در روزنامههای حکومتی روز شنبه 29اردیبهشت اشک تمساح ولیفقیه ارتجاع برای فلسطین به حاشیه رانده شده و عنوانهای مربوط به سیاستهای اتحادیه اروپا، سرنوشت برجام و وقایع کازرون بیشترین عنوانها را به خود اختصاص دادهاند. روزنامههای هر دو باند مدعی آرامش در کازرون شدهاند اما روزنامههای باند روحانی تقصیر را به گردن باند لاریجانی انداختهاند و در باند ولیفقیه تقصیر وقایع کازرون به گردن دولت روحانی انداخته شده است:
آرمان: شخصیتهای سیاسی و صاحبنظران با توجه به حوادث کازرون دوباره تأکید کردند بیکفایتی اصولگرایان میانه در وزارت کشور – زیبا رحمانی فضلی از نزدیکان لاریجانی در دولت است – رمضان زاده: وقایع کازرون دلیل عدم کفایت تیم لاریجانی در وزارت کشور است – عقبنشینی وزارت کشور نشان داد تصمیم های دیرهنگام عملاً نقش نوشدارو پس از مرگ سهراب را ایفا میکند و از قضا بر دامنه ابهامات میافزاید و ناکارآمدی وزیر کشور را بار دیگر اثبات میکند
آفتاب یزد: پس از اعلام خواسته مردم طرح تقسیم کازرون متوقف شد
ابرار: ناآرامیها در کازرون یک کشته و ۶زخمی، استاندار فارس: اوضاع تحت کنترل است
سیاست روز: شفاف سازی حق مردم نیست؟ کازرون مدیریت می خواهد
شرق: وزیر کشور به مجلس احضار میشود؛ چرا اعتراضات کازرون به خشونت کشید؟
شرق: یکی از جاهایی که میتوان خطر گسیختگی نظم حقوقی کشور را دید، شکل و شیوه بهرهبرداری منفعتطلبانه و غیراصولی از قانون از سوی قدرتمداران است. کشاندن بازی قدرت به قلمرو «سرزمین» از نمونههای مهم این شیوههاست که باید بسیار از آن ترسید و گریخت و گاهی در موضوعاتی مانند بعضی طرحهای انتقال آب یا بعضی تقسیمات کشوری مشاهده میشود. حوادث اخیر شهرستان کازرون را میتوان از این زاویه هم بررسی کرد. حوادث کازرون بهدنبال پافشاری عدهیی برای تقسیم این شهرستان و تصویب آن در وزارت کشور رخ داده است. در ادامه هم مدیریت قابل انتقاد بحران به ابعاد موضوع افزود. براساس این طرح بخشهای «قائمیه» و «کوهمره نودان» از کازرون جدا شده و با نام «شهرستان کوه چنار» در تقسیمات کشوری به شهرستان جداگانهای تبدیل خواهد شد.
در چنین مواردی تقسیمات کشوری، به جای طراحی براساس اصول آمایش سرزمین و معیارهای متعددی که برشمردیم، به ابزاری برای قدرتطلبی بیشتر محلی و منطقهیی بدل میشود. در این مدل، تولید فشارهای اجتماعی از قبیل تظاهرات و طومارنویسی و تبلیغات سیاسی و مانند اینها و نیز ایجاد فشارهای پنهان و آشکار اداری، ضعف وزارت کشور و بدهبستانهای پشت پرده، جانشین کارهای عمیق و فراگیر تخصصی میشود.
تقسیمات کشوری نقش مهمی در امنیت ملی و توسعه ملی دارد. تقسیمات کشوری را نباید با تفکیک کشور اشتباه گرفت. کشاندن قلمرو «سرزمین» به رقابت برای افزایش قدرت فردی و گروهی، نطفه نارس بازی خطرناکی است که اگر پیشرفت کند، به ناکجاآبادی توصیفناپذیر میرسد.
