خامنهای چهارشنبه ۳۰خرداد ۹۷اعضای مجلس ارتجاع را به بیت خود فراخواند و به آنها گفت: «مجلس نباید نماد "تردید"، "خودکمبینی"، "یأس"، "ناامیدی" و "بیاعتنایی و بیمبالاتی به مسائل کشور" باشد. و نباید مأیوسانه به تواناییها و ظرفیتهای ملی نگاه کند».
خامنهای گفت: «شما برای خدمت به ملت فقط چهار سال مهلت دارید، بنابراین لحظه لحظه آن را صرف قانونگذاری در مسائل مهم و دارای اولویت کنید».
وی همچنین گفت: «مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند.... البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بینالمللی خوب باشد اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیونهایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا میدانیم که مشکلاتی دارند»
منظور خامنهای از این حرفها چه بود؟
خامنهای مثل همیشه انبوهی حرفهای پوشال به زبان راند و روضهخوانی کرد و سعی کرد حرف اصلی خود را در بین اینها به مخاطبان خودش برساند.
اما حرف اصلی خامنهای را میتوان اینگونه محور بندی کرد:
یکی اینکه خواست دهنه نمایندگان، بهخصوص نمایندگان باند خودش را بکشد که این روزها افتضاحات رژیم را روی دایره میریزند. و در واقع نشاندهنده این است که تردید افکنی و اظهار یأس و ناامیدی و در واقع بریدگی و ریزش در رژیم چطور عمومیت پیدا کرده و چه ابعادی دارد.
حرف دیگر و مهمترش که بهنظر میرسد خامنهای به همین منظور و بهطور غیرمنتظرهیی اعضای مجلس را نزد خود خوانده بود موضوع پیوستن به اف.ای.تی.اف ((FATF است که مجلس برای تصمیمگیری روی آن گیر کرده و فعلاً آن را به مدت دو ماه به تعویق انداخته است.
علی خامنهای در مورد کنوانسیون اف.ای.تی.اف با به نعل و به میخ زدن گفت: «بعضی از این معاهدات مواد مفیدی دارند؛ عیبی ندارد. راهحل مسأله این است که مجلس خودش قانون بگذارد، مثلاًًً یک قانون مبارزه با پولشویی! هیچ لزومی ندارد ما چیزهایی که نمیدانیم به کجا ختم میشود و حتی میدانیم که مشکلاتی دارد، بهخاطر آن جهات مثبت، قبول کنیم»
بالاخره FATF آری یا نه؟
اینک و پس از شنیدن حرفهای دو پهلوی خامنهای، سؤال این است که اعضای مجلس از این حرفها باید چه پیامی بگیرند؟
رأی بدهند؟ رأی ندهند؟
زرنگی ناشی از ضعف و بنبست خامنهای هم اتفاقاً همین است که اصل قضیه را بهطور روشن مشخص نکرد. چون در جایی گیر کرده که راه پس و پیش ندارد و ظرفیت موضعگیری قاطع ندارد. بنابراین با گفتن این که: «مجلس شورای اسلامی که عاقل و بالغ و رشید و مستقل است» موضوع را از سر خودش باز کرد و به گردن مجلس انداخت!
اما اینکه نمایندگان او در مجلس از حرفهای او چه نتیجهیی باید بگیرند؟ روشن است که:
اگر منظورش این بود که رأی ندهید! که باید صراحتاً میگفت رأی ندهید! و در رابطه با نیروهایش هم خیلی به نفعش بود که اینگونه صحبت کند. در این صورت اصلاً نیازی هم نبود که اعضای مجلس را جمع کند، حتی میتوانست این نکته را در یک سخنرانی عمومی بگوید. کما اینکه در مورد سند ۲۰۳۰یونسکو همین کار را کرد.
دیگر اینکه در خبری که پخش شده، دو تا حرف است که چندان ربطی هم به هم ندارند.
یکی این حرف که
« بعضی از این معاهدات مواد مفیدی دارند؛ عیبی ندارد. راهحل مسأله این است که مجلس خودش قانون بگذارد، مثلاًًً یک قانون مبارزه با پولشویی»
و دیگری، این حرف که
«هیچ لزومی ندارد، ما چیزهایی که نمیدانیم به کجا ختم میشود و حتی میدانیم که مشکلاتی دارد، بهخاطر آن جهات مثبت قبول کنیم»
به این ترتیب خامنهای دارد به مزدورانش میگوید: مجلس قانون بگذراند!
یعنی مجلسیها با گذراندان یک ماده بهاصطلاح قانونی، قسمت حرام قضیه را حلال کنند!
ضمن اینکه قرائنی وجود دارد و این گمان را تقویت میکند که منظور علی خامنهای این است که،
رأی بدهید!
چه نشانههایی میگویند خامنهای موافق رأی مثبت به «اف.ای.تی.اف» است؟
اولین نشانه از موافقت ضمنی خامنهای با تصویب «اف.ای.تی.اف» این است که مجلس را به این صورت غیرمنتظره فراخواند.
دومین نشانه این که، در موارد مشابه قبلی، «کار» را به عهده لاریجانی میگذاشت.
به این ترتیب میتوان حدس زد که این بار هم خواسته زنگوله تصویب دستوری این کنوانسیون را هم به گردن لاریجانی بیندازد، ولی ظاهراً لاریجانی زیر بار نرفته و گفته خودت بگو!
خامنهای هم با بیان اینکه «مجلس شورای اسلامی که عاقل و بالغ و رشید و مستقل است» زنگوله را به گردن مجلس انداخت!
و به این ترتیب، اولاً زیرآب «اف.ای.تی.اف» را نزد که سهل است با گفتن اینکه «اف.ای.تی.اف» یک مزایایی هم دارد! گوشه چشمی هم به آن نشان داد تا عقلای باندش بفهمند و کار را تمام کنند!
چرا این همه تردید افکنی؟
علت این همه دو پهلو حرف زدن را وقتی میتوان درک کرد که به قسمت «ظریف» سخنان وی توجه شود!
در واقع یک نکته باریکتر از مو در صحبتهای امروز خامنهای بود که خودش از عمل به آن، خودداری کرد! خامنهای به اعضای مجلسش گفت « نباید تردید کنید و تردید افکنی کنید!» ولی خودش با این شیوه به نعل و به میخ زدن، در مورد مهمترین معضلی که نظامش در امر قانونگذاری با آن دست به گریبان است، در نهایت تردید افکنی صحبت کرد! آیا این شیوه، به تردیدها دامن نمیزند؟
حتماً که میزند!چرا که طبعاً از همان لحظه خروج مزدوران بهاصطلاح نماینده مجلس از حسینیه خامنهای، دو باند شروع میکنند به تفسیر آقا! و هر کدام روی قسمتی از حرف خامنهای که مطلوبشان است، تکیه میکنند و به هم میتازند و آتش جنگ و دعوای باندی شدیدتر از پیش شعله میکشد.
پیآمد شیوه یکی به نعل یکی به میخ
واقعیتی که باید درک کرد این است که:
خامنهای در شرایط بسیار سختی قرار گرفته است؛
از یک طرف تحریمها
از طرف دیگر جامهای زهر پیاپی!
و از هر طرف که برود، برایش مرگبار است.
از این رو است که به این شیوه «زدن به نعل و به میخ» متوسل میشود، امری که البته بحران را در رژیمش عمیقتر میکند. چرا که با توجه به تعادلقوای کنونی درونی نظام، همچنین تعادلقوای نظام با مردم، خامنهای نه توان برش چنین اموری را دارد و نه عرضه بر آمدن از پس حل پیامدهایش را.