728 x 90

مروری بر رسانه‌های حکومتی –سه‌شنبه ۲۹خرداد ۹۷

مروری بر رسانه‌های حکومتی –سه شنبه ۲۹خرداد ۹۷
مروری بر رسانه‌های حکومتی –سه شنبه ۲۹خرداد ۹۷

روزنامه‌های حکومتی در روز سه‌شنبه ۲۹خرداد تیتر مشترکشان را به تأیید اعدام جنایتکارانه محمد ثلاث اختصاص داده‌اند و سپس به دود و دم روحانی در مورد اخذ مالیات از دانه درشتهای اقتصادی پرداخته‌اند. در کنار این تیتر، حملات باندی و اعترافات حول وضعیت وخیم اقتصادی در روزنامه‌های هر دو باند حاکم دیده می‌شود. ابتدا به تیترهای روزنامه‌های باند ولی‌فقیه نگاه می‌کنیم:

ابرار: درخواست ۱۰نماینده از هیأت رئیسه مجلس: تخلفات قانونی بانک مرکزی به قوه قضاییه ارجاع شود

ابرار: استیضاح ربیعی با ۵۰امضاء کلید خورد

افکار: کسی پاسخگوی تورم فعلی نیست

جوان: اعلام اتهام دیدبان علیه چند مقام ارشد فعلی و سابق بانک مرکزی

رسالت: احمد توکلی خبر داد: اعلام جرم علیه ۶مقام ارشد بانک مرکزی

رسالت: ۵۰نفر از خریداران سکه هر یک بیش از ۷میلیارد تومان سود کردند

سیاست روز: شکاف عمیق دخل و خرج کارگران

صدای اصلاحات: اردیبهشت ۱۴هزار میلیارد تومان چک برگشت خورد

صدای اصلاحات: سیف احضار شد

عصر ایرانیان: آقای رئیس جمهور گفتاردرمانی دوای درد مردم نیست

کیهان: مشکلات امروز اقتصادی کشور ناشی از اتفاق و حباب، آن چنان‌که رئیس‌جمهور محترم و برخی مسئولان دولتی می‌گویند نیست و اخلالگران اقتصادی دانه‌درشت در نبود قاطعیت سران قوا پازل دشمن برای ایجاد نارضایتی عمومی را تکمیل می‌کنند.

روزنامه‌های باند حسن روحانی نیز به پاره‌یی از نارساییهای اقتصادی اذعان کرده و علت را در سیاستهای باند رقیب دانسته‌اند، برخی هم دولت روحانی را مسبب وضعیت خراب اقتصادی می‌دانند:

اقتصادپویا: عضو انجمن قطعه سازان: چینیها دیگر حاضر به فروش قطعه به ما نیستند

ایران: هشدار رئیس جمهوری: سودجویان اقتصادی آماده برخورد قاطع مالیاتی باشند

ایران: مافیای واردات غیرقانونی ۶۵۰۰خودرو کیست

جهان صنعت: قاچاق خودرو با روند قانونی

شرق: اعلام جرم علیه مدیران قبلی و فعلی بانک مرکزی

جهان صنعت: با وجود آن که دولت در شرایطی دست به اجرای سیاست تک‌نرخی کردن ارز زد که شوک ناشی از خروج آمریکا از بازار می‌توانست قیمتها را چنان بالا ببرد که هیچ دولتمردی قادر نباشد برای کنترل افزایش قیمتها کارساز باشد، باید این‌گونه استدلال کرد که‌ تک‌نرخی کردن ارز، سیاستی شکست خورده است که روزهای آخر عمرش را سپری می‌کند و باید منتظر ورود‌ نرخ‌های جدیدی به بازار اقتصادی و کالایی کشور باشیم.

آرمان: «۳۱مفسد اقتصادی در غارت بانکها نقش اصلی دارند»؛ این خبری بود که امیر خجسته رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس اعلام کرده بود

حالا اما خجسته می‌گوید که این افراد در ارتباط با مسئولان نظام هستند؛ مسئولانی که به‌گفته او ۳۱مفسد اقتصادی را مدیریت می‌کنند.

حملات باندی حول مذاکره با آمریکا و برجام موضوع مشترک روزنامه‌های هر دو باند حاکم است:

افکار: محمد نبی حبیبی: برخیها با وطن‌فروشی می خواهند منافع آمریکا در ایران را تضمین کنند

جوان: ورشکستگان سیاسی باز هم نسخه ذلت پیچیدند

آرمان: چرا اصول‌گرایان دلواپس مخالف FATF هستند

اصولگرایان که احتمال تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم را بالا می‌دانستند با توسل به چندین حربه با این موضوع مخالفت کردند.

