در حالی که بحرانهای داخلی و بینالمللی گریبان حاکمیت آخوندی را گرفته و دولت روحانی هم در بیراهحلی کارش امیددرمانی و وعده وعیدهای پوشالی است، مجلس ارتجاع نیز به جای ارائه راهحل برای بحرانهای مختلف و لاعلاج، کانون شعلهور کردن دعواهای باندی و اذعان به بیراهحلی و بنبست حکومت آخوندی شده است. بنبست در تمامی عرصهها آنچنان است که حتی در نمایش وحدت و گفتاردرمانیهای نمایندگان مجلس ارتجاع هم بارز میشود.
احمد بیگدلی، عضو مجلس ارتجاع، در جلسه ۱۳آذر ۹۷ با یادآوری حرف لگدکوب شده خامنهای که مجلس ارتجاع را به وحدت و حمایت از دولت فراخوانده بود گفت: «این است اتحاد؟!».
یک نماینده دیگر مجلس به نام علی اکبری هم ضمن اشاره به فرصتهای از دست رفته، در شرایط کنونی، فرصت آینده برای رژیم را «فرصت کوتاه» و از دست دادن آن را بهمثابه از دست دادن «کورسویامید» که باعث « خسارت جبرانناپذیری» به آن میشود دانست.
محمود شکری، یکی دیگر از اعضای مجلس، به یاس و انفعال در میان سردمداران و مهرههای حاکمیت اذعان نمود و «بیتفاوتی» آنها را ناشی از «بیانگیزگی» و « فراموشی اخلاقی» دانست که در نهایت راه به ناکجاآباد میبرد.
این عضو مجلس ارتجاع در این رابطه گفت: «مردم حق دارند بدانند کارگزاران حکومت به چه مقصدی میخواهند برسند و با کدام راهکار؛ مردم ما باید چه کارهایی بکنند که نکردهاند؟».
شکری با اشاره به آبروباختگی نظام که تحت عنوان «امالقراء جهان اسلام» آقازادههایش بیمحابا به بیتالمال دستاندازی میکنند به توصیه های روی زمین مانده خامنهای تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» اشاره کرد و گفت: «کمکاری شد بیتوجهی شد به دشمن اعتماد شد واگذاری طرحها و پروژههای نفتی به خارجیها اشتباه بود، عدم توجه به توان تخصصی درونی اشتباه بود».
بنبست برجام و گرهخوردن آن با موضوع بستهٔ اروپا و پذیرفتن اف.ای.تی.اف بهعنوان پیششرطی که اتحادیه اروپا تعیین کرده است، با چشمانداز تردید و تزلزل و بیراهحلی در مجلس ارتجاع مطرح شد. تا جایی که بهنظر میرسید برخی از اعضای مجلس ارتجاع فرط ناامیدی به پریشانگویی افتادهاند.
قاسم میرزایی نکو در زمینه سردرگمی در رابطه با پذیرش و یا عدمپذیرش FATF گفت: «بهارستان همه سرمازده است اما انگار تمام مشکلات با حرفزدن تمام میشود.
توفان که بیاید گریزی نیست بیحاشیه عزیزان جان مشکلات کشور با سین جیم کردن و استیضاح دکتر ظریف تمام نمیشود».
اضافه بر سخنان قاسم میرزایی بنبست پذیرش یا رد لوایح FATF در مجلس ارتجاع، بهمثابه نمودی از بنبست نظام در سخنان جواد ابطحی از باند روحانی در حمله به دولت روحانی که «اصرار بر پیوستن به معاهدهٔ ننگین سی.اف.تی دارند» بارز است که در اینباره گفت: «بدا بهحال قومی که برای خوشایند اربابان ضلالت، ارکان اقتدار نظام و امنیت آن را مفت چنگ چنگال دشمنان قرار دادهاند». او با فریادکشیدن بر سر باند مقابل گفت: «تا کجا و تا کی باید سیاست وادادگی در برابر غرب را ادامه دهید؟ ذلت تا کجا؟ تحقیر تا کجا؟ وزیر گستاخ انگلیس پلید آزادانه به ایران بیاید و توهین کند و برگردد و کک شما هم نگزد. آقای ظریف واقعاً بر این باورید که آمریکا از برجام چون به نفع ایران بود خارج شد؟ آیا آمریکا به این خاطر خارج نشد که مطمئن شد که در برجام بماند و چه نماند ایران در برجام میماند و شما جرأت اعمال ماده ۳۷ قرارداد برجام را هم ندارید»؟
ملاحظه میشود که چگونه اعضای مجلس آخوندی حاکمیت ولایت فقیه را در جمیع جهات در بنبست میدانند و چشمانداز تیره و تاری در زمینه بحرانهای مختلف گریبانگیر آن برای آن ترسیم میکنند.
واقعیت این است که این چشمانداز تیره و تار را مردم ایران بر نمایندگان مجلس آخوندی تحمیل کردهاند.
اعتراضات و قیامهای مردمی، نبرد کانونهای شورشی و حمایت مقاومت سازمانیافته از آنها بود که رژیم را به چنین بنبست و چشمانداز تیره و تاری انداخته است و راه برونرفت از این بنبست را بر آن بسته است که نمایندگان مجلس آخوندی در هر زمینهای که اظهارنظر میکنند و بهقول معروف در هر زمینهای که لب باز میکنند به ناگزیر به این چشمانداز تار و بنبست اذعان میکنند.
و با اعترافاتشان خواسته و یا ناخواسته تخم یاس، ناامیدی و انفعال را در دل نیروهای وارفته حکومتی میکارند.
این ابراز هراسهای آنها ناشی از بهلرزه افتادن ارکان نظام ولایت فقیه است تا جایی که آن نماینده مجلس(علی اکبری) بسیاری از فرصتهای آن را از دست رفته میداند و...
البته این نماینده مجلس رژیم نیز برای خالی نبودن عریضه چنین کورسوی امیدی را برای حاکمیت متصور میداند، زیرا نمیتواند و به مصلحت نمیداند که با صراحت بیان کند که تمامی فرصتها، از دست رفته است و نظام رو به زوال است، اما واقعیت این است که هیچ کورسوی امیدی در ناصیه این حکومت نیست و سرنگونی سرنوشت قطعی و محتوم آن است و از آن گریزی ندارد.
حرف آخر را هم مردم ایران با این رژیم میزنند و کانونهای شورشی بهعنوان جرقه و آتشزنه قیام وارد کار میشوند و با حمایت مقاومت سازمانیافته کار حاکمیت ولایت فقیه را یکسره میکنند و آن را به زباله تاریخ میافکنند.