728 x 90

قیام ۱۴۰۱ اپیزودی از یک انقلاب فراگیر و دموکراتیک

قیام ۱۴۰۱ اپیزودی از یک انقلاب فراگیر و دموکراتیک
قیام ۱۴۰۱ اپیزودی از یک انقلاب فراگیر و دموکراتیک

به قیام ۱۴۰۱ از هر جانب که بنگریم نمایه‌ها و نمودهای یک جامعهٔ انفجاری را می‌بینیم که مانند یک آتشفشان بارور شده مترصد فوران است. این نمایه‌ها و نمودها را در قیام‌هایی مانند دی۹۶ و آبان۹۸ و حتی در ۸۸ و دیگر خیزش‌ها می‌توان مشاهده کرد.

 

جرقه در انبار عظیم باروت

در روزهای پایانی شهریور ۱۴۰۱ جامعهٔ ایران مانند امروز در آستانهٔ تبدیل کمیت‌های برهم انباشته شده به یک کیفیت غیرمترقبه بود. این تحول کیفی را می‌شد از فضای عصیانی شهرها بو کشید و در سرخی چشمان مردم و به سرآمدن شکیبایی آنها دید.

جالب است بدانیم که یک رسانهٔ حکومتی ۴روز قبل از جان‌باختن مظلومانهٔ مهسا امینی در شکنجه‌گاه گشت ارشاد نوشت:

«مردم در فشار هستند. مردم بدبین هستند مردم یک حرف زشت به شما می‌زنند، ده تا به اسلام می‌زنند، ده تا به رهبری و امام می‌زنند. شما کاری کردید که مردم نسبت به امام و انقلاب و نظام به‌شدت بدبین که هیچ عصبانی شدند. خشم‌شان را دارند در گفتارشان، در عمل‌شان نشان می‌دهند. می‌خواهید ـ باورتان نیست ـ یک روز آزادی بدهید به مردم ببینید چه می‌کنند» (سایت خبر فوری رژیم. ۲۱شهریور ۱۴۰۱)

علی ربیعی، معروف به «عباد شکنجه‌گر»، مهرهٔ امنیتی و سخنگوی وقت دولت روحانی، نیز گفت:

«نوعی بی‌قراری و احساس زندگی در محیط ناملایم و متلاطم قابل مشاهده است» (اعتماد. ۲۳ شهریور ۱۴۰۱).

خامنه‌ای نه تنها یک روز هم به مردم آزادی نداد، بلکه این سخن و دیگر سخنانی از این جنس را به هیچ گرفت. جامعهٔ انفجاری، «بی‌قرار و متلاطم» ایران فقط منتظر یک جرقه بود. قتل روانخراش مهسا امینی، دختر ۲۲سالهٔ کرد همان جرقه بود که ناگهان در انبار عظیم باروت افتاد.

 

هدف‌گیری «اصل نظام»

با قیام ۱۴۰۱، حاکمیت غافلگیر شد؛ بیش از همه شخص خامنه‌ای که برای مدتی لالمانی گرفت. به یاد بیاوریم که مجری تلویزیون شبکهٔ ۳ رژیم در تاریخ ۳۰شهریور ۱۴۰۱ با اشاره به فراخوانهای مجاهدین برای قیام گفت که قیام‌ها همیشه از اواسط شکل‌گیری به سمت رادیکالیسم می‌رفتند ولی قیام اخیر از همان ابتدا رادیکال شروع شد.

محسن مهدیان، یک پاسدار فرهنگی رژیم، متوحش و سراسیمه از جهش‌های خیره‌کنندهٔ قیام سراسری در همان تلویزیون گفت:

«در این دو روز اتفاقاتی که افتاد من می‌خواهم به شما بگویم بی‌سابقه است ما یک نوع اعتراضات بی‌سابقه را تو ۴۰سال گذشته تو این دو روز گذشته داشتیم؛ بی‌سابقه از چه جهت؟ از جهت این‌که در هیچ دوره‌یی اعتراضات به این شکل نبوده که از ساعت اول شما خشونت و اغتشاش را ببینید».

منظور از «خشونت و اغتشاش» خشم غیرقابل مهار جوانان انقلابی بود که سرکوب سگان زنجیری دیکتاتور را به هیچ می‌گرفت و بی‌امان پهنهٔ خیابانهای عاصی را درمی‌نوردید؛ خشمی که زنان و دختران به‌ستوه آمدهٔ ایرانی پرچمداران آن بودند.