ایران: علیرضا رحیمی عضو هیأت‌رئیسه مجلس: مخالفان اطلاعی از ابعاد حقوقی «اف.ای.تی.اف» ندارند

یک روزنامه باند روحانی خبر از مخاصمات بین روحانی و پاسدار سلیمانی داده است:

جهان صنعت:‌گفته می‌شود در جریان برگزاری مراسم عید سعید فطر، میان رئیس‌جمهور و فرمانده سپاه قدس مشاجره لفظی رخ داده است

پیش از شروع خطبه‌های نماز هنگامی که حسن روحانی به محل استقرار مقامات نظام وارد شد قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به وی درباره عدم تخصیص و اجرایی شدن بودجه نظامی به رئیس‌جمهور تذکر داد که با واکنش تند روحانی مواجه شد.این گزارش اضافه می‌کند که علی شمخانی در این مشاجره لفظی مداخله و وساطت کرده و آن را پایان داده است.

اذعان به انزوای اجتماعی رژیم و نفرت مردم از نظام ولایت و مهره‌هایش در روزنامه همسو با حسن روحانی دیده می‌شود:

جمهوری اسلامی: وظیفه متولی!

آیا این روزها وقتی نویسنده‌ای از وقایع هفتم تیرماه و یا شهریور سال ۶۰ بنویسد. برای خواننده به‌ویژه اگر نسل انقلاب ندیده هم باشد، چه احساسی را تداعی می‌کند؟ برای او شخصیت‌های مثل بهشتی یا هاشمی و دیگران، همانند نسل ما الهام‌دهنده هستند و یا فقط چند تا اسم که در چنین روزی از دنیا رفتند؟ نقش و فرهنگ و سیره و زندگی آنان اصل و هدف یادآوری این خاطرات و برگزاری مراسم مربوطه است که اصلاً جایگاهی ندارد. و البته مقصر اصلی خود متولیان همین نظام هستند، چهره‌هایی که شاید وقتی نوبت به خودشان برسد حتی مرده یا زنده بودنشان نیز برای مردم خیلی تفاوتی نکند.

مسئولان نظام در زنده نگه‌داشتن این چهره‌ها به‌ویژه خمینی در میادین پرغوغای سیاست زدگی و قدرت طلبی، کوتاهی جبران ناپذیری کردند. بله هفتم تیر و هشتم شهریور و ۲۲بهمن و ۱۲فروردین و ۱۴خرداد در تقویم‌های رومیزی و دیواری ما، با علامتی قرمز به نشانه تعطیل است! خودنمایی می‌کند. و یا در کتاب درسی مدارس برای دانش‌آموزان تدریس می‌گردد و از جمله سؤالات گزینشی در ادارات است ولی این‌ها همه ظواهر و تشریفاتی بیش نیست. در قلب‌ها چه می‌گذرد؟ وجدان خود را قاضی کنید، ببینید چه پاسخی برای این سؤال می‌یابید؟

غلط کردم گویی از زبان خمینی و تلاش برای در بردن او نسبت به اعدام مجاهدین در دهه ۶۰در روزنامه ارگان دولت روحانی دیده می‌شود:

