خانم مرجان پس از ۴دهه پایداری در برابر نظام زنستیر و تحمل زخم تبرداران در زندان و حمایت از مجاهدین و مقاومت ایران، پرکشید و جاودانه شد.
«ببین سرسبز و خوشرنگ و برومندم، ببین پربرگ و پرشاخ و تنومندم، اگر چه زخمی از کین تبرداران ولیکن ریشه در خاکم چنینم من شکوهمندم...».
خانم مرجان، متولد سال ۱۳۲۷، از سال ۱۳۴۸ وارد عرصهٔ هنر و سینما و سپس خوانندگی شد. در سال ۱۳۵۹ بهخاطر اجرای ترانهٔ «وطن»، اثری توسط شادروان عماد رام، دستگیر شد و در تیر ۱۳۶۱ بار دیگر بهخاطر هواداری از مجاهدین دستگیر و ماهها در سلول انفرادی تحت فشار قرار گرفت.
خانم مرجان: «من یادمه که وقتی دستگیرم میکرن نه التماس کردم نه ناله کردم نه گریه کردم ولی لحظه جداییم از بچهها اصلاً نمیتونستم جلو اشکم رو بگیرم».
خانم مرجان در سال ۱۳۸۰ موفق به ترک ایران شد و به مجاهدین پیوست.
او در یکی از نامههایش به مریم رجوی نوشت: «مریم خط بطلانی است بر تحجر و واپسگرایی حاکمان ایران عزیز... دوستت دارم و باورمندم که در نهایت پرچمی را که از مسعود به امانت گرفتی بر بلندای تاریخ مبارزات ملت ستمدیده ایران خواهی برافراشت».
«ای که پیش باورت رنگ میبازه هی چی شاید، پا به پات رد میشم از شب با تو میتوان و باید...».
خانم مریم رجوی ضمن پیامی بهمناسبت فقدان دریغانگیز خانم مرجان گفت: «سلام بر مرجان، صدای شورش زن ایرانی در برابر نظم ارتجاعی حاکم... او با شورشاش بر آنچه که بود و هست، بر این حقیقت گواهی داد که تعهد انسان به آزادی، بزرگترین سرمایه اوست و در دوران تاریک ارتجاع و اختناق، هنرمند مردمی باید به این تعهد بزرگ بپیوندد.