728 x 90

مانورهای فریبکارانه و «دیپلماسی التماسی»

مانورهای فریبکارانه و «دیپلماسی التماسی»
مانورهای فریبکارانه و «دیپلماسی التماسی»

سه‌شنبه ۹بهمن‌ماه ۱۴۰۳، سخنرانی علی خامنه‌ای، با سخنانی دوپهلو، پرایهام و کنایه‌آمیز و طبق معمول با استفاده ابزاری از آیه‌های قرآن، به مذاکره با آمریکا چراغ سبز نشان داد؛ در عین حال با خرمردرندی، خلاف آن را وانمود کرد؛ تا در موقع لزوم بتواند جاخالی بدهد و کاسه و کوزه را بر سر دیگران خرد کند.

«پشت لبخندهای دیپلماسی، این‌جور دشمنی‌ها، این‌جور کینه‌ها، این باطن خبیث، پنهان است. چشمان‌مان را باز کنیم: وَ فَهماً فی خَلقِک‌. چشمان‌مان را باز کنیم؛ «تُسِرّونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّة» نباشیم. حواسمان باشد که با چه کسی مواجهیم، با چه کسی معامله می‌کنیم، با چه کسی داریم حرف می‌زنیم؛ این را بدانیم. انسان وقتی که طرف خودش را شناخت، ممکن است معامله هم بکند اما می‌فهمد که چه کار باید بکند. باید بشناسیم، بدانیم»(سایت خامنه‌ای - ۹بهمن ۱۴۰۳).

اما مخاطب عاقل به فراست می‌فهمد که کفگیر به ته دیگ خورده است. خلیفه ارتجاع از موضع ضعف و استیصال و برای حفظ هژمونی شیطانی خود حتی حاضر است با شیطان در قعر جهنم نیز مذاکره کند(۱).

 

از رد قاطع مذاکره تا دیپلماسی التماسی

این نوع سخن‌گفتن که با رویکردهای قبلی خامنه‌ای که به‌طور مطلق هر گونه مذاکره با ترامپ را رد کرده بود، در تضاد است.

ممکن است خلیفه ارتجاع برای حفظ مصالح پراگماتیستی خود از این شاخ به آن شاخ بپرد ولی حافظه تاریخی مردم را نمی‌تواند پاک کند. او در گذشته به‌ویژه پس از خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌های شدید اقتصادی، هیچ‌گاه تمایلی به مذاکره نداشت و هر گونه پیشنهاد مذاکره را با انتقادهای تند و تیز رد می‌کرد و می‌گفت مذاکره با آمریکا معادل باج دادن و تنازل زنجیره‌یی است و مشکلی حل نمی‌کند! او ۲سال پیش به‌وضوح گفت:

«مشکل ما را با آمریکا یک چیز حل می‌کند؛ چه چیزی؟ به آمریکا باج بدهیم؛ نه یک بار؛ آمریکایی‌ها به یک بار باج هم قانع نیستند؛ امروز باج بدهیم، فردا می‌آیند یک باج دیگر می‌خواهند، [باز باید] باج بدهیم؛ پس‌فردا می‌آیند یک باج دیگر می‌خواهند، [باز باید] باج بدهیم. امروز می‌گویند هسته‌یی را تعطیل کنید ــ اول می‌گویند ۲۰درصد را تعطیل کنید، بعد می‌گویند ۵درصد را تعطیل کنید، بعد می‌گویند بساط هسته‌یی را برچینید ــ بعد می‌گویند قانون اساسی را عوض کنید، بعد می‌گویند شورای نگهبان را بردارید؛ آمریکایی‌ها باج می‌گیرند. اگر بخواهید مشکل‌تان با آمریکا حل بشود، باید این کار را بکنید؛ مرتب باج بدهید. آمریکا اینها را می‌خواهد: پشت مرزهای خودتان، خودتان را محبوس کنید، دست‌تان را خالی کنید، صنایع دفاعی‌تان را تعطیل کنید... آمریکا به کمتر از این قانع نیست؛ چرا نمی‌فهمند؟ مذاکره‌ٔ با آمریکا مشکلی را حل نمی‌کند»(سایت خامنه‌ای - ۵آذر ۱۴۰۱).