ایران: سیدهادی خامنه‌ای: اعدام‌های ابتدای انقلاب را نمی‌شود به امام نسبت داد

سید‌هادی خامنه‌ای دبیرکل مجمع نیروهای خط امام گفت: دور از ذهن نیست اگر بگوییم که حتی مواضع امام هم در سال ۹۰ می‌تواند متفاوت با سال ۶۰ باشد، نه از این جهت که ایشان از اصولش دست می‌کشید، اما متناسب با شرایط، مواضع نیز می‌تواند دچار تغییر شوند. برای این ادعا نشانه‌هایی نیز هست. آن زمان که شعار جنگ جنگ تا پیروزی مطرح بود، امام معتقد بود جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان! اما مدتی بعد از آن قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و این‌ کار را به نوشیدن جام‌زهر تشبیه کرد، پس با وجودی که پذیرش قطعنامه برای ایشان کار سختی بود اما قبول کرد. در مورد اعدام‌هایی که بعد از انقلاب اتفاق افتاده، باید گفت در زمان خلفای بعد از پیغمبر(ص) هم اتفاق افتاد. حضرت امیر هم بعضی انحرافات را در برخی کارگزاران دید و آنها را از کار برکنار کرد. بعد از انقلاب هم برخی گروهک‌ها مسائلی به وجود آوردند که بسیار غیرعادی بود. نخست ترورهایی که صورت گرفت شرایط را امنیتی کرد. سال ۶۰ شرایط بسیار بدی بود، هر روز خبر ترور می‌آمد. آن‌ هم ترورهای کور. شرایط سخت بود و شخصیت‌های درجه اول هم در خطر بودند و بسیاری افراد مثل آقای ‌هاشمی، خامنه‌ای و موسوی اردبیلی تا برسد به آقای رجایی، باهنر و... مورد ترور قرار گرفتند. اینها باعث شد که شرایط جامعه از حالت عادی بیرون بیاید و دچار هرج‌ و ‌مرج بشود. ممکن است افرادی هم بر اساس احساسات اشتباهاتی هم بکنند، ولی امامی که من سراغ دارم در همان سال‌های ۶۲-۶۱ حتی نسبت به تعزیر، حساسیت داشت، به‌طوری‌که وقتی پیش ایشان از تعزیر سخن گفتند ایشان حرف گوینده را قطع کرد و گفت: نگویید تعزیر، بگویید جنایت! خب چنین امامی را می‌شود متهم کرد که حقوق‌بشر را قبول ندارد؟

در یکی از سال‌های ۶۲-۶۱ آقای فهیم کرمانی از طرف امام، مأمور بازدید از زندانها شده‌ بود و در نتیجه گزارشهایی خدمت امام آورد که حاکی از شکایت و انتقاد زندانیان از وضع زندان و مسئولان زندان مثل آقای لاجوردی بود. امام برای رسیدگی به این مسأله، سران قوا را دعوت کرد، با تماس حاج احمدآقا من هم رفتم. امام بسیار ناراحت و گرفته بود از این ماجرا و سکوت بر جلسه حاکم بود تا جایی‌که آقای ‌هاشمی سکوت را شکست و بعد گزارش را مقابل ایشان خواندند و تا کلمه تعزیر را آقای فهیم به‌کار برد، امام حرفش را قطع کرد و گفت نگویید تعزیر، بگویید جنایت! چنین دیدگاهی واقعاً مهم است! از همین ‌رو نمی‌شود بسیاری از اتفاقات رخ ‌داده را به امام، آن‌ هم با چنین نگرشی نسبت داد. بعد از مدتی به ما اطلاع دادند که امام، من و آقایان سیدمحمود دعایی و دکتر ‌هادی را خواستند. امام از مشکلات زندانیان گفتند و از ما خواستند که گزارشهایی برای ایشان ببریم.

یک روزنامه باند روحانی نسبت به پیآمد گرانی و بحران اقتصادی هشدار داده است:

آرمان: خجسته نماینده مجلس تأکید کرد: اگر روند گرانی و بی‌تفاوتی مسئولان ادامه پیدا کند یک خطر جدی است که قطعاً آسیب آن از آمریکا بیشتر خواهد بود. هیچ‌کدام از مسئولان تخصصی و کشوری جوابگو نیستند و همه در حد حرف اقدام می‌کنند و هیچ‌کس کنترلی بر بازار ندارد. ارزش پول ملی ما نصف شده است و حقوق ۲میلیونی ارزش ۱میلیون تومان را دارد. همه‌چیز به‌هم ریخته و یک نفر باید به داد کشور برسد.

ما در مسئولان قاطعیت نمی‌بینیم در حالی‌که مردم تشنه قاطعیت هستند. مسئولان تعمداًًً کاری که آمریکا انجام می‌دهد؛ را انجام می‌دهند. آمریکا به‌دنبال نارضایتی مردم است و مسئولان نیز با اقداماتشان همین کار را انجام می‌دهند.

