هدف از این نوشته، بررسی هر چند فشردهای دربارهٔ تولید اخبار مرتبط با قیام مردم ایران در رسانههای استعماری - ارتجاعی، و نقش ارتش سایبری شاه و شیخ نشان است.
تولید و شیوه پوشش دهی اخبار، برخلاف تمامی ادعاهای مطرح شده، نمیتواند بیطرف باشد و عملاً بازتاب منافع گروههای ذینفع است. بحث سوگیری و تلاش رسانهها برای جهت دهی به افکار عمومی، از ابتدای شکلگیری شان، از روزنامه گرفته تا اینترنت و شبکههای اجتماعی، همواره وجود داشته است و امروزه بیشازپیش توسط دولتها و قدرتهای استعماری مورد استفاده قرار میگیرد.
مبتنی بر این اصل، تولید و شیوه پوشش اخبار مرتبط با قیام مردم ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. رسانههای استعماری-ارتجاعی همچون گذشته، در این قیام نیز مبتنی بر خطوط اصلی و منافعشان، از تمامی فنونهای رسانهای نظیر برجستهسازی، سانسور و... در تولید و پوشش دهی اخبار استفاده کرده و میکنند و از این طریق درصدد جهت دهی به افکار عمومی و سمت و سودهیهای مبتنی با اهداف شان، که از سویی بقای این رژیم ددمنش و از سوی دیگر آلترناتیوسازی در فضای مجازی است، هستند.
بررسی این مسأله که رسانههای مذکور تا چه حد در این امر موفق بودهاند، موضوع بحث نیست، امیدوارم که در نوشتههای بعدی بتوانم این مسأله را نیز مورد بررسی قرار دهم.
اخبار مرتبط با قیامی که در ۱۲۰روز اخیر از سوی این رسانهها تولید شده، از تمام واقعیاتی که در خیابانهای سراسر ایران در جریان بوده، نشات نگرفته است، بلکه صرفاً در ارتباط با منافع استعمار و ارتجاع، تولید و پوشش دهی شده است. مصداق های بسیاری در این خصوص وجود دارد. برای مثال مردمی که در این چهار ماه در خیابان حضور داشتهاند، شاهد این واقعیت بودهاند که از همان روز اول قیام، بهرغم صرف دلارهای نفتی و سرمایههای هنگفتی که در سالیان گذشته برای ایجاد رسانههای مذکور و تلاش این رسانهها برای آلترناتیوسازی، هزینه گردیده، هیچگونه شعاری در حمایت از این آلترناتیوهای دست ساز، در خیابانهای سراسر ایران سر داده نشده و اتفاقاً برعکس از همان روز اول، شعار استراتژیک "مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر" طنینانداز گردیده است. استعمار و ارتجاع هنگامی که با این واقعیت اجتماعی مواجه شدند، سریعاً دستور سانسور این شعارها را در رسانههای زنجیرهایشان اتخاذ کردند. همچنین میتوان از سانسور شدید شعارهایی نظیر"نه سلطنت، نه رهبری، دموکراسی، برابری" که از سوی خلق قهرمان سیستان و بلوچستان در جمعههای قیام سرداده میشود، نام برد. یا میتوان از سانسور رسانهای دلاوریهای کانونهای شورشی و جوانان قیامآفرین نام برد.
علاوه بر این مساله، تمامی رسانههای زنجیرهای، به شکلی کاملاً سیستماتیک، با به خدمت گرفتن تمامی فنون رسانهای، سعی در حذف، دستکاری و لجنپراکنی در ارتباط با اخبار مرتبط با سازمان مجاهدین خلق و نظرات و اقدامات این سازمان چه در خارج و چه در داخل کشور دارند.
از فردای پس از به سرقت رفتن انقلاب ضدسلطنتی، رژیم بواسطهٔ در دست گرفتن انحصاری رادیو و تلویزیون و روزنامهها بهصورتی گوبلزی، تمامی اخبار مرتبط با سازمان مجاهدین را کاملاً تحریف شده و به شکل "تزریقی" به مخاطب القا میکرد. مانند تحریف نقش سازمان در جنگ ایران و عراق و پروژه شیطانسازی سختی که رژیم در برابر سازمان بکار گرفت. در عصر اینترنت و امکان دسترسی مردم به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، رژیم خود را در معرض وضعیتی دید که انحصار از دستانش در حال خارج شدن است. از این رو سریعاً به اقداماتی در این راستا دست زد تا بتواند این فضا را هم در کنترل خود درآورد و جهت دهی افکار عمومی را به نفع خود شکل دهد. یکی از راهکارهایی که رژیم در این خصوص اتخاذ کرد، ایجاد ارتش سایبری در فضای مجازی بود.
ارتش سایبری رژیم با بکارگیری تمامی فنون رسانهای از برجسته کردن اخبار و کلیپ ها گرفته تا کامنتگذاریهای زنجیرهای، سعی در جهت دهی این فضا در راستای خطوط استعماری - ارتجاعی که همان بقای رژیم از سویی، و آلترناتیوسازیهای دستساز از سوی دیگر است، دارد.
رژیم بهخوبی به این امر واقف است که مردم برای کسب اطلاع از عقاید مسلط و نظرات پرطرفدار، به رسانهها رجوع میکنند. از این رو رژیم با گسیل ارتش سایبری، از سویی اخبار و نظرات اپوزیسیونهای دستساز را برجسته میکند و از سوی دیگر به لجنپراکنی علیه سازمان مجاهدین، چه بهصورت کامنتهای منفی و چه بهصورت نادیده گرفتن و سکوت درباره اخبار مرتبط با آن اقدام میکند تا مردم را در معرض "مارپیچ سکوت" قرار دهد. برای مثال میتوان به برجستهسازی اخباری که دارای کمترین ارزش خبری هستند و سکوت در مورد اخباری که ارزش خبری بالایی دارند، اشاره کرد. مانند نام نبردن از سازمان و نادیده گرفتن کلیه اقدامات و نشستها و کنفرانسها و... . آن در خارج و اقدامات کانونهای شورشی و فعالیتهای سازمان در داخل کشور اشاره کرد.
اما قطعاً هر چه قیام استمرار پیدا میکند، برای همگان، دستهای پنهان استعمار و ارتجاع در پس این رسانهها آشکارتر میگردد.
پیروز باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران
مونا زمانی ـ دانش آموختهٔ دکترای ارتباطات و روزنامهنگاری
تهران - ۲۳ دیماه ۱۴۰۱
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است