روزنامههای باند روحانی از سیاست «انسداد سازی» اروپا استقبال کرده و آن را گشایش برای رژیم دانسته اند:
آرمان: در مقابله با تحریمهای آمریکا از امروز اتخاذ شد؛ تصمیمات اروپا برای حفظ برجام
ابرار: اجرای مقررات مسدود کننده اتحادیه اروپا برای مقابله با تحریمهای آمریکا علیه ایران
اعتماد: گام اجرایی اروپا برای مصون نگهداشتن تجارت با ایران علیه بوالهوسی آمریکایی
اطلاعات: توافق سران اتحادیه اروپا برای نجات برجام
جهان صنعت: توافق اعضای اتحادیه اروپا؛ انسداد تحریمهای آمریکا در دستور کار
خراسان: همزمان با بیانیه اتحادیه اروپا برای اجرای قوانین مقابله با تحریمهای آمریکا بررسی شد؛ اما و اگرهای «انسداد تحریمها»
برخی روزنامههای باند روحانی تلویحا عقبنشینی در برابر خواستههای اروپا در حوزههای موشکی و منطقهیی را پذیرفتهاند:
آرمان: فلاحت پیشه: عضو کمیسیون امنیت مجلس: اگر بیانیه اخیر خانم موگرینی اجرایی شود و اروپا در مسیر تأمین منافع قانونی ایران در چهارچوب برجام گام بردارد، این امکان وجود دارد که مذاکرات مستقلی میان ایران و اروپا در حوزههای سیاسی و امنیتی شکل بگیرد تا برخی بهانههای بیثبات ساز نیز در این مسیر از بین برود.
آرمان: علی خرم: اروپا هم دارای دو نوع ملاحظه میباشد که ایران باید آنها را مورد توجه قرار دهد. ملاحظه اول در مورد روابط دوجانبه کشورهای اروپایی با ایران است که برخی نکات حقوقبشری در آن نهفته است
ملاحظه دوم مربوط به نقاط اشتراک نظر اروپا و آمریکا در مورد نقش ایران در سوریه و یا مسائل مربوط به برد موشک است که ایران میتواند تا حد ممکن در گفت و گوهای دوجانبه موضوع را برای اروپا روشن کند. عدم انعطاف ایران در مورد ملاحظات اروپا باعث میشود اروپا به سوی ترامپ گرایش پیدا کند و اجماع موجود پشت سر ایران شکسته شود. بنابراین قبل از دیر شدن باید بهطور جدی به تبعات آن اندیشه نمود. اینکه آیا این تصمیم اروپا قادر خواهد بود بهطور کامل جلو تحریمهای آمریکا را بگیرد بعید است، مگر اینکه اروپا با سایر اقدامات خود، دونالد ترامپ را قانع سازد که نسبت به اعمال تحریمها بیشتر تأمل کند ولی همین اقدام سران کشورهای اروپایی میتواند فضای روانی ایجاد شده توسط آمریکا برای سرمایهگذاران و خریداران نفت ایران را بشکند و ایران با آرامش بیشتری به صادرات نفت خود و سایر موارد بپردازد.
یک روزنامه باند روحانی نسبت به پیوند وقایع داخلی و بینالمللی به نظام هشدار داده و توصیه به عقبنشینی کرده است:
اعتماد: علی خرم: در حال حاضر اروپاییها ضمن اینکه ایستادگی قابل توجهی را در مقابل آمریکا در خصوص تحریمها نشان میدهند، دغدغههای دیگری نیز دارند که مسأله فعالیتهای ایران در منطقه بهخصوص نفوذ ایران در سوریه یکی از این مسائل است. اروپاییها همزمان مسیر تحت فشار قرار دادن ایران در حوزههای غیرهستهیی را دنبال میکنند تا از این طریق به ترامپ نشان دهند که همزمان با حفظ برجام و مقابله با تحریمها، به مباحث دیگری که مدنظر آمریکا است نیز ورود پیدا کردهاند. میتوان گفت که سیاست اروپا در قبال ایران در حال حاضر ترمیم هر دو روی سکه است تا در نتیجه آن بگویند که هم تعلیق تحریمهای هستهیی ایران را حفظ کردهاند و هم با ایران درباره سایر موضوعات وارد گفتگو شدهاند.