باز به یاد بیاوریم که برخی عناصر واررفتهٔ حکومتی دیگران را شماتت می‌کردند که چرا گذاشتید گشت ارشاد به ترک‌تازیهایش ادامه دهد و پیش‌بینی چنین روزی را نکردید. آنها نمی‌دانستند یا نمی‌خواستند بدانند که موضوع قیام بسا فراتر از حجاب اجباری بود. هدف قیام مردم «اصل نظام» بود؛ هم‌چنان که در قیامهای پیشین چنین بود.

به ادامهٔ صحبت‌های مهدیان در همان برنامه توجه کنید.

«اصلا ماجرا، ماجرای حجاب نیست ماجرا، ماجرای گشت ارشاد نیست ماجرا، ماجرای مرحوم مهسا امینی نیست. اینها این ماجرا، فقط به فقط... حکومت است، نظام است. شعارهاشون هم اینه. شما امروز توی این یکی دو روز نگاه کنید، اگر یک تحلیل واقعاً تبارشناسانه از شعارها داشته باشید، متوجه می‌شوید شعارها صراحتاً داره می‌گه اصلاً مسألهٔ ما موضوعاتی که گفته شده نیست، اصل حکومت است» (همان منبع).

 

صف‌آرایی جامعه در برابر حاکمیت

در قیام ۱۴۰۱ بخش عظیمی از جامعه در برابر حاکمیت صف‌آرایی نمود. برانگیختگی اجتماعی چندان نیرومند بود که تمام آماده‌سازیهای قبلی رژیم را برای بهره‌برداری تبلیغاتی از کارناوال اربعین شست و با خود برد.

با شنیدن خبر پرکشیدن مهسا، یک روزه قیام در تهران و سپس سقز و سنندج کلید خورد؛ همزمان دانشجویان دانشگاه تهران را به ایستادگی برانگیخت. در دومین روز، خیزش خشمناک مردم سنندج، مهاباد، گوهردشت و کرج، صدای گلوله‌های شحنه‌های خامنه‌ای را در خود غرق و محو کرد. در سومین روز، سقز، مهاباد، سنندج، اشنویه، بوکان، مریوان، بانه، سردشت، پیرانشهر، ارومیه، جوانرود و دیواندره دست به اعتصاب زدند و صدای دانشگاه تهران در چند دانشگاه دیگر شامل دانشگاه امیرکبیر (پلی‌تکنیک)، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه هنر، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه ملی موسوم به بهشتی، تهران و اصفهان طنین انداخت. شهر دیوان‌دره به‌طور واقعی به صحنهٔ جنگ جوانان شورشی با سرکوبگران تبدیل شد. عصر این روز تهران در غریو شورشی زنان و مردان شجاعش به‌پا خاست و گوهردشت کرج، مشهد، ایلام، بانه، قروه و رشت را به همراهی برانگیخت و در روزهای بعدی به دیگر شهرهای ایران گسترش پیدا کرد تا جایی که در نیمهٔ دوم سال۱۴۰۱، ایران یک روز را نیز بدون خیزش و شورش سپری نکرد.

 

«اپیزود اول»

پاسدار حمیدرضا جلایی‌پور، فرماندار نقده در سال۱۳۶۲ و مسئول اعدام ۵۹نفر از جوانان مهاباد، یک سال پس از قیام ۱۴۰۱به گوشه‌هایی از ابعاد آن اعتراف کرد. او طیف‌ها یا افرادی از رژیم را که با پروپاگاند سعی می‌کردند، قیام را فرو خوابیده و تمام‌شده تلقی کنند، «ساده‌اندیش» خواند و گفت این فقط اپیزود اول است.

«... یک روایت دیگه هم هست که آقا تازه اولش است، یعنی این فاز اولش بود این اپیزود اولش بود و ما در یک مسیر انقلابی هستیم» (دیدار نیوز. ۲۵فروردین ۱۴۰۲)

***

این یادآوری برای آن بود که تأکید کنیم انقلابی که ریشه در نارضایتی‌های انفجاری مردم ایران دارد سرانجام حاکمیت شیخ جرار را به زیر خواهد کشید. نشانگان و نمایه‌هایی که قیام ۱۴۰۱ را خلق کردند، امروز بیش از هر زمان دیگر خبر از آمادگی مردم، جوانان انقلابی و کانون‌های شورشی برای اپیزودهای بعدی قیام و خیزش می‌دهند. هر جرقه‌یی در این موقعیت انقلابی می‌تواند انفجار بزرگ اجتماعی را ایجاد کند. برای آن آماده باشیم و فرصتها را دریابیم.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5ad8f32a-4788-4e34-8af7-6489e14bd836"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات