایت از جلادان را به سختی ابراز میکنند. آنها به لکنت افتادهاند و در وسط بازی سرگردانند.
با اینکه اینترنت و دیگر رسانههای ارتباطی توسط باند غالب، قطع و محدود شده است و تصاویر اعتراضات و قیام و خروش مردم قم بهسختی منتشر میشود اما مگر نبرد برای آزادی و مبارزه با آخوندهای ستمگر در گرو این امکانات است؟! از هر جا و با هر وسیلهای صدای جنگ با ابولهبها و ابوجهلها انعکاس مییابد.
«بر پایه ویدیوهایی که برخی از آنها در حساب کاربری ۱۵۰۰ تصویر همرسان شده، به نظر میرسد که حضور معترضان در خیابان در قم، سنندج و مشهد بیشتر از شهرهای دیگر بوده است. در یکی از این ویدیوها در قم شعلههای آتش در خیابان در میان حلقه معترضانی دیده میشود که مشغول شعار دادن هستند» (رادیو فرانسه۸ مهر۱۴۰۱)
نیروهای سازماندهی شده... !
پس از شهادت دهها جوان دلاور ایران، حالا دیگر کارگزاران رژیم آخوندی، قدرت انکار و پردهپوشی را از دست دادهاند و خطاب به جامعه جهانی اعترافات ناخواسته! ابراز میکنند. امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه رژیم آخوندی در یک مصاحبه میگوید: «نیروهای سازماندهیشده تخریب، گروهک تروریستی منافقین که بخشی از آنها در اروپا و آمریکا هستند و آزادانه زندگی میکنند در این وقایع دست دارند (سایت حکومتی شرق ـ ۹مهر ۱۴۰۱)
آخوند حمیدرضا غریب کارشناس فرهنگی رژیم هم ضمن اشاره به شرایط انفجاری جامعه و نقش کانونهای فروزان شورشی بهعنوان «معین عمل» در قیام سراسری گفت: «ما با نقش آفرینان و در حقیقت جریانهای سیاسی مواجه هستیم که در فرایند تقابل با نظام جمهوری اسلامی در داخل خیلی صریح بخواهیم صحبت کنیم دیگه نقش کاتالیزور را بازی میکنند... یقینا ما با یک جریان سازماندهی شده برنامهریزی شده و حرکت حساب شده روبهرو هستیم» (تلویزیون حکومتی ـ ۸مهر ۱۴۰۱)
فاشیستها و علاقه وافر به دین نمایی
سالها از شکست فاشیستها از آزادیخواهان و نیروهای مترقی بهخصوص در اروپا میگذرد اما کارشناسان و نظریهپردازان سیاسی، همچنان بهدنبال ریشهها و بنیانهای فکری و روانی نیروهای ضدمردمی و دیکتاتورهایی هستند که با دست بردن در علائق و توجهات و گرایشات دینی و اخلاقی مردم سرکوب شده در جوامع مدرن، به سو استفاده از مذهب و شعائر و آیینهای جاری در مناسبات اجتماعی میپردازند تا اهداف ضدتاریخی و ارتجاعی و استثماری را مستولی گردانند.
«بنیتو موسولینی در تبیین فاشیسم معتقد است، فاشیسم شیوه و برداشتی روحانی میباشد که نیتجه واکنش کلی اعصار جدید بر اثباتگرایی سده نوزدهم میباشد. وی فاشیسم را برداشتی مذهبی میداند که در آن انسان در ارتباطی پایدار با قانونی فراتر و با ارادهای عینی تصور میشود که از حد فرد فراتر میرود و فرد را به عضویت آگاهانه جماعتی روحانی در میآورد» (کتاب خرد درسیاست).
مسیح فرزند مریم و جنگ با ریا کاران
سو استفاده از مذهب و پنهان کردن منافع گروهی و باندی در قالب ادیانی که برای رستگاری و زدودن شرک و بیگانهسازی انسان در مناسبات اجتماعی به صحنه جامعه وارد شدهاند تنها مربوط به سلطنت مطلقه ولایت فقیه و یا فاشیسم موسولینی و دیگر دیکتاتورهای عصر جدید نیست. این سیاه کاریها و ستم بر انسان و بهویژه زنان ستم دیده در اعصار و قرون گذشته ید طولایی داشته است. در انجیل میخوانیم که چطور عیسی مسیح فرزند پاک مریم و حواریون و یارانش به جنگ فریسیان دینفروش و ریاکار میرفتند تا بساط خدعه و نیرنگ و تقلب در معامله و تجارت را بر سرشان خراب سازند و البته بهای این نبرد خونین را با ایستادن در صلیبهایی که برپا داشته شد میپرداختند اما رهایی انسان را نوید و مژده میدادند.
فرزند مریم میگفت: «فریسیان به خدا فکر میکنند ولیکن او را دوست ندارند»
«آنها خدا را تبلیغ میکنند ولیکن مردم را به دین مرده میگروانند».
«آنها قانون خدا را درس میدهند ولیکن به عدالت، محبت و ایمان به خدا عمل نمیکنند».
«آنها خود را ظاهراً مطهر میدانند در حالیکه دارای باطن کثیفی هستند».
«آنها بهدنبال شهوات دنیوی هستند. آنها پر از بخل و خودپرستی هستند».
«آنها خود را درستکار میدانند ولیکن در واقع درستکار نیستند».
«آنها از همان نسل قاتلها و آزاردهندگان هستند. خون قاتلان در رگ آنها در جریان است».
قم بر میخیزد
و اینچنین جوانان شورشگر و دلیر قم و دیگر شهرهای عاصی از ستم آخوندهای دجال بر میخیزند و بساط دیکتاتورهای زنستیز و قاتل مهسا و دیگر مهسای مظلوم میهن را بر میچینند.