روزنامههای حکومتی امروز همه با هم در این دروغ بزرگ مشارکت دارند. این در حالی است خبرگزاریهای خارجی از جمله آسوشیتدپرس و واشنگتن پست نوشته بودند صدها نفر، برخی هم هزاران نفر، و بهندرت چند دههزار نفر نوشته بودند، اما رسانههای حکومتی از میلیونها نفر کوتاه نیامدهاند. این در حالی است رسانههای عربی پر است از اعتراف مقتدی صدر گماشته رژیم، بهاین واقعیت که مردم عراق بهخصوص قیامآفرینان این کشور در این نمایش رژیم ساخته شرکت نداشتند. جالب است که حتی برخی از رسانههای حکومتی بهانزوای رژیم در عراق اذعان کردهاند.
جهان صنعت نوشته است: «عراق از فردای ترور سردار سلیمانی در همراهی با ایران رفتار پاندولی و سینوسی داشته و در میان انتخابهای راهبردی، بیشتر در زمین آمریکا بازی کرده است».
تشدید تحریمها و انزوای روزافزون جهانی رژیم در اثر فعال شدن ماشهٔ اتوماتیک توسط اروپا، موضوع مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است. بعد از آن بحران نمایش انتخابات جلب نظر میکند، در کنار اینها اوضاع در هم ریخته اقتصادی اجتماعی جلب توجه میکند، و بسیاری از بحرانهای دیگر رژیم از جمله FATF، ماجرای احکام فدراسیون فوتبال آسیا در مورد رژیم که بهصورت بحرانی در درون رژیم ریخته است. ولی مقدم بر همهٔ اینها باید تأکید کنم روح حاکم در ورود بهاین بحرانها در تمام روزنامههای حکومتی، فضای انفجاری جامعه و وحشت از قیام است.
روزنامهٔ مستقل: شهابالدین بیمقدار عضو مجلس رژیم: مردم خسته شدهاند حتی یک آهن و ستون و سیلندر ماشین عمری دارد که وقتی دوره بهاصطلاح خستگیاش سر میرسد دیگر نباید مورد استفاده قرار گیرد چون منفجر میشود؛ این مثال سیلندر را میتوان برای جامعه زد که اگر خسته شود با فشار دیگری منفجر خواهد شد.
آرمان: با مردم چه کردهایم؟... در آبان ۹۸ درست است که صدای اعتراض صدای کسانی است که از تصمیم ناگهانی دولت در افزایش ناگهانی قیمت بنزین بود، اما بخش دیگری هم بهخاطر ناگهانی بودن تصمیم بود. وقتی مردم پاسخ سؤالاتشان را نگیرند و پاسخ مطالباتشان را نشنوند حتی اگر از خیابان بیرون رفته باشند، بهمنزله قانع شدنشان نیست... هشدارهای جامعه شناسان فقط از روی مبانی نظری محض نیست. یک بخش از آنچه الآن دارد تحلیل میشود و اسباب نگرانی است، بدون پاسخ ماندن سؤالات و مطالبات و خواستههای مردم در این حوزه است.
اینها وجوهی از انزوای داخلی رژیم هستند که وقتی در کنار انزوای خارجی رژیم قرار بگیرند معنای دیگری پیدا میکنند و عمق بنبست نظام در برابر مردم و مقاومت ایران از یکسو و جامعه جهانی از سوی دیگر را بهروشنی نشان میدهد. اذعان بهاین بنبست بهخصوص در عرصهٔ جهانی و در مورد بحران اخیر یعنی فعال شدن مکانیسم ماشه، در روزنامههای هر دو باند حاکم دیده میشود.
جوان: انگلیس، آمریکا و فرانسه در طول چهارسال و نیم گذشته توانستند خواستههای متنوع خود از جمهوری اسلامی... را اجرایی کنند تا بعد از «تثبیت چنین مولفه»هایی بهدنبال بازگرداندن ایران بهوضعیت قبل از امضای برجام (و بهمراتب بدتر از آن) باشند و فعال سازی مکانیسم ماشه با همین هدف صورت میگیرد... بهصورت قطعی در نهایت مکانیسم ماشه را فعال میکنند و برگ نهایی از اهرمهای فشار برای تغییر رفتار نظام، مندرج در برجام را فعال خواهند کرد. کما اینکه مبنای حرف روز گذشته جو بایدن میتواند بهاحیای تفکر شکستخورده داخلی بیانجامد.
