اخیراً اخباری دال بر اوجگیری تنشهای شدید کارگری و اجتماعی از دشت مغان منتشر میشود. کارگران مجتمع کشت و صنعت و دامپروری دشت مغان اکنون مدتهاست که با اعتصاب و اعتراض تلاش میکنند مشکلات حاد کاری و معیشتی خود را که مخل ادامه روند معمول زندگی پرمشقت کارگران شده، به گوش برسانند، امری که تاکنون با سکوت رژیم و عناصر محلی آن در استان اردبیل روبهرو شده است.
فروش مجتمع کشت و صنعت و دامپروری دشت مغان به یک کمپانی مواد غذایی(شیرینیسازی) اخیراً این تنشها را افزایش داده است. کارگران زحمتکش دشت مغان اکنون آینده خود را در آیینه مجتمع نیشکر هفتتپه خوزستان میبینند که بهدنبال خصوصیسازی، در آستانه نابودی کامل قرار گرفته است. وضعیتی که در صنایع فولاد اهواز نیز مشکلساز شده و در دیگر شهرها و واحدهای صنعتی و زراعی نیز نمونههای مشابه بسیاری دارد. وضعیت خطرناکی که با بیاعتنایی سردمداران رژیم روزبهروز حادتر هم میشود. وضعیتی که ظاهراً تنها کسانی که صمیمانه دنبال حل آن و نجات واحدهای صنعتی و کشاورزی - صنعتی هستند، کارگران و کشاورزان میباشند و بس!
این نوشته، نگاهی است به دشت مغان و مجتمع کشت و صنعت آن و سابقه موضوع و برخی دیگر مشکلاتی که مردم زحمتکش این بخش از میهنمان با آن درگیر هستند.
دشت مغان کجاست؟
دشت مغان یا جلگه مغان، نام جلگهای است در شمالیترین قسمت استان اردبیل در شمال باختری ایران. مغان جلگهای است در ساحل جنوبی رود ارس و غرب دریای خزر که قسمت عمده آن در جمهوری آذربایجان و بخشی نیز در شمالیترین قسمت استان اردبیل در شمال غربی ایران واقع است.
دشت مغان از ۵شهر بیلهسوار، پارسآباد، جعفرآباد، گرمی و اصلاندوز تشکیل شده است که اصلیترین بخش آن پارسآباد میباشد. یکسوم این دشت در ایران قرار دارد و مابقی در جمهوری آذربایجان است. از سال ١٣٥٢ مرکزیت آن شهر پارسآباد است؛ دوران اوج مغان نیز در زمانی بود که کشت و صنعت در اوج رونق اقتصادی قرار داشت.
هم اکنون کشت و صنعتهای شهرستان پارس آباد مغان زبانزد عام و خاص است. در میان این ۳شهر، پارسآباد کهنترین شهر میباشد. آب و هوای مناسب این شهرستان نیز نه تنها در استان بلکه در منطقه آذربایجان نمونه است. خاک هر ۳شهر مغان بسیار ارزشمند است و طبق اظهارنظر کارشناسان کشاورزی محصولدهی خاک این شهرها از دیگر مناطق بیشتر است. همچنین پارسآباد نیز زمینهای حاصلخیز و مناسبی برای کشت دارد و از این رو نام و آوازه کشت و صنعت و دامپروری مغان در همه جا پیچیده است.
تأسیس مجتمع کشت و صنعت دشت مغان
احداث سد میل و مغان و شبکه عظیم آبیاری از سال ۱۳۴۷ شروع و در سال ۱۳۵۱ مورد بهره برداری قرار گرفت و در همین سال بود که وزارت کشاورزی، مجتمع کشت و صنعتی را با نام طرح کشت و صنعت و دامپروری مغان در سطح ۶۳۰۰۰هکتار از ۳۵۰هزار هکتار اراضی خالصه دولتی، تأسیس و فعالیتهای خود را آغاز نموده است.
نمایی از منطقه دشت مغان
چپاول مجتمع کشت و صنعت دشت مغان
در حاکمیت رژیم چپاولگر آخوندی وضعیت این مجتمع روزبهروز خرابتر شده است چنانکه خود سردمداران و در حقیقت دزدان این رژیم اذعان میکنند که مجتمع کشت و صنعت دشت مغان در حالی که ابتدای انقلاب به ۸۸هزار هکتار زمین زیر کشت اطلاق میشد اما اکنون زمینهای زیر کشت این مجموعه با وجود کارخانههای متعدد به ۴۴هکتار کاهش یافته است.
