شب عید فرصتی است برای نگاهی کلی به آنچه که طی سال اتفاق افتاد و آنچه که در حال وقوع است. شب عید کارگران و دیگر دستمزدبگیران چگونه میگذرد؟
بهای خوراکیها در چه حدی است؟ دستمزدها چه نسبتی با خوارکیها دارند؟
دستمزد کارگران سایر کشورهای جهان هم مانند کارگران ماست؟
سال به سال دریغ از پارسال! قیمتهای امسال شب عید تفاوت کیفی با قیمتهای پارسال همین روزها دارد. امسال همه آن چیزهایی که به شب عید ربط دارند بهشدت گران شدهاند و برخی مواد اصلی هم مثل نان و پنیر و روغن و قند و شکر و گوشت و مرغ تقریباً نایاب شده و همان مقداری هم که پیدا میشود، باید برایش ساعتها در صف ایستاد تا میزان کمی از آن را با قیمتهایی سرسامآور خرید.
امسال برای نمونه پسته که روزگاری نه چندان دور ملت مشتمشت توی جیبشان میریختند و تفننی در گردش و تفریح و سینما و پیادهروی میخوردند، آنچنان گران شده که قیمت هر یک دانهاش برابر با هزار تومان شده! و عجیب اینکه قیمت پیاز هم تقریباً اکنون شانهبهشانه پسته میزند! قیمت پیاز هم یک دانه متوسطش ۱۰۰۰ الی ۱۱۰۰تومان شده!
قیمت سیبزمینی هم تقریباً نزدیک به قیمت پیاز است.
قیمت پنیر کیلویی ۳۸۵۰۰تومان شده یعنی وضعیت طوری است که اقشار متوسط شهری دیگر حتی توان خوردن یک شکم سیر، نان و پنیر و پیاز هم ندارند!
نکتهسنجی میگفت: «روزی در این مملکت یعقوب لیث صفاری با نان و پیاز خلیفه عرب را شکست میداد و امروز آخوندها نان و پیاز را آنچنان گران کردهاند تا مبادا یعقوب لیثهای این روزگار اقدام به ساقط کردنشان کنند»!
برخی اقلام مانند آجیل و خشکبار نایاب نیستند اما آنچنان قیمتهای بالایی دارند که تنها بهعنوان یک جنس اشرافی، بچهآخوندها و پاسداران توان خریدشان را دارند. امروز آجیل «چارمغز» معمولی را بهعنوان یک جنس لاکچری! تنها میتوان در سفره آخوندهای اشرافی یافت.
تاسفآور اینکه برخی مغازهها بستههایی از آجیل را در پیشخوان خود برای کرایهدادن به مردم به نمایش گذاشتهاند! آجیلی که با آن تنها میتوان بر سر سفره هفتسین عکسی به یادگار گرفت و دوباره دستنخورده تحویل مغازهدار داد.
در همین لیست قیمتها یک بسته ۷۰۰گرمی خرما بهایش برای مصرفکننده ۳۱۵۰۰تومان است!
برای یک کیلو توتفرنگی باید ۳۵۰۰۰تومان پول داد. و از همه حیرتانگیزتر قیمت «سنجد» است که قیمت یک کیلوی آن بین ۵۶۰۰۰تومان تا ۷۲۰۰۰تومان است! سالها پیش از این هنگامی که مردم میخواستند پرچین باغهایشان را با گل و بوته حصارکشی کنند معمولاً با کاشتن درختهای سنجد این کار را میکردند. پرچینی با درختان سنجد که دانههای رسیدهاش زیر درخت را فرش میکرد کسی نبود که آنهمه را بردارد و امروز؟!
و اکنون تمامی این قیمتها را مقایسه کنید با حداقل دستمزد یک کارگر که روی کاغذ، یک میلیون و ۱۴۰۰۰تومان است(حقوقی که اگر پرداخت شود! چرا که بسیاری از کارگران ماههاست همین دستمزدشان را هم دریافت نکردهاند).
مقایسه دستمزد یک ماه یک کارگر ایرانی با قیمت برخی خوراکیها
خوبست برای درک قدرت خرید واقعی یک کارگر هموطن، دستمزد حداقلی مصوب دولت را با قیمت برخی اقلام ضروری مقایسه کنیم.
بر این اساس، دستمزد ماهانه یک کارگر برابر است با ۹کیلو گوشت قرمز از قرار هر کیلو ۱۳۰هزار تومان!
برابر است با یک ربع سکه طلا
برابر است با ۴کیلوگرم پسته کیلویی ۳۰۰هزار تومان
برابر است با ۶کیلو و صدگرم آجیل چارمغز کیلویی ۱۸۰هزار تومان
برابر است با پانزده و نیم کیلو سنجد کیلویی ۷۰هزار تومان
برابر است با ۸۵دلار از قرار دلاری سیزدههزار تومان!
قیمت برخی مواد خوراکی شب عید ۹۸
با نگاهی به لیست قیمت برخی خوراکیها در شب عید در چند شهر کشور میتوان وضعیت عید زحمتکشان و سایر دستمزدبگیران کشور را حدس زد.
تهران پسته دانهای ۱۰۰۰تومان
تهران پرتقال کیلویی ۹۵۰۰تومان
تهران سیب سرخ کیلویی ۱۴۵۰۰تومان
تهران کیوی کیلویی ۱۴۰۰۰تومان
تهران موز کیلویی ۱۴۰۰۰ تا ۱۴۵۰۰تومان
تهران پرتقال تامسون تنظیم بازاری شمال کیلویی ۴۰۰۰تومان
سیب درجه یک سفید و قرمز کیلویی ۷۰۰۰تومان
تهران خرما بسته ۷۰۰ گرمی ۳۶۵۰۰تومان
تهران سیبزمینی کیلویی ۶۵۰۰تومان
تهران پیاز کیلویی ۹۰۰۰تومان
تهران پنیر کیلویی ۳۶۵۰۰تومان
رشت شکر کیلویی ۸۰۰۰تومان(به هر نفر فقط ۲کیلو میدهند)
بوشهر پرتقال کیلویی ۷۵۰۰تومان
بوشهر سیب کیفیت پایین کیلویی ۷۵۰۰تومان
برازجان شکر فروش محدود با صف انتظار چندساعته
اصفهان سنجد کیلویی ۵۶۰۰۰تومان! تا ۷۲۰۰۰تومان!
اصفهان ۷دانه پیاز ۸۰۰۰تومان
تاکستان پرتقال کیلویی ۴۵۰۰تومان
تاکستان سیب کیلویی ۷۰۰۰تومان
یزد توتفرنگی کیلویی ۳۵۰۰۰تومان
یزد گوجه زیتونی کیلویی ۷۰۰۰تومان
آجیل خشک چهارمغز کیلویی ۱۸۰۰۰۰تومان(کیلویی صد و هشتاد هزار تومان)!
چرا باید دستمزد یک کارگر عراقی که کشورش متلاشی شده و از چند سو اشغال شده تلقی میگردد و از سال ۱۳۵۹ تاکنون جز جنگ و ویرانی ندیده، چهار و نیم برابر دستمزد کارگر ایرانی باشد؟
مقایسه دستمزد کارگران ایران با کارگران دیگر کشورهای جهان
بنا بر دستمزد تعیین شده از سوی وزارت کار و سازمانهای دستاندرکار، حداقل دستمزد هر کارگر ایرانی برای یک ماه اشتغال، یک میلیون و ۱۱۵هزار و ۱۴۰تومان در سال ۹۷ است. یعنی همین حقوقی که اکنون باید دریافت کنند. حداقل دستمزد سال آینده یک میلیون و حداکثر ۵۰۰هزار تومان است که با توجه به افزایش نرخ ارز و تورم و... وضعیت از اکنون هم بدتر خواهد شد.
