رژیم منحوس ولایت فقیه آنچنان مردم را به فقر و فاقه و انواع بحرانهای اجتماعی گرفتار کرده است که رسانهها و ایادی آن هم پیدرپی اعتراف میکنند که کارد به استخوان مردم رسیده، مردم از نظام ناامیدند و چیزی برای از دست دادن ندارند.
ابراز وحشت نسبت به آینده موضوعی است عمومی که در میان ایادی و مهرههای وابسته به هر دو باند رایج است.
البته برای گریز از واقعیت انفجار خشم مردم و واقعیت تیره و تاری که در انتظار است، تعدادی از سردمداران و مهرههای آن، آینده هولناک و تاریک را به توطئههای آمریکا و دشمنان ربط میدهند.
اما این واقعیت آشکار که این وضعیت ناشی از عملکرد چند ده ساله خود رژیم و فساد و غارتگری و... آن و بیتوجهی نسبت به واقعیتهای جامعه است به ناگزیر توسط بسیاری از مهرههای رژیم اعتراف میشود.
آنها به صراحت هشدار میدهند که طاقت مردم از این همه فساد و تباهی و بیکاری و فقر و محرومیت طاق شده و حاکمیت با این مسیری که میرود، نابودیاش حتمی است.
این نگرانی آنها آنجا مضاعف میشود که از یک سو در درون رژیم جنگ و دعوا غوغا میکند و از طرف دیگر مقاومت سازمانیافته خشم و نارضایتی مردم را به مسیر درست آن که سرنگونی تمامیت رژیم است سمت و سو میدهد.
فائزه هاشمی هشدار میدهد که سیاستهای حاکمیت در برخورد با مردم به « مسیر براندازی» نظام منتهی میشود و به سردمداران آن هم هشدار میدهد که توجه دارند که «چه بر سر این مردم و مملکت آوردیم».!
او سیاستهای سرکوبگرانه و چپاولگرانه با مردم را «بی تدبیری» میخواند و این سؤال را از سردمداران رژیم مطرح میکند که «این بیتدبیریها تا کی بایستی ادامه یابد و بالاخره چه زمانی میخواهیم از گذشته خود درس بگیریم؟».
فائزه هاشمی به قیام دیماه ۹۶و خشم و خروش اقشار مردم هم اشاره میکند و هشدار میدهد: «بالاخره مردم چقدر باید به خیابانها بریزند اعتراضات خود را نشان دهند. چند تشییع جنازه دیگر باید داشته باشیم تا بفهمیم اقبال و نظر مردم به کدام سمت است و مردم چه میخواهند و چه چیزهایی را نمیخواهند. سیاستهایی که حکومت در پیش گرفته کشور را به سمت براندازی هدایت میکند و نیازی به کار دیگران نیست».
روشن است که این اعترافی است صریح نسبت به واقعیت نفرت مردم از حکومت آخوندی و سمت و سوی شرایط به براندازی نظام ولایت.
علی جنتی وزیر سابق ارشاد دولت آخوند حسن روحانی هم نگران این است که مردم نارضایتی خود را به شکل دیگری بروز دهند و در این زمینه میگوید: « اگر مردم احساس کنند که از هر جهت در تنگنا هستند نهایتاً نارضایتی خود را بهنحوی بروز میدهند. اتفاقاتی که در دیماه گذشته رخ داد معلول همین نارضایتیهاست».(سایت اعتماد آنلاین ۲۰خرداد ۹۷)
عیسی کلانتری معاون آخوند حسن روحانی هم نگران غرق شدن کشتی حکومت با همه سرنشینان آن و کشتیبانانش است و اذعان میکند که«امروز شرایط سختتر و تصمیمگیری دشوارتر از گذشته است».(روزنامه آرمان ۲۰خرداد ۹۷)
این هشدارها در مورد نفرت مردم و سمت و سوی اعتراضات آنها از جانب کسانی داده میشود که هم خود سالها در مصدر امورات مختلف بودهاند، هم نسبت به فاجعهیی که نظام سرکوبگر و فاسد ولایت فقیه بر سر مردم آورده آگاهی دارند.
این هشدارها یادآور هشدارهای ایادی و نمایندگان مجلس رژیم شاه در مرحله پایانی عمر سلطنت نظام شاهنشاهی میباشد.
واقعیت این است از آنجا که رژیم آخوندی در بنبست است و راهحلی برای خروج از این بحرانها ندارد، این اعترافات ناگزیر نسبت به شرایط بحرانی نظام ولایت و هشدار نسبت به آنچه در پیش است، در حکم تقلاهای بیاثر کسی است که در باتلاق گیر افتاده است و دست و پازدنهایش تنها بیش از پیش او را به اعماق باتلاق میکشاند.