یکی از همین چپاولگران در آبان همین امسال گفت: «اسماعیل غلامی، معاون اسبق ارزشگذاری سازمان خصوصیسازی» در گفتگو با خبرنگار بورس خبرگزاری فارس با انتقاد از فرایند واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه و کشت و صنعت دشت مغان گفت: وقتی ۵درصد از ارزش شرکت ۱۷۰۰میلیارد تومانی دشت مغان و یا ۲۱۸میلیارد
تومانی کشت و صنعت نیشکر هفتتپه با اقساط ۹ساله و ۷ساله و با احتساب یک سال تنفس واگذار میشود، تبعات اجتماعی آن چیزی جز شورشها و اعتصابهای کارگری و اعتراضهای پیدرپی مردم به اقدامهایی که به ناهنجاریها دامن زده، نخواهد بود».
اعتراضهای کارکنان مجتمع دشت مغان
در مقابل این چپاولگریها کارگران مستمراً دست به اعتراض و تجمع های اعتراضی زدهاند و همیشه پیگیر خواستههایشان بودهاند کما اینکه همین کارگران مجتمع کشت و صنعت و دامپروری دشت مغان بار دیگر ۵دی ۹۷ برای دومین روز متوالی مقابل دفتر مرکزی این شرکت تجمع کردند. این کارگران یک روز قبل نیز در اعتراض به واگذاری این شرکت به «شرکت شیرین عسل» تجمع کرده بودند. مجتمع کشت و صنعت و دامپروری دشت مغان که در استان اردبیل قرار دارد، چندی پیش به قیمت ۱۷۵۰میلیارد تومان به «شرکت شیرین عسل» فروخته شد. کارگران این مجتمع به خبرگزاری حکومتی ایلنا گفتند از این میترسند که کشت و صنعت دشت مغان هم به سرنوشت نیشکر هفتتپه دچار شود.
اعتراضات مردم دشت مغان
از سوی دیگر رژیم در پی خسارات و ضرر و زیانهای ناشی از بارش تگرگ و سیلابهای متعاقب آن در خرداد سال ۹۵ که تازه بر اساس برآورد خود رژیم ۵۰میلیارد تومان به کشاورزان ضرر زده بود به این کشاورزان هیچگونه کمکی نکرد.
کارگران مجتمع کشت و صنعت مغان پیشتر نیز با مشکلات صنفی و معیشتی مواجه بوده و به همین دلیل اعتراض خود را به اشکال مختلف بیان کرده بودند. آنان از جمله در اردیبهشتماه سال گذشته(۱۳۹۶) بهخاطر پرداخت نشدن حقوق عقبافتاده خود مقابل این شرکت دست به تحصن زده بودند.
دشت مغان در تشنگی
در مرداد سال ۹۵ بهخاطر کمبود آب آشامیدنی در ۲۱روستا در شهرستان پارس مغان مردم دست به اعتراض زدند.
راهپیمایی اعتراضی مردم دشت مغان
کمبود آب آشامیدنی روستاهای پارسآباد مغان در حالی است که این شهرستان مرزی با واقع شدن در کنار رود پرآب ارس با بحران آب مواجه هست.
۸شهر از ٢۵شهر استان اردبیل با تنش آبی مواجهاند، اردبیل، نمین، عنبران، مشگینشهر، لاهرود و گیوی گرفتار تنش آبی هستند و برخی از آنها در تأمین کافی آب شرب مشکلاتی دارند.
تعداد روستاهای دارای مشکل آب در استان نیز رقم قابل توجهی را شامل میشود و برخی آمارها تعداد روستاهایی را که مشکل آب دارند ٧٠روستا ذکر میکنند.
باز هم در اسفند ۹۵ جمعی از چغندرکاران خسارتدیده منطقه پارسآباد مغان در اعتراض به بیتوجهی کارگزاران رژیم به تهران رفته و مقابل مجلس ارتجاع تجمع کردند.
بحران آب در دشت مغان
با وجود گذشت بیش از ۳۸سال از حاکمیت آخوندها، عشایر و قشلاقات برخی مناطق مغان بهخاطر نبود آب لولهکشیشده با مشکل دائمی و روزمره دسترسی آسان به آب سالم و بهداشتی مواجه هستند و هر روز باید منتظر رسیدن تانکرهای آب باشند. و این در حالی است که در همان وقت اختلاس ۱۵۰میلیارد تومانی مدیرعامل مجتمع کشت و صنعت پارس مغان در جریان درگیریهای باندی برملا شد.
با توجه به وضعیت آشفته حاکمیتی که در سراشیب سقوط دست به چپاول تمامعیار ثروتهای ملی و حتی سپردههای پسانداز آنان زده، باید منتظر قیامها و شورشهای گستردهتر اجتماعی با سمت وسوی سرنگونی در سراسر مملکت بود. چرا که در شرایط موجود فقط این کارگران و دیگر زحمتکشان و سایر شهروندان این میهن هستند که غمخوار و حافظ منافع سرمایههای ملی این کشور هستند، آخوندها تنها به فکر پرکردن جیبهای خود و آمادهسازی فرارشان از این مملکتند. خصولتیها دیرگاهی است که با وامگرفتن روی کارخانجات مربوطه و فرار به خارج کشور، همه چیز را در معرض نابودی قرار دادهاند.