غیزانیه بزرگترین بخش شهرستان اهواز با دهها روستا است. این روستاها بهرغم قرار داشتن در مسیر بنادر حمل و نقل ایران و تأسیسات پتروشیمی با مجموعهیی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی روبهرو است.
با اینکه این بخش در محاصره شرکتهای نفتی و گازی و پالایشگاههای پتروشیمی است، اما هنوز دهها روستای آن آب لولهکشی ندارد.
در چنین وضعیت جغرافیایی وقتی مردم داد اعتراض بلند کردند پاسخشان گلوله بود.
مشکل بیآبی مردم غیزانیه ریشه در سال۹۳ دارد، در سال۹۵ وعده دادند مشکل شبکه آب رسانی این منطقه برطرف میشود. اما این مشکل تا به امروز همچنان باقی ماند.
مردم آب آشامیدنی را به قیمت گزاف از تانکرها خریداری میکنند.
بخش غیزانیه دارای ۱۸۰حلقه چاه نفت و تولید روزانه حدود ۶۰۰هزار بشکه نفت است.
اما مشکلات این بخش فقط کمبود آب نیست بهگفته مسئولان رژیم دوسوم کانونهای فوق بحرانی ریزگردها در این بخش قرار دارد.
دفن زباله و دود ناشی از بازیافت آن، نداشتن جاده و کمبود مدرسه بخشی از فهرست بالا بلند مشکلات این بخش است.
ساکنان بخش غیزانیه بارها از مسئولان حکومتی درخواست رسیدگی به مشکلاتشان را داشتند، اما آنها فقط با وعده به مردم رسیدگی به این مشکلات را به تعویق انداختند .
در ویدئو کلیپی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده مردم از مشکلات در زمینه بیآبی میگویند:
«یک ماه بدون آبیم هیچ کسی هم جوابمان را نمیدهد. من یک جوانم یک ماه است بدون آبم. من ازحقم دفاع میکنم میآیند با تیر مرا میزنند بگذار ملت صدایمان را بشنوند.
آب نداریم هر دو هفته یکبار میآید ما به چه کسی بگوییم، هیچکس حقمان را نمیشنود.
همه مردم بخش غیزانیه تشنه هستند نه کار میخواهیم نه نفت میخواهیم نه گاز میخواهیم ما آب میخواهیم».
آری این سرنوشت مردمانی است که در استان زرخیز خوزستان زندگی میکنند. مردمی که مطالباتشان نه زمین و مسکن و ماشین و آذوقه، که آب آشامیدنی است.
این است منطق نظامی که بیدریغ برای حزبالشیطان لبنان و مزدورانش در سوریه و عراق و یمن مجتمعهای بزرگ مسکونی و مدرسه و بیمارستان میسازد، اما پاسخ لبهای تشنه و تبدار مردم غیزانیه را با تفنگ و گلوله میدهد.
اگر رفتار حاکمیت آخوندی با مردم ایران جنایت و دشمنی نیست، پس چه نامی میتوان بر آن نهاد؟ مگر حل مشکل آشامیدنی این منطقه چقدر هزینه دارد که سالها متوقف شده است.
قرار داد پروژه آن ۲۵۰هزار دلار بود. رژیم این پول را برای تأمین آب آشامیدنی مردم غیزانیه هزینه نکرد، اما فقط یک قلم حداقل ۳۰میلیارد دلار خرج هزینه جنگ و کشتار مردم در سوریه کرد.
۳۰ میلیارد دلار یعنی ۱۲۰هزار برابر پروژه آب رسانی به غیزانیه است.
اینچنین است که نظام آخوندی سالانه میلیاردها دلار از ثروت و سرمایههای مردم ایران را در تنور جنگ منطقهیی نابود کرده است.
اما نابودی سرمایههای مردم ایران فقط این نیست که در سوریه و جنگهای منطقهیی از بین برود.
جواد ظریف در یک درگیری باندی به یک فقره دزدی اشاره کرد که هر شنوندهای را میخکوب میکند. وی گفت:
«ما در واقع ۳۵میلیارد دلار به یک عبارتی مجبور شدیم در اختیار کسانی قرار بدهیم که تحریمها را دور بزنند معلوم نیست الآن کجا است، آن پول معلوم نیست کجا است».
بله! در حالی که مردم خوزستان در اوج بحران کشتار کرونا، دچار تشنگی و بیآبی هستند، دزدی و غارت در حاکمیت آنچنان گسترده و عمیق است که روزی نیست اختلاس چند هزار میلیارد تومانی برملا نشود.
فلاحتپیشه در مصاحبه با سایت اعتماد آنلاین ضمن اعتراف به ۳۰میلیارد دلاری که به سوریه رفت، گفت: «در این مملکت ما بیش از هر جای دنیا خبر از اختلاس داریم، هر روز دادگاه مفاسد داریم، هر روز دادگاه مفسد فی الارض است مفسد فی الارض یعنی اینکه فسادش کل این کشور را گرفته است».
اگر تنها دو عدد ۳۰میلیارد دلار فلاحتپیشه و ۳۵میلیارد دلار ظریف را جمع بزنیم که جزء بسیار کوچکی از فسادهای اعتراف شده است یک قلم ۶۵میلیارد دلار از جیب مردم ایران به غارت رفته است.
بنابراین بسیار روشن است که دلیل دردهای اقتصادی و مشکلات مردم از جمله مشکل بیآبی منطقه غیزانیه و تشنگی مردم چیست.
آیا با وجود حاکمیت نامشروع آخوندی که برای بقای خودش منابع مردم ایران از جمله نفت خوزستان و منطقه غیزانیه را هزینه جنگافروزی در منطقه میکند، میتوان انتظار داشت که مشکلات معیشت مردم و درد بیآبی و تشنگی خوزستان را حل کند؟