توصیه ما این است که حکومت در داخل نیز آستین بالا بزند و به برخی از نارضایتیها و انتقادهای داخلی پاسخ داده و آنها را سر و سامان دهد. در اتفاقی مانند حوادث چند روز اخیر در کازرون، شاید کمتر کسی باور کند که این میزان نارضایتی صرفاً بهدلیل تقسیمات ارضی بوده باشد. باید در داخل با هوشیاری برخورد کرد.
روزنامههای باند علی خامنهای نسبت بهعملی شدن قانون «انسداد تحریمها» توسط اروپا ابراز بدبینی کردهاند:
افکار: پاسدار اسماعیل کوثری: ضمانت اروپاییها به هیچوجه عملی نمیشود
جوان: بهرغم شروع بررسی قانون انسداد برای حفاظت از شرکتهای اروپایی؛ ماکرون: بهخاطر ایران با آمریکا سرشاخ نمیشویم
حمایت: انگلیس آلمان و فرانسه مقابله با برنامه موشکی کشورمان را خواستار شدند؛ یک بام و دو هوای اروپا در ادامه برجام!
خراسان: همزمان با بیانیه اتحادیه اروپا برای اجرای قوانین مقابله با تحریمهای آمریکا بررسی شد؛ اما و اگرهای «انسداد تحریمها»
رسالت:صدیقی: با چه جرأتی میتوانیم به اروپاییها اعتماد کنیم
عصر ایرانیان: بیانیه سه کشور اروپایی با چاشنی زیادهخواهی روزافزون؛ برنامه دفاعی و منطقهیی ایران جزو شروط ماست
قدس: ره آورد سفرهای اخیر ظریف و بازتاب مطبوعاتی آن: تقلای رسانهیی برای بزک برجام اروپایی
کیهان: این هم از اروپا! ماکرون: بهخاطر ایران مقابل آمریکا نمیایستیم
کیهان: قوانین مسدود سازی اروپا با تحریمهای اصلی آمریکا درگیر نمیشود
یک روزنامه باند ولیفقیه ارتجاع نسبت به پیامدهای پذیرش توافق با اروپا هشدار داده است:
حمایت: سرمقاله: یکی به نعل، یکی به میخ!
اروپاییها بهعنوان یکی از طرفهای اصلی توافق هستهیی که در نقض عهدهای برجامی دستکمی از آمریکا ندارند، در تازهترین موضعگیریهای خود در خصوص حفظ این توافقنامه، یکی به نعل و یکی به میخ زده و ضمن تأکید ضمنی بر ادامه همکاری با ایران، از زیر بار مسئولیتهایشان شانه خالی کردهاند. «فدریکا موگرینی»،
بدون رودربایستی اعلام کرد: «این اتحادیه قادر نیست ضمانتهای حقوقی و اقتصادی به ایران بدهد اما برای یافتن راهی بهمنظور حفظ سرمایهگذاریهای پسابرجامی اروپاییها در ایران جدی است.» ایشان البته توضیح ندادهاند که اروپاییها چطور میتوانند به جد، بهدنبال حفظ قراردادها و سرمایهگذاریها در کشورمان باشند و از سوی دیگر، به ایران که همه تعهداتش را به انجام رسانده و متحمل خسارت خروج بیهزینه آمریکا از برجام شده، تضمینهای اقتصادی - حقوقی ندهند!
و نه خانم موگرینی و نه هیچ مقام مسئول دیگری در اتحادیه اروپا نمیتواند بانکها و شرکتهای اروپایی را در حالیکه تیغ مجازات آمریکا بالای سر آنهاست، مجبور به تعامل با ایران کنند. این واقعیتی است که «آنگلا مرکل»، صدراعظم نیز به آن اشاره داشته و گفته است که جبران همه خسارتهای اقتصادی در تجارت با ایران توهم است!