حال چه پارامترهایی عوض شده‌اند که خلیفه ارتجاع حاضر است به او «مرتب باج» بدهد؟

به‌نظر می‌رسد فاشیسم دینی پس از باختن عمق استراتژیک، خطر سرنگونی را بسیار نزدیک می‌بیند که از هول آن به «دیپلماسی التماسی» روی آورده است. باقی چیزها مانند «حواس‌جمعی» به لبخند طرف مقابل و نیز روضه ضداستعماری، برای سس‌مالی این قضیه است.

 

«شما اگر حرف او را قبول کردی پدرت درآمده است»!

باز یادآوری می‌کنیم که خامنه‌ای بعد از روی‌ کار آمدن بایدن گفته بود:

«فشار حداکثری آمریکا شکست خورد. آن احمق قبلی، این سیاست فشار حداکثری را برای این طراحی کرده و اجرا کرده بود که ایران را در موضع ضعف قرار بدهد تا بعد، ایران به‌خاطر ضعیف بودن، مجبور بشود، ناچار بشود بیاید پای میز مذاکره، او هم هر چه می‌خواهد خواسته‌های مستکبرانه خودش را بر ایران ضعیف تحمیل کند؛ هدفش این بود. خب او گم و گور شد و رفت، آن هم با آن افتضاح»(سایت خامنه‌ای - اول فروردین ۱۴۰۰).

کد «ایران ضعیف» [بخوانید حاکمیت فرتوت و به بن‌بست رسیده آخوندی] را داشته باشید تا به فاکتی دیگر منتقل شویم. او ۲سال قبل از این موضع‌گیری نیز گفته بود:

«می‌گویند بیایید مذاکره؛ مذاکره یک فریب است؛ مذاکره بر سر چه؟ بر سر آنچه او می‌خواهد؛ یعنی اسلحه در دست شما است، جرأت نمی‌کند بیاید جلو، می‌گوید آقا آن اسلحه را بده به من، آن اسلحه را بینداز تا من بتوانم هر کاری که می‌خواهم با تو بکنم، تا من بتوانم هر بلایی می‌خواهم سر تو بیاورم؛ مذاکره این است. اگر چنان‌چه در این مذاکره‌ای که انجام می‌گیرد شما حرف او را قبول کردی، پدرت درآمده؛ اگر حرف او را قبول نکردی باز همین آش است و همین کاسه»(سایت خامنه‌ای - ۵تیر ۱۳۹۸).

با استناد به حرف‌های خود خامنه‌ای می‌توان چراغ سبز دادن خرمردرندانه او به مذاکره با شیطان بزرگ را علاوه بر یک مانور فریبکارانه برای برون‌رفت از بحران‌های مرگبار، اعتراف به مختصات جدید رژیم تفسیر کرد. مختصاتی که فاشیسم دینی در آن باید تنازل زنجیره‌یی را بپذیرد و یا تبعات گردن‌کشی را گردن نهد.

 

شتاب عقربه‌ها

طبق شناختی که از کارکردهای این رژیم داریم، دست‌برداشتن از موضوعاتی مانند سرکوب، تروریسم، جنگ‌افروزی و نیز تولید سلاح‌های کشتار جمعی سرشت‌نشان آن هستند و نمی‌تواند از آنها دست بردارد مگر این‌که از موضع ضعف و استیصال مطلق و فریب و مانور باشد و برای نجات خود از خطر سرنگونی به آن مبادرت کند.

در هر حال این مانورهای فریبکارانه و «حواس‌جمعی»ها دردی از خلیفه مستأصل دوا نخواهند کرد. عقربه‌ها با شتاب تمام به سوی ساعت صفر سرنگونی در حال حرکت هستند و هیچ چیزی نمی‌تواند آنها را متوقف کند.

 

پانوشت: ـــــــــــــــــــــــــــــ

(۱) محمد جواد لاریجانی: «اگر برای منافع نظام، مذاکره با شیطان هم نیاز باشد ما می‌رویم قعر جهنم و مذاکره می‌کنیم»(خبر فارسی - ۴بهمن ۱۴۰۳).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/75036121-38a4-4360-9ea0-bc2ce505cce3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات