محسن جلالپور، رئیس سابق اتاق بازرگانی رژیم در یک یادداشت تلگرامی برای توضیح حال و روز بنگاههای اقتصادی در ایران، تعبیر«خستگی فلزات» را از مهندسان متالورژی وام گرفته است. این تعبیر هنگامی به کار برده میشود که فلزی بشکل غیرمنتظره و بیمقدمه میشکند و از قضا دلیل خطرناک بودنش هم همین شکستن ناگهانی آن است. پس در این دوران کرونایی که انواع و اقسام بحرانها گریبان اوضاع اقتصادی رژیم آخوندی را به ناگزیر گرفته است، هر آن خطر سقوط تام و تمام آن ممکن است.
این«خستگی» البته تنها مربوط به بنگاهداران و کارکنان آنها نیست بلکه عرض و طول آن اقتصاد کلان را نیز دربر گرفته و منجر به فجایعی شده است که از جمله میتوان به قتلعام جوجههای بیگناه اشاره کرد. میگوید: «طی سالهای گذشته، بنگاههای ایرانی در معرض انواع ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک قرار داشتهاند؛ سیاستگذاری غلط امانشان را بریده، بیثباتی در کشور آزارشان داده، نااطمینانی و عدمقطعیت چشمانداز فعالیتشان را تیره و تار کرده، فضای غیررقابتی و انحصار راه تنفسشان را بسته و نامساعد بودن فضای کسبوکار تداوم حیاتشان را به خطر انداخته است».(دارایان۲ اردیبهشت۹۹)
گرداب تورم و یارانههای تو خالی
همگان بیاد دارند آخوند روحانی در نمایش انتخاباتی خود با طعنه به احمدینژاد میگفت این یارانههای ۴۵۵۰۰ تومانی چیست که به طرف مردم پرتاب میکنید، من کاری خواهم کرد که دیگر هیچکس نیاز به هیچ یارانهای نداشته باشد و همه در رفاه باشند! حالا خودش میگوید وضعیت اقتصادی مردم چنان است که ۶۰ میلیون نیازمند یارانه هستند تا زندگی فقیرانه خود را بگذرانند. این پول از کجا میآید که میخواهد دستگیر مردم در این وانفسای کرونایی باشد؟ جز از راه چاپ اسکناس و خروار خروار پول کاغذی بدون قدرت خرید را روانه بازار کردن و نرخ تورم را به ۴۱درصد رساندن؟ امروز مردم ایران هر کدام درگیر حساب و کتاب تک به تک تومانهایی هستند که میبایست برای تأمین نیازهای معیشتی از جیب خالی خود بیرون بیاورند. گرچه دیگر کسی آرزوی مسکن و ماشین و کالاهای بهاصطلاح بادوام را نمیکند بلکه در فکر تأمین نان و آب و چای روزانه است.
غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی، عضو کمیسیون برنامه و بودجهٔ مجلس ارتجاع با اعتراف به این وضعیت میگوید:
«چند روز پیش دم در بازار رشت ایستاده بودم و شاهد این بودم که متأسفانه بیشتر مردم با وجود آنکه باید در خانه بمانند در حد مصرف روزانه خرید میکردند چرا که بهدلیل مشکلات اقتصادی، قدرت خرید پایینی دارند».(باشگاه خبرنگاران جوان ۶فروردین ۹۹)
مردمی زیر خط فقر یا فقر مطلق و یا فقط زنده
خمینی در بدو ورودش به ایران گفت که آب و برق را برای مستمندان مجانی میکند و کشور و شهرها را آباد، حالا بعد از ۴۲سال از حاکمیت ننگین ولایت فقیه، وضعیت مردم بنابه نوشته سرمقاله نویس یک روزنامه حکومتی چنین است:
«جامعهای که مادر برای پول، جگر گوشــه تازه به دنیا آمدهاش را ۳میلیون تومان میفروشــد تا بچههای دیگرش بتوانند گوشت و مواد غذایی بخورند یا مادر یا پدری فرزندش را جلوی ماشین میاندازد تا بتواند دیهای بگیرند و خرج روزمرهشان را بگذرانند. این بلایی اســت که در جامعه ما بهخاطر قدرت خرید شــاهد هســتیم. ما برای کارگران و بازنشستگان میتوانیم بگوییم یا زیر خط فقر هستند یا فقر مطلق و یا فقط زنده هستند که ما در جامعه شاهد قشر آخر هستیم مردمی که فقط زنده هســتند و زندگی نمیکنند... ما در این مدت شاهد بودیم که مردم شهرستانها هر حیوانی را از گربه و کلاغ گرفته تا... میخوردند تا سیر شوند...(اقتصادپویا ۲ اردیبهشت۹۹)
۵۰ درصد مردم کشور نیاز به حمایت دارند
در شرایطی که گرداب مرگبار فقر و تهیدستی میهن را درنوردیده است و روزی نیست که نسبت به آن هشداری داده نشود، جعفرزاده عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس رژیم آخوندی در اوایل فروردین ۹۹ گفت:
«اکنون زمانی نیست که دولت برای مردم دم از نداشتن و نبود بودجه بزند البته همه ما به مشکلات اقتصادی واقف هستیم، اما مردم هم بهشدت تحت فشار هستند. معتقدم که ۵۰ درصد مردم کشور نیاز به حمایت دارند و دولت نباید به پرداخت یارانه به ۳میلیون نفر بسنده کند چرا که تمامی کسب و کارها آسیب دیده و مردم با این همه خرج و گرانی خانهنشین شدهاند. صراحتاً میگویم که ۴۰درصد مردم کشور ما زیر خط فقر هستند لذا با درک شرایط کشور از دولت انتظار داریم که به داد مردم برسد».(روزنامه حکومتی جوان ۶ فروردین۹۹)
تورم ماهانه خوراکیها در بالاترین سطح ۱۲ماه اخیر
هنوز جنگ و نزاع مرکز آمار با بانک مرکزی پس از ۴۰سال حکومت آخوندی ختم نشده است و بهنظر میرسد که هیچگاه هم به پایان نرسد چرا که همین تفاوتهای آماری میتواند توجیهگر بسیاری از شکستها و ناتوانیهای کارگزاران رژیم آخوندی برای رد گمکنیها باشد. اما بههرحال با همین آمارها هم گفته میشود:
«رشد ماهانه قیمت خوراکیها ۵.۱درصد است. رقمی که از اردیبهشت ۹۸ بیسابقه است. این دادهها نشان میدهند بهرغم افت قیمت گوشت قرمز و ماکیان، گروههای «میوه و خشکبار» و «سبزیها و حبوبات» به ترتیب با رشد ماهانه ۱۹ و ۱۳.۶درصد گوی سبقت را از سایر گروههای کالای خوراکی و غیرخوراکی در فروردینماه ربودهاند. به تناظر این دادهها، درصد تغییر ماهانه شاخص کل قیمتها از دهکهای پایین به سمت دهکهای بالا نزولی شد. علت این مسأله به سهم بالای کالاهای خوراکی در سبد هزینه دهکهای پایین بر میگردد. بر این اساس درصد تغییر ماهانه شاخص کل برای دهک اول به ۲.۷ و برای دهک دهم به ۱.۷درصد رسید».(خراسان ۲ اردیبهشت۹۹)
نا امید از دزد بزرگ و التماس به صندوقدار استکبار!
از زمانی که رهبر مقاومت ایران آقای مسعود رجوی، جهانیان را متوجه مسئولیت خامنهای این دزد بزرگ اموال و ثروت مردم غارتشده ایران نسبت به فقر و فاقه حیرتآور در جامعه کرد و نشانی و محل گنجهای پنهانشده را در پشت تابلوی «ستاد اجرایی» و «آستان قدس» و« بنیاد مستضعفان» و... داد، فشار و تهاجم به ولیفقیه ارتجاع افزایش یافت بهطوری که همسفرهایهای قدیم خامنهای نیز سر بلند کرده و مطالبات خود را عیان ساختند؛ اما «پدر خوانده»! چیزی کف دست خلق نگذاشت. به همین خاطر کارگزاران رژیم آخوندی مجبور شدند سراغ حجرههای استکبار جهانی را بگیرند و با التماس درخواست پول کنند.
صدای شکستن زنجیرها
این روزگار ملتی است که هر روز شاهد مرگ و تباهی و قتلعام میباشد. از فرزندانش در زندانهای فاشیسم مذهبی گرفته تا نابودی طبیعت و آب و محیطزیستاش و حالا کشتارهای رنجآور دیگر در هیأت قتلعام جوجههایی که روزگاری همبازی کودکان و نماد مظلومیت و بیگناهی برای بچههای خرد سال بودند...
آری، «خستگی فلزات»! تعبیری گویا از صدای شکستن زنجیرهاست و بیگمان این شکستن بهصورت ناگهانی اتفاق خواهد افتاد.