در سالمرگ خمینی امروز بعد از چهار دهه جنایت و فساد و غارت و ویرانی، خامنهای در سر قبر خمینی، درست همان حرف دیکتاتورهای در حال سقوط را به زبان آورد. او صحبت از یک محاسبهٔ غلط کرد. او گفت: «این محاسبه غلط است که خیال کنند میتوانند ملت ایران رو در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند».
در حالی که محاسبهٔ غلط همان غلطی بود که از روز اول انقلاب خمینی کرد و بعد از او همهٔ جانشینانش ادامه دادند.
محاسبهٔ غلط خمینی و دار و دستهاش این بود که میتوان انقلاب یک ملت را با توسل به دجالگری دینی دزدید و خلافت دیرپای ولایت فقیه را برپا کرد.
آنها در تمامی این چهار دهه از زبان معکوس استفاده کردند. حکومت استبدادی ولایت فقیه را نظام اسلامی خواندند. مردم آزادیخواه ایران را امت اسلامی نامیدند و قیامکنندگان علیه این دستگاه را «دشمن» و قیامهای برحق آنها را «توطئهٔ دشمنان» نامیدند. آنها در تمامی این چهار دهه با قیامهای مردم بپا خاسته روبهرو بودند. و با قتلعام و کشتار مردم در قیامهای متعدد و پر کردن زندانهای نظامشان، سقوط خود را به تأخیر انداختند. اما اکنون در حالی کلمات مطنطن و فریبکارانهٔ نظام اسلامی و ملت ایران را به زبان میآورند که از تأمین نان شب مردم ناتوانند. و مردم روز و شب با بیان فجایعی حاصل از این حاکمیت به آنها میگوید گورتان را گم کنید.
در یکی از کلیپها هموطنی نانی را که به قیمت۱۴۰۰۰ تومان خریده نشان میدهد و خطاب به خامنهای میگوید:
«فرمانده سلام. ها برادر! این نان پنجاه گرم است. قیمتش چند؟ ۱۴۰۰۰تومان. خب برادر چشمهایت را گرد کردی، یک آینه بغلت را هم نگاه کن ملت دارند خفه میشوند ها؟ کشته میدیم. گشنهایم ها! قیمت این تکه نان چی هست که ۱۴۰۰۰تومن قیمتش شده. خب مگه چند یارانه میدهی؟ سیصدتایی که صدش که مال حسن و محمود بود خب این ابراهیم دویست تا روش گذاشته. ؟ ؟ ؟ دیگه تمامه بابا چی نشستی چه وضعشه میخوای بکشی ما را خب یک تیری بزن خلاص کن دیگر. این چه وضعشه».
این پاسخ همان ملتیست که در هر قیامی خامنهای به رویشان رگبار میبندد. همان ملتی که در قیامهایشان با خشم بسیار خطاب به خامنهای مرگ بر دیکتاتور میگویند و به آخوندها میگویند گم شوید.
تصویر دیگری از نفرت مردم ایران از این رژیم این است که در سالمرگ خمینی جشن میگیرند و روانهٔ شمال میشوند. و جشن میگیرند و پایکوبی میکنند.
اما دیکتاتور، آن هم از نوع آخوندیاش امکان ندارد که پی به محاسبهٔ غلط خود ببرد. بنابراین در حالی که آتش باروت قیام زیر ریشش قرار گرفته باز هم باروت را سیاه دانه مینامد: و میگوید: «دروغ و فریب و جنگ روانی دشمن را افشا کنید. یک روزی بود زمان امام نه اینترنت بود نه ماهوارهها به این شکل بود، اونجا امام میگفت که دشمن با قلم با شما مبارزه میکنه. امام متوجه بود. با قلم. امروز بحث قلم نیست. امروز بحث فضای مجازی است بحث ماهواره هاست. جنگ روانی است. جنگ روانی همهگیر و همه جایی. نگذارید جنگ روانی دشمن در کشور تأثیر بگذاره».
تجربه تاریخ میگوید دیکتاتورها تا روز آخر بر همان محاسبهٔ غلط خود باقی خواهند ماند. اما خامنهای اگر هم بخواهد دیگر نمیتواند از این محاسبهٔ غلط خود و امامش برگردد. چرا که ملتی در انتظار است تا سزای چهل سال محاسبهٔ غلط و جنایت و غارت آخوندها را در کف دستشان بگذارد.