جهان صنعت: علی بیگدلی: فراموش نکنیم که مکانیسم ماشه تقریباً شروع شده است. و این طور که معلوم است در جلسات حل اختلاف بهجایی نخواهیم رسید. ضمن اینکه با مقاومت نظام، سرعت انتقال پرونده ما بهشورای امنیت سریعتر خواهد شد. بعد از آن نیز شش قطعنامه علیه ما در ۲۰۱۵تصویب شده بود بازمیگردد و ما از چهار کانال تحریم میشویم... بهنظرم حتماً لازم است که ایران قدری تغییرات استراتژیک در منطقه و داخل از خود نشان داده و نرمش بهخرج دهد... بههیچوجه نمیتوان و نباید منتظر نرمش در سیاستهای منطقهیی و بینالمللی بود.
ستاره صبح: مهدی مطهر نیا: هر چند هدف اروپا از فعالسازی این مکانیسم حفظ برجام و بازگشت ایران بهپایبندی بهتعهدات خود است، اما از سوی مقابل هر میزان که اروپا از دستیابی بههدف خود دورتر شود، آرام آرام به کارزار فشار حداکثری ایالاتمتحده آمریکا علیه ایران نزدیکتر خواهد شد.
موارد انزوای جهانی رژیم در روزنامهها بهاین نمونهها محدود نمیشود. مثلا روزنامه حکومتی مستقل فهرستی از بحرانهای اخیر از فرار ورزشکاران تا بایکوت نمایش حکومتی دههٔ زجر رژیم، هلاکت پاسدار سلیمانی، تشدید تحریمها توسط خزانهداری آمریکا و بالاخره کوتاه نیامدن اروپا در برابر رژیم را ردیف کرده و نتیجه گرفته است که شرایط حاکی از تشدید محاصرهٔ نظام است.
در روزنامههای باند ولیفقیه موضوع عمده، حذف باند مغلوب است. پاسدار شریعتمداری در کیهان صحبت از دادن مدیریت کشور بهپیروان قاسم سلیمانی کرده است. بقیه روزنامههای این باند خواستار محاکمه کسانی شدهاند.که صلاحیتشان توسط شورای نگهبان رد شده است. و خلاصه باند مغلوب را بهمرگ محاکمه گرفتهاند که بهتب حذف شدن راضی شوند. در نقطه مقابل روزنامههای مغلوب، غیرمستقیم تهدید کردهاند که در صورت حذف آنها میزان مشارکت پایین خواهد آمد. این کدی است خطاب بهباند غالب که بهاین وسیله هشدار میدهند نمیگذارند در مورد میزان آراء مثل قبل در اتاق تجمیع آرا رقم سازی کند. البته در روزنامههای حکومتی در موضوع بحران نمایش انتخابات مواردی هم دیده میشود که واقعاً میزان مسخرگی و چنتهٔ خالی نظام را نشان میدهد.
اعتماد: روزی رئیسدفتر رئیسجمهوری که هرگز در زمره اصلاحطلبان نبود و نخواهد بود، از کلیدواژه سخن میگوید و تأکید میکند که برگزاری انتخابات با حضور نمایندگان تنها یک جناح، «انتخابات ملت ایران» نیست... و روز دیگر مشاور رئیسجمهوری از تأیید صلاحیت شدگان که خود را «جبهه انقلاب» نامیدهاند، میپرسد که قرار است در میدانی که رقیب دیگری در آن نیست، بر سر چه چیزی و با چه کسی رقابت کنند.
جمهوری اسلامی: فرماندار شیراز میگوید: تاکنون فقط صلاحیت یک نفر برای انتخابات خبرگان رهبری تأیید شده است. آن یک نفر، طبعاً پیروز انتخابات خواهد بود. سؤال این است که در استان پهناور فارس غیر از این یک نفر شخص دیگری وجود نداشت که صلاحیت ورود بهانتخابات را داشته باشد؟!
*در استان قم، از 57نفر داوطلب ثبتنام شده نمایندگی مجلس خبرگان، فقط دو نفر تأیید صلاحیت شدهاند که یکی از آنها محمد یزدی است. مردم میپرسند آیا از تحصیل کردههای حوزه قم در 40سال بعد از انقلاب، حتی یک عالم واجد صلاحیت وجود ندارد؟
سیاست روز: پرسشی که اکنون مردم دارند این است که چرا نماینده متخلف که از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت یا احرزار صلاحیت نشده همچنان در پست نمایندگی باقی است؟... وقتی نمایندهای مرتکب تخلف و تنها در برخورد با وی بهیک تذکر بسنده میشود نتیجه امر بهتر از شرایط فعلی نیست. این فسادها یکشبه اتفاق نیفتاده و مدارک و مستندات مربوط بهآنها یکشبه بهدست نیامده و چرا نهادهای نظارتی هیچ اقدامی را انجام ندادهاند؟