از مدتها پیش خامنهای به مناسبتهای مختلف، هراسش را نسبت به فعالیتهای مردم در اینترنت ابراز میکند. یکی از محورهای مهم سخنرانیاش در روز اول فروردین سوز و گداز نسبت به فضای مجازی بود. او گفت: «متأسفانه فضای مجازی کشور با همه تأکیدی که من کردم در یک جهاتی ول است این بههیچوجه افتخار ندارد فضای مجازی را بایستی مدیریت کرد» (سایت خامنهای ۱فروردین ۱۴۰۰).
روز ۱۹بهمن نیز از اینکه دشمنان در «همین فضا برای تخریب جمهوری اسلامی استفاده حداکثری میکنند» ابراز وحشت کرد (سایت خامنهای ۱۹بهمن ۱۴۰۰).
پیش از این نیز یکبار گفت اگر ولیفقیه نبود خود شخصاً فضای مجازی و اینترنت را کنترل میکرد.
بنابراین تلاش و تقلای این روزهای وزارت ارتباطات رژیم در زمینه کند کردن سرعت اینترنت و تصویب طرح موسوم به صیانت در کمیسیون مربوطه در مجلس ارتجاع، ربط مستقیم به وحشت خامنهای از فعالیتهای مردمی خصوصاً فعالیت اختناقشکن جوانان شورشی در فضای مجازی دارد.
بنابراین رژیم به اقدام اخیر مبادرت کرده به این گمان واهی که خودش را از افشاگریها خصوصاً از فعالیتهای براندازانه در فضای مجازی راحت کند، که البته سرابی بیش نیست.
تلاش مجلس و وزارت ارتباطات دولت جلادان برای کند کردن اینترنت و محدود کردن فضای مجازی باعث شده که کارشناسان و رسانههای حکومتی نسبت به آن واکنش منفی نشان بدهند.
آنها ضمن اذعان به این واقعیت که این اقدامات مفتضح باعث بهوجود آمدن بازتابهای منفی و حتی شورشی در میان مردم و جوانان میشود، ابراز نگرانی میکنند که محدودکردن فضای مجازی به بهانه صیانت و کند کردن آن توسط دولت رئیسی با موانع جدی فنی و اجتماعی برخورد خواهد کرد.
این کارشناسان حکومتی بر این باورند که بهلحاظ فنی رژیم قادر نخواهد بود آنطور که میخواهد فضای مجازی را به روی مردم ببندد و یا حداقل کنترل کند.
بهویژه که بسیاری از کسب و کارها نیز از طریق اینترنت صورت میگیرد و بهگفته رسانهها و کارشناسان حکومتی کسب و کار حداقل یک میلیون نفر از جمله دستگاههای وابسته بهنهادهای حکومتی با تهدید جدی مواجه میشود.
از جمله روزنامه فرهیختگان تصویب طرح موسوم به صیانت را «گامی بزرگ در راستای کاهش ظرفیت اجتماعی» دانسته و نوشته است: «در شرایطی که اختلالات اینترنت اخیراً منجر به اعتراض کاربران شبکههای اجتماعی شده است، هر گونه پاسخ غیرمنطقی به این اعتراض افکار عمومی، خروجیای غیر از تشدید آن نخواهد داشت».
معنای این گفتهها کاملاً روشن است. وحشت از انفجار خشم مردمی که با انبوه نجومی نارضایتیها سوخت عظیمی را شامل میشود. البته تلاشهای ابلهانه سردمداران نظام و اقدامات نهادهای ذیربط برای موجه جلوه دادن این کار نهتنها نتیجهیی ندارد، بلکه مانند ریختن بنزین بر آتش است.
این روزنامه همچنین تأکید کرده است که «تصویب طرح صیانت آنهم درست در بحبوحه انتقادات به اختلالات اینترنت نشان میدهد که این حساسیت به هیچوجه در اذهان برخی نمایندگان درک نشده است»
گذشته از اینکه خود این روزنامه و سایر رسانههای حکومتی از سر وحشتزدگی این اظهارات را مطرح میکنند علت درک نکردن خطر یا حساس نبودن نسبت بهآن توسط اعضای مجلس ارتجاع یا کارشناسان آخوندها این است که خودشان از پاسداران سرکوبگر و غارتگر هستند، و آنها قبل از اینکه حساسیتهای مردم را در نظر بگیرند باید حساسیت و وحشت «آقا»یشان و دولت جلادان از فضای مجازی را در نظر بگیرند.
روزنامه مردمسالاری وابسته به باند مغلوب نیز «تصویب محدودسازی فضای مجازی» را اقدامی «دور از چشم مردم» نامید و آنرا ضربه بر کسب و کار مردم دانست، چرا که «نزدیک به یک دهه است که بسیاری از کسب و کارها به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتقل شده است و به همین خاطر محدودسازی فضای مجازی تنها به کنترل اخبار و اطلاعات منحصر نمیشود، بلکه ضربهای سنگین و همهجانبه به فعالان اقتصادی و بسیاری از کسب و کارهاست».
این روزنامه هم به عجله اعضای مجلس ارتجاع برای سرهمبندی این طرح ضدمردمی اشاره کرد و نوشت: «سهشنبه سوم اسفندماه و در حالی که همه هوش و حواس مجلس مشغول تصویب لایحه بودجه است، یکباره اعلام شد که در فاصله بین جلسه علنی صبح و عصر، اعضای کمیسیون طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی در جلسهیی با ۱۸ رأی موافق کلیات این طرح را به تصویب رساندند». (مردمسالاری ۴اسفند ۱۴۰۰)
ملاحظه میشود اگر چه رژیم بتواند چند صباحی اینترنت را کند و فضای مجازی را برای مردم محدود کند، اما قطعاً مردم نیز راه دور زدن این محدودیتها را نیز پیدا میکنند، همچنانکه با نصب فیلتر شکن و سایر ابزارهای فنی دیگر توانستند فیلترینگ تلگرام را دور بزنند.
بیدلیل نیست که روزنامه جهان صنعت ۳اسفند ۱۴۰۰ به این واقعیت اشاره کرده است که: «شوخی با اینترنت و محدودسازی آن را نباید دستکم گرفت و باید متوجه بود که این پدیده جهانی را نمیتوان با ارادهگرایی از کار انداخت و از نظر سختافزاری هر روز نوآوریهای تازه پدیدار خواهند شد و هزینه آهستهسازی آن سر به آسمان خواهد سایید و هیچ فایدهای هم نصیب کسی نمیشود... جوانان ایرانی دستکم در این باره بسیار هوشمندند و راههای استفاده از اینترنت را مییابند و تنها چیزی که آنها را شاید نگران کند، هزینههای بیشتر است که باید بپردازند».
جوانان شورشی ایرانی تاکنون توانستهاند از طریق اینترنت خروش و خشم براندازانه خود نسبت به نظام را به گوش جهانیان برسانند، آنها با عملیات اختناقشکن اخیر نیز ضربهای بر پیکره فرتوت رژیم وارد کرده و دولت جلادان و اعضای مجلس ارتجاع را وادار به تلاش و تقلاهای مذبوحانه کردند.
اما از این پس نیز همین جوانان قطعاً از اینترنت بهعنوان یکی از راهکارها و ابزار براندازی استفاده خواهند کرد و بیشازپیش باعث آه و فغان خامنهای و نهادهای سانسورچی و سرکوبگر او میشوند.