اغلب روزنامههای حکومتی روز پنجشنبه ۲۱شهریور منتشر نشدهاند. معدود روزنامههای منتشر شده مهمترین مطالب خود را به تحولات داخل آمریکا اختصاص دادهاند. در کنار آن پارهیی از بحرانهای اقتصادی- اجتماعی دیده میشود.
در روزنامههای باند ولیفقیه ابراز نگرانی از پیآمد استعفای جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا، و تشدید شکاف در درون رژیم در اثر این واقعه دیده میشود:
کیهان: به احتمال قریب به یقین از امروز روزنامههای زنجیرهیی با رفتن بولتون، راه مذاکره روحانی با ترامپ را «هموار شده» تلقی کرده و با استناد به وضعیت اقتصادی کشور مان که خود عامل بهوجود آمدنش هستند، همینطور با جمله معروف «چارهای نداریم؟» تلاش خواهند کرد زمینه دیداری هر چند چند ثانیهای یا جمعی را در سفر آتی جناب روحانی به نیویورک فراهم کنند. احتمالاً این را هم خواهند گفت که، آمریکا از پیششرطهایش عقبنشینی کرده پس برویم و مذاکره کنیم... باید بپرسیم، این بار موضوع مذاکرات چیست؟ آیا پیششرطهای ترامپ در خود مذاکرات نهفته نیست؟! به عبارت سادهتر، وقتی موضوع مذاکره، ریشهکن شدن توان هستهیی، تضعیف توان موشکی و توقف حمایتها از همین متحدان منطقهایمان است، دیگر چه نیازی به پیششرط است؟
کیهان: بهدنبال برکناری جان بولتون برخی روزنامههای زنجیرهیی با ذوقزدگی تمام از این برکناری استقبال کردند گو اینکه، با این اقدام، راه مذاکره با ترامپ هموار شده است! اما جانشین موقت بولتون بر اساس گزارشها دست کمی از وی ندارد.
سیاست روز: تغییر مشاور امنیت ملی آمریکا تغییری در سیاست خارجی ترامپ ایجاد نمیکند، قدمهای «کوپرمن» بر رد پاهای بولتون
در روزنامههای باند روحانی نیز نسبت به پیآمد رفتن بولتون از کاخ سفید ابراز نگرانی شده است:
آرمان: پیروز مجتهدزاده: اینکه با خروج بولتون از کاخ سفید آیا سیاست خارجی ترامپ نسبت به ایران تا حدودی تلطیف میشــود بعید بهنظر میرسد که چنین باشد چون خرابی روابط ایران و آمریکا خیلی بیشتر از آن اســت که با اینگونه اقدامات تفاوت اساسی ایجاد شــود.
آرمان: حسن بهشتی پور: ولـی واقعیت این اسـت که حـذف بولتون بـه مفهوم تغییـر مسـیر سیاسـت خارجی آمریـکا نیسـت
آفتاب یزد: کارشناسان ضمن گوشزد تحریمهای جدید علیه ایران گفتند:دچار شادی زودرس نشویم... حسین امیر عبداللهیان دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل در صفحه شخصی خود در توئیتر مینویسد: «بیتردید برکناری بولتون تندرو در آمریکا، نتیجه اختلافات درونی کاخ سفید و ترامپ است. آنچه مهم است مشاهده "تغییر رفتار" آمریکاست و نه تغییر افراد و احزاب در آمریکا». علی شمخانی نیز در یادداشتی در واکنش به برکناری جان بولتون تأکید کرد، عزل و نصبهای درون هیأت حاکمه آمریکا، تاثیری بر تغییر نگاه ایران نسبت به اغراض سوء این کشور نداشته و ملاک ارزیابی جمهوری اسلامی، سیاست واقعی و عملکرد آنها است... داوود هرمیداس باوند استاد حقوق بینالملل نیز میگوید: نفس تداوم این تحریمها بیانگر آن است که نباید انتظار تغییرات صدو هشتاد درجهای نسبت به ایران را داشت.
آفتاب یزد: یادداشت سردبیر: برای بنده یک مقدار برخی ذوقزدگیها در داخل از اخراج جان بولتون غریب و نامأنوس است. گویی با رفتن یک تندرو از کاخ سفید ورق بهطور کلی برمی گردد و واشنگتن یکشبه از ادعاهای خود در قبال تهران عقبنشینی میکند.