نکته اینجاست که طرح موضوعات اینچنینی (حمایت از شرکتها در برابر تحریمهای آمریکا) که نوعی مشوق و دلگرمی تفننی و ظاهری برای کشورمان بهشمار میآیند، بدون متعهد کردن شرکتها و بخشهای غیردولتی اروپایی به حفظ روابط مالی – تجاری با ایران، سناریویی است که برای حفظ برجام با هر قیمتی در داخل و خارج آغازشده و کلید خوردن مانور رسانهیی – سیاسی حول این موضوع نیز محتمل است.
سیاستهای اعمالی و اعلامی تروئیکای اروپایی نشان میدهد که آنها بیش از آن که بهدنبال ارائه تضمینهای عینی و رفع تحریمهای ایران باشند، خواستار مذاکره درباره قدرت دفاعی و منطقهیی جمهوری اسلامی هستند و با اظهاراتی سخیف، برجام را ناقص و خواهان مذاکره موشکی و منطقهیی شدهاند. در همین راستا، بهنظر میرسد که آمریکاییها برای مجبور کردن ایران به برجام های 2و 3، گامهای محسوسی را برای معرفی کردن ایران اسلامی بهعنوان ناقض برجام برداشتهاند. بر اساس این پروژه خطرناک، «ترو واریوراناتا»، رئیس بخش بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی که مهمترین فرد در تأیید نهایی پایبندی ایران به برجام است، برکنار شده و بناست که با رجوع به مستندات واهی نتانیاهو در مورد سایتهای محرمانه هستهیی، ایران بهعنوان ناقض برجام معرفی شود!
این فضاسازی دو فایده بزرگ برای آمریکا دارد. اول آن که میتواند با این ترفند، ایران را وادار کند تا در کمیسیون مشترک، طرح شکایت کند و پروسه قانونی را به جریان اندازد. اگر این اتفاق بیفتد، نتیجه این میشود که تهران از برجام خارج شده و نهایتاً مکانیزم ماشه خودبهخود عمل خواهد کرد و تحریمهای سازمان ملل افزون بر تحریمهای آمریکا بازخواهند گشت. دوم، کشورمان را بر سر دوراهی نقض برجام یا دستیابی به توافقی بدون حضور آمریکا با اروپاییها قرار دهد که در این صورت، واشینگتن موفق شده خود را از تعهدات برجام خلاص کرده و با فراغ بال، ایران را زیر فشار تحریمها و مذاکرات جدید قرار دهد.
اروپا بدون اینکه تلاشی برای جبران مافات کند، بهدنبال مذاکره در باب مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی است و بهدنبال محدود کردن توان منطقهیی انقلاب در حمایت از جبهه مقاومت است... بازی پشت پرده آمریکا و اروپا با کمی دقت مشهود است؛ لذا باید با تکیه به توان داخلی برای رفع مشکلات، این پیام به طرفهای غربی داده شود که دوره این نمایشها تمامشده و از یک سوراخ، دو بار گزیده نمیشویم.
یک روزنامه همسو با باند روحانی از طرح باند رقیب برای حذف روحانی خبر داده است:
اعتماد: سعید حجاریان: راستها چهار سناریو پیش روی دولت روحانی قرار خواهند داد. اولین آنها پیشنهاد استعفاست؛ یعنی روحانی را به استعفا دلالت کنند. دومین سناریو، اِعمال فشار است؛ و بر سر مسائل شخصی رئیسجمهور مانور دهند. سپس بر مبنای عکسالعمل روحانی حملات را تشدید کرده و از رئیسجمهور مشروعیتزدایی و نهایتاً وی را وادار به کنارهگیری کنند.