به هر حال با احتساب کارکرد ماهانه ۱۹۲ساعت برای کارگران، حداقل دستمزد ساعتی آنها در ایران معادل ۵۸۰۰تومان است. این میزان را اگر مبنا بگیریم(دستمزد ساعتی) و آن را به دلار تبدیل کنیم(دلاری ۱۳۰۰۰تومان = سیزدههزار تومان) دستمزد ساعتی یک کارگر ایرانی حدود ۳۵سنت میشود. اکنون میتوانیم دستمزد یک کارگر ایرانی را با دیگر کارگران جهان مقایسه کنیم. نتیجه مقایسه این است:
بنا به آمارهای ارائهشده از سوی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه بیشترین حداقل دستمزد ساعتی کارگران در میان کشورهای عضو این سازمان مربوط به لوکزامبورگ است. حداقل دستمزد هر کارگر در لوکزامبورگ ۱۱.۵دلار است.
بر اساس همین معیار دستمزد یک کارگر فرانسوی ۱۱.۳دلار است.
دستمزد کارگر استرالیایی ۱۱.۳دلار است.
آلمان، بلژیک، هلند، نیوزیلند، ایرلند و انگلیس نیز به ترتیب با ۱۰.۶، ۱۰.۱، ۱۰، ۹.۵، ۹.۳و ۸.۷دلار حداقل درآمد ساعتی کارگران در جایگاههای چهارم تا دهم کشورهای با بالاترین حداقل دستمزد در میان اعضای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه قرار دارند.
حداقل درآمد ساعتی کارگران در ترکیه ۵.۹دلار است.
درآمد کارگران در کره جنوبی نیز حداقل ساعتی ۶.۴دلار است.(منبع خبرگزاری حکومتی فارس ۲۳آذر ۹۷)
به این ترتیب وضعیت دستمزد کارگر ایرانی در قیاس با سایر همکارانش اساساً قابل حساب نیست!
کارگر لوکزامبورگی نزدیک به ۳۳برابر کارگر ایرانی دستمزد دریافت میکند.
کارگر فرانسوی و استرالیایی هم کمی بیش از ۳۲برابر کارگر ایرانی دستمزد میگیرند.
کارگران ترکیهای نزدیک به ۱۷برابر کارگر ایرانی دستمزد میگیرد.
و کارگر کره جنوبی کمی بیش از ۱۸برابر همکار ایرانیاش حقوق دریافت میکند!
باعث شرمندگی آخوندهاست که دستمزد یک کارگر عراقی با کشوری اشغال شده و متلاشی(باحداقل دستمزد ۲۹۵دلار در ماه برای ۱۹۲ساعت کار بر اساس همان معیارهای سازمان همکاری اقتصاد و توسعه، برابر با ساعتی بیش از یک و نیم دلار در سال ۲۰۱۸ بوده است. منبع: اقتصاد نیوز ۲۵شهریور ۹۷) این مقدار نزدیک به چهار و نیم برابر دستمزد یک کارگر ایرانی است!
خلاصه کلام
با حساب و کتابهایی که فوقا شد و با همین دو مقایسهای که در این نوشته کوتاه انجام شد یعنی:
اول) مقایسه دستمزد یک کارگر ایرانی با قیمت مایحتاج عادی شب عید
دوم) مقایسه دستمزد یک کار گر ایرانی با دستمزد همکارانش در دیگر کشورهای جهان بهویژه کارگران ترکیهای و کرهای و عراقی،
روشن میشود که وضعیت زندگی کارگر ایرانی تا چه حد فاجعهبار است.
این البته جدای از وضعیت سیاسی کارگران ایران است که از حق سازمانیابی داوطلبانه و ایجاد هر گونه تشکل صنفی آزادی محروم هستند و هر گونه اعتراض آنها با شدیدترین سرکوبها و شکنجهها پاسخ داده میشود.
بیسبب نیست که در تمامی طول تاریخ ایران هرگز تا بدین اندازه اعتصاب و اعتراض کارگری در این مملکت دیده نشده است. پدیدهای که البته نویدبخش یک تغییر بزرگ در وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران در آینده نزدیک است.
به همین علت باید از هر حرکت کارگران، چه حرکت صنفی و چه حرکت سیاسی نهایت استقبال را بهعمل آورد. چنین حرکاتی فشار بر روی عصب امنیتی رژیم را تا بینهایت تحمل آخوندها بالا میبرد و این امری است که بیتردید راه به گشایشی بزرگ خواهد برد گشایشی که از هر عیدی، بهاریتر و شوقانگیزتر خواهد بود، عید زحمتکشان!