ایران: امیرعلی ابوالفتح: اخراج «جنگ سالار ضدایرانی» از کاخ سفید، لزوماً به منزله تغییر رویکرد دولت آمریکا در قبال ایران قلمداد نمیشود.
خصومت دو کشور بهمراتب عمیقتر از بودن یا نبودن فردی همچون جان بولتون در کاخ سفید است.
اذعان به شکست سرکوب از طریق احکام قضاییه آخوندی، نفرت مردم از بیدادگاهای آخوندی، موضوعی است که در نامهٔ علی مطهری به سردژخیم قضاییه آخوندی آمده و رسانههای حکومتی به آن انعکاس دادهاند:
جمهوری اسلامی: علی مطهری: در بسیاری از موارد بدون توجه به میزان تاثیر جرم در جامعه و ضرورت مجازات، احکام سنگینی برای متهمان صادر میشود بهطوری که جامعه قانع نمیشود و متهم یا مجرم در هالهای از مظلومیت قرار میگیرد. این امر در متهمان سیاسی که متأسفانه آنها را متهمان امنیتی مینامند و در نتیجه مشمول قانون جرم سیاسی نمیشوند بیشتر قابل مشاهده است... مثال روشن آن قضیه قتل ستار بهشتی در بازداشتگاه نیروی انتظامی است. او کارگری بود که بهخاطر فقر خود و مادرش در وبلاگ شخصی خود انتقاد و احیاناً توهین به مقامات عالی کشور میکرد. او را بازداشت کردند و در اثر ضربات وارده فوت کرد... نمونه دیگرش همین مرگ دختر آبی است که با شمایل پسرانه وارد استادیوم آزادی و بازداشت شد و در اثر دادگاهی شدن خودسوزی کرد و فوت نمود، در حالی که فرضاً کار او غیرقانونی بوده، با چند کلمه نصیحت قابل فیصله دادن بود.
روزنامه ارگان دولت روحانی به دیدگاه قرونوسطایی نظام به مسائل زنان اذعان کرده و از جمله نوشته است:
ایران: توجیهات درباره تلخی حادثه خودسوزی یک دختر جوان،از ضرورت تحلیل و ریشهیابی و الزام به گفتگو درباره آن تا روشن شدن مسأله و تلاش برای راهکار نمیکاهند. «مسأله زن» در پس این حادثه نهفته است و آنچه اکنون مطرح است، نوک کوه یخ «مسأله زن» در ایران امروز است... دستگاه فهم اجتماعی سنتی که در شناخت و تحلیل «مسأله زن» در ایران امروز، ناکارآمد و وامانده شده است و با تأکید بر الگوی زن سنتی راه به جای مهمی نبرده است و بحران در فاصله میان مطالبه زنان امروز و آن الگوی سنتی و چالشبرانگیز شدن متوالی مسائل زنان، همین ناکارآمدی و واماندگی را نشان میدهد.
برخی از بحرانهای داخلی، منطقهیی و بینالمللی رژیم در روزنامههای پنجشنبه دیده میشود:
آرمان: سکوت و خمودگی جامعه خوشحال کننده نیست! دو طیف اصاح طلبان و اصولگرایان هر چه سعی میکنند در این فضا با جامعه خویشــی مجدد برقرار ســازند اما جامعه به نوعی آنان را پَس میزند!
جمهوری اسلامی: احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه عرب در نشست وزیران امور خارجه این اتحادیه ادعا کرد «دخالتهای ایران در امور عربی طی ماههای گذشته از همیشه خطرناکتر و متهورانهتر شده است» بهگونهیی که از سطح بحرانهای داخل کشورها فراتر رفته و به «تهدید امنیت دریانوردی و انتقال انرژی» در خلیجفارس منجر شده است
رویش ملت: سخنگوی دولت: نپذیرفتن FATF خود تحریمی است
رویش ملت: رئیس دفتر رئیسجمهور در حاشیه جلسه دولت: حضور زنان در ورزشگاهها با فضای فعلی به مصلحت نیست
مردمسالاری: روحانی: نباید برخی تندرویها در جامعه اجازه بروز پیدا کند