سناریوی سوم، طرح عدم کفایت روحانی است؛ بهنظر اگر اکثریت مجلس تا پایان سال اوضاع را بحرانی ببینند و نتوانند در برابر فشار مردم تاب بیاورند و به این جمعبندی برسند که دولت توانایی حل بحران ندارد، لاجرم و شاید بنابه بعضی صحبتها موضوع عدم کفایت را مطرح میکنند.
آخرین سناریو از جنس پروندهسازی است؛ به این نحو که مجموعه عملکرد روحانی را رصد کنند و فیالمثل بگویند رئیسجمهور با اصحاب فتنه سر و سرّی داشته یا در موضوع برجام دو و سه با خارجیها ارتباطی برقرار کرده است... هرکس بخواهد درون نظام بیاید و رئیسجمهور شود، وضعیتی بهتر از روحانی نخواهد داشت و شاید وضعیتش بدتر شود.
روزنامههای همسو با حسن روحانی کارنامه یکساله او را منفی ارزیابی کرده و به وی هشدار دادهاند:
ابتکار: دولت دوازدهم بعد از انتخابات 96 چه شرایطی را تجربه کرده است؟
افزایش فشارها بر ایران از سوی آمریکا و در خطر افتادن برجام، مشکلات اقتصادی دولت و اعتراض گروههای مختلف – از کارگرانی که حقوقشان را دریافت نکرده بودند تا زنان مخالف حجاب اجباری و دراویش – دولت روحانی را در وضعیت نامطلوبی قرار داده. تاثیر این اعتراضها صرفاً در حوزه سیاسی نبوده است. برای نمونه اعتراضهای دیماه در بیش از ۷۰شهر ایران که عمدتاً مسائل اقتصادی از سوی مقامهای حکومتی بهعنوان انگیزه اولیه آن عنوان شد بر بررسی لایحه بودجه و تغییرات در آن در مجلس مؤثربود، همانطور که این اعتراضها موجب شد دولت در نهایت گرچه به شکل موقت با فیلترینگ تلگرام موافقت کند دست آخر در آغاز سال 97 حکم فیلتر تلگرام بنابه اظهارات روحانی در فضای مجازی اجرا شد و مردم با تناقض بزرگ روبهرو شدند، از طرفی وعدههای روحانی را تکرار میکردند و از سوی دیگر هم فیلترینگ اجرا شد
از این رو همزمان فشارهای خارجی بر ایران، بهخصوص درباره متن و حاشیه برنامه موشکی ایران افزایش یافته است و بهنظر میرسد کمکم اروپا نیز با آمریکا برای فشار بر ایران در این زمینه همسو شده است. حال سؤال مهمی مطرح است که اینک پس از یک سال که از عمر دولت روحانی و کلید طلایش سپری شد چرا هزار وعده خوبان رنگ واقعیت به خود نگرفت و کلیدهای حسن روحانی قفلهای زندگی مردم را باز نکرد.
مدیر فنی یک روزنامه نیز اعتقاد دارد روحانی عملکرد قابل قبولی در این یک سال نداشته است. او میگوید: «مردم تغییری در زندگی خود نمیبینند و احساس رضایت در بین مردم نیست. دولت روحانی نتوانسته است به خواست مردم جامعه عمل بپوشاند حتی در امر رسانه موفق عمل نکرده است، نبود ثبات در قیمت اجناس فشار فراوانی را از لحاظ روانی بر دوش مردم گذاشته است. تورم روز به روز رو به فزونی بوده و همین امر باعث شده است اعتماد مردم از دولت کمتر شود»
بحران بانکی نیز یکی از چالشهای بزرگ دولت روحانی در سال گذشته بود. چالشی که جرقه آغاز اعتراضات سراسری در زمستان سال گذشته بود. دولت ظاهراً توانست با پرداخت خسارت سپردهگذاران از منابع بانک مرکزی، بحران مؤسسات غیرمجاز را از سرگذراند، ولی بعید بهنظر میرسد بتواند از پسِ سایر اشکال بحران بانکی که بهدنبال هم پدیدار خواهند شد به این راحتی بربیاید.