وضعیت رژیم در پیمان شانگهای موضوع مقاله روزنامه همسو با باند روحانی است:

شرق: سرمقاله: ایران ِضعیف، خواسته چین و روسیه

حضور رئیس‌جمهور روحانی در اجلاس اخیر شانگهای، آن هم پس از خروج ایالات متحده از برجام، سؤالاتی را درباره نوع ارتباط ایران با شرق و کشورهای منطقه ایجاد کرده است. سؤال این است؛ عضویت ایران در شانگهای به سود ایران است؟ آیا در این شرایط می‌توان به حمایت‌های چین و روسیه امیدوار بود؟ آنچه در حال حاضر در شانگهای می‌گذرد، اختلاف عمیق بین دو قدرت اصلی SCO- پکن و مسکو - درباره پیشنهاد ایران برای عضویت است. ایران که در سال ۲۰۰۸ برای پیوستن کامل درخواست عضویت و بارها و بارها بر این خواسته تأکید کرد اما از سال ۲۰۰۵ تا کنون تنها از وضعیت ناظر برخوردار است. در موعد مقرر امید ایران با وعده‌های پذیرفته‌نشده‌ای به آینده موکول می‌شود... اگر چه ایران دیگر تحت تحریم‌های سازمان ملل‌متحد نیست، اختلافات داخلی برای عضویت ایران ادامه یافته تا این فرایند را از بین ببرد. پس چرا ایران می‌خواهد به یک سازمان که آمادگی پذیرش عضویت آن را ندارد، بپیوندد؟ شانگهای مورد نظر ایران، سازمانی است که به‌نحوی آن را در تحلیل‌ها «ناتوی شرق» قلمداد می‌کنند. مجموع تجارت خارجی چین با ایالات متحده در سال ۲۰۱۶ برابر با ۵۲۴میلیارد دلار بوده است. حدود بیش از ۱۸درصد صادرات چین به ایالات متحده است که رتبه نخست را در بین شرکای چین دارد (روسیه با سهمی برابر با ۸.۱درصد در رتبه ۱۵و ایران با سهمی حدود ۸.۰درصد (هشت‌دهم درصد) در رتبه ۲۸قرار دارند). بنابراین با افزایش رویارویی نظامی با آمریکا و ساماندهی این سازمان در نگرش در این راستا، این تنها چین است که از این بازی زیان خواهد دید. به همین سبب هر گونه تغییرات در اهداف و عملکرد سازمان به سوی رویارویی با غرب، موجب ازدست‌دادن بزرگ‌ترین شریک تجاری چین خواهد شد. حتی چین برای جلوگیری از رویارویی نظامی در مناطق مورد مناقشه جزایر مشترک در دریای چین جنوبی و احداث جزایر مصنوعی که حساسیت آمریکا را برانگیخته و احتمال رویارویی نظامی با ایالات متحده و ناامن‌شدن راههای دریایی را سبب خواهد شد، ناگزیر به ایجاد بنادری در حوزه اقیانوس هند شده که در نهایت به محاصره دریایی هند و پایان دادن به سیطره دریایی این کشور منجر خواهد شد. در این شرایط ورود ایران به شانگهای به‌زعم چین به‌معنی سوق‌دادن این سازمان به سمت تبدیل‌شدن به ناتوی شرق است و موجب افزایش گرایش‌های ضدآمریکایی خواهد شد که اگر چه چین هم با آن موافق است ولی محدودیت‌های اقتصادی و تجاری چین، این قدرت آسیایی را ناگزیر به تعامل با ایالات متحده می‌کند و حتی جنگ تجاری هر دو طرف با هم نیز نتوانسته موجب جبهه‌گیریهای تهدیدآمیز نظامی علیه یکدیگر شود. چین بر آن است تا با عضویت در این سازمان عمق استراتژیک برای خود به دست‌آورد و از تهدیدات ایالات متحده در حوزه اقیانوس آرام در امان مانده و جریان واردات انرژی و صادرات کالایی خود را برای فراهم‌آوردن زندگی آرام برای ۳.۱میلیارد نفر جمعیت خود تدارک ببیند و مدیریت کند.

بنابراین چین نه‌تنها از تبدیل‌شدن عرصه شانگهای در راستای اهداف روسیه ناراضی است، بلکه آمال خود را در تغییر ساختار سازمان برای ایجاد امنیت و آرامش برای سهولت در راستای اقتصاد دنبال می‌کند. در اینجا چین با روسیه در تضاد قرار می‌گیرد. بخش زیادی از قلمرو مورد عمل ابتکار «یک کمربند یک راه»، چین که کشورهای زیادی را در عرصه اوراسیا درگیر روابط اقتصادی با چین خواهد کرد، در حدواسط چین و اروپا در قلمرو سازمان شانگهای قرار دارد. مطلوبیت قلمرو سازمان شانگهای برای چین حیاتی است، زیرا می‌تواند با تکیه بر جبهه غربی خود، از جبهه شرقی دفاع کند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/519f6af9-cdba-4c51-b040-d566ecbed3b5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات