روزنامههای حکومتی دهم آذر، همچنان وحشت باندهای حاکم از ضربات قیام مردم ایران و نگرانی از آینده نظام را انعکاس داده و به این ترتیب ناخواسته بر استمرار آن گواهی دادهاند.
روزنامههای حکومتی هر یک فرو ریختن خاکریزهای استراتژیک نظام در عراق را با بیان خاص خود انعکاس دادهاند. بحران ورشکستگی نظام در ساختار بودجه و بنبست برجام از دیگر موضوعات روزنامههای حکومتی است.
در روزنامههای باند ولیفقیه آثار قیام ایران در تشدید بحران درونی رژیم دیده میشود.
رسالت به نقل از پور مختار عضو مجلس ارتجاع نوشته است: پور مختار با اشاره به«هشدارهای خامنهای به مسئولان کشور مبنی بر اینکه بزرگترین لطمه به کشور، سلب امنیت است و دشمن برنامههای عراق و لبنان را برای ایران هم دارد» گفت: «متأسفانه برخی از مسئولان ما به هشدارهایی که مقام معظم رهبری پیش از حوادث و فتنههای دشمنان دادند، توجه نکردند و بر این اساس نتوانستند با آمادگی لازم با نقشههای شوم دشمنان مقابله کنند».
جوان وابسته به سپاه پاسداران با بیان برخی ویژگیهای قیام آفرینان وحشت باندهای حاکم را برملا کرده و از جمله نوشته است:« سازمانیافتگی در تیمهای چندلایه و خوداتکای ۷تا ۱۰نفره که شامل عناصر تحرک برای دعوت به شورش، عناصر عملیات تخریبی برای تشجیع و جسارتبخشی و عناصر تأمین برای حفاظت تیم در برابر اقدام پلیس... آموزش و آشنایی دقیق با روشهای عملیات شهری و وارد کردن تلفات و خسارات سنگین و فرار از دستگیری و درگیری بهگونهیی که ظرف مدت کوتاهی، هر کدام از تیمها با از کار انداختن سیستمهای امنیتی جایگاههای سوخت، بانکها و فروشگاهها و یا استفاده از پوشش و اختفای مناسب زمینه آتشسوزی... را فراهم میکردند... استفاده از تجهیزات و ابزار حرفهیی برای اقدامات خرابکارانه و جنایتکارانه که از آتش زدن و تخریب با لوازم و شیوههای خاص تا بهکارگیری سلاح سرد و گرم بهسرعت و عمقبخشی اقدامات آنان منتهی شده است... ویژگیهای فوق امکان بهکارگیری تکنیکهای جنگ شهری متکی به گروههای پراکنده و خوداتکا را برای آشوب پراکنده و نقطهای در شهرها فراهم میساخت که مقابله همزمان پلیس با آنها را سخت کرده ».
ابراز وحشت از عمق و گستره و استمرار قیام در روزنامههای محافل همسو با باند روحانی خیلی صریحتر است، در این ابراز وحشت ها عمق بحران درونی رژیم به نمایش گذاشته شده است:
جهان صنعت: گستره اعتراضات و پراکندگی آن در سراسر کشور، نشاندهنده عمق نارضایتی افکار عمومی از این تصمیم ناگهانی بود... برخورد کلی با این اعتراضات و یکسره وابسته کردن آنان به بیگانگان، نهتنها مشکلی را حل نمیکند،... هر اعتراضی از سوی مردم به استکبار جهانی نسبت داده شود، بهمعنای نادیده انگاشتن خواست واقعی مردم و حاصل آن ناگزیر، افزایش شکاف بین مردم و حاکمیت خواهد بود».
این روزنامه حکومتی در ادامه به نقش لباسشخصیها در تخریب اموال مردم اذعان کرده و نوشته است:« بر این نکته تأکید میکنیم که گفته میشود برخی از عناصر خودسر و بهاصطلاح لباس شخصیها در تخریب اموال و آتش زدن برخی مراکز دست داشتهاند که امیدواریم با شکلگیری کمیته حقیقتیاب...به این موضوع نیز رسیدگی شود.
ایران ارگان دولت روحانی اظهارات فرماندار وحشتزدهٔ شهرک قدس را انعکاس داده که گفته است:« در تمام شهرها اگر قرار بر این بود که فرضاً برای آتش زدن مساجد بروند، همه افراد همین دستور را داشتند. اگر قرار بود به شهرداریها بروند، همه شهرداریها را آتش زده بودند و این نشان میدهد که یک برنامه مشخصی وجود داشت... وقتی نیروی انتظامی میخواست به مرکز شهر برود با جمعیت دو هزار نفری مواجه میشد؛ در حالی که تعداد خودشان نهایتاً ۴۰نفر بود. در آن جمعیت دو هزار نفری هم عدهیی سنگ و قمه و شمشیر داشتند و روز بعد به اسلحههایی مثل کلت یا وینچستر ساچمهای مجهز شده بودند. این موارد کار را سخت میکرد... متأسفانه نیروهای سپاه و حتی نیروی انتظامی آن روز کامل نبودند، حتی من نفهمیدم نیروهای خود ما چه زمانی و به دستور چه کسی از فرمانداری خالی شدند و رفتند».
روزنامه همدلی همسو با باند روحانی هم با این بیان از استمرار قیام و تشتت درونی رژیم نوشته است« تصمیمهای دوگانه بهویژه در کلان تصمیمها موجب تضاد و تناقض در ذهنیت و عینیت جامعه و دوگانگی در تدبیر و حکمرانی شده و پیشرفت جامعه را مختل میسازد. این امر بالمآل موجب صفآراییها و شکافهای اجتماعی و سیاسی در بین مردم میشود که بهدلیل نبود نهادهای مدنی و غیاب احزاب حرفهیی شورشها و تنازعات پوپولیستی را دامن میزند... اعتراض اقشار ضعیف جامعه را باید جدی گرفت. اینها همه زنگهای خطری است که سیستم اجرایی کشور باید آن را جدی بگیرد و درصدد مدیریت و تدبیر آن برآید».
روزنامه حکومتی آرمان در چند مطلب مختلف وحشت باندها و محافل همسو با روحانی را انعکاس داده در مطلبی با عنوان «ضرورت تشکیل کمیته حقیقتیاب برای اتفاقات اخیر» قیام اخیر ایران را یک نقطه سرفصلی نامیده و از جمله نوشته است:« اتفاقات سال ۹۸فصل نوینی است که میتوان جامعه و نظام ایران را به قبل و بعد از حادثه سال جاری تقسیمبندی نمود... . از ناامیدی بخش عمدهیی از مردم که بهسوی خشم خواهد رفت باید نگران، و از اینکه عصبانیت تعدادی از مردم به نفرت تبدیل شود باید هراسناک بود. نباید بهگونهیی عمل نمود که نارضایتی به خشم و خشم به نفرت تبدیل شود».
«در۷۱۹نقطه شاهد شلوغی و اغتشاش بودیم» عنوان مطلب دیگری از آرمان که به نقل از کولیوند عضو مجلس رژیم نوشته است«بیش از ۴۰۰نفر در حوادث اخیر البرز دستگیر شدند. در روز اول اعتراضات نسبت به گران شدن بنزین، در ۷۱۹نقطه از کشور شاهد شلوغی و اغتشاش بودیم».
مطلب سوم آرمان عنوانش هست: « سرمایه اجتماعی، قربانی بیتدبیری»، و در آن به بنبست سرکوب و افزایش قهر مردم اذعان کرده و از جمله نوشته است« هر چه از زمان تصدی مدیران میگذرد، به جای اینکه آنها به سمت راهحلهای علمی و متناسب با شرایط روز جامعه پیش بروند، راه حل دهههای قبل را تکرار میکنند. چندی پیش یک نماینده مجلس میگفت که رئیسجمهور به جای رئیس توسعه و رشد کشور به رئیس پلیس تبدیل شده است... هر چه به سمت جلو پیش میرویم راهحلهای با تدبیر در مواجهه با اتفاقات خود را نشان نمیدهد و باعث شده تعارض میان مسئولان و مردم به اوج خود برسد... از مردمی که بیکاری و فقر زندگی را برایشان تنگ کرده، انتظار آرامش دارید؟ قطعاً با تداوم این شرایط شاهد افزایش خشونتها در جامعه خواهیم بود. خشونتی که طبقه متوسط از آن پرهیز میکرد و سعی داشت به آن وارد نشود، حالا آنها نیز مانند قشر ضعیف که هیچ نقشی در اقتصاد و اجتماع ندارند و فقر کمرشان را خم کرده، وارد عرصه اعتراض خواهند شد».
ابراز وحشت از قیام مردم در واکنش به سایر بحرانهای اجتماعی در روزنامههای باند خامنهای دیده میشود:
فرهیختگان: از حدود ۱۰.۵میلیون جوان ۱۵تا ۲۴ساله کشور، ۳۰درصد آنان نه در حال تحصیلند (ترک تحصیل کردهاند) نه مشغول مهارتآموزی و نه در جایی مشغول بهکار هستند. این بمـب ساعتـی را جدی بگیـریـد.
فرهیختگان در مطلب دیگری نسبت به سیاست چپاولگرانه برای خصوصی کردن آموزش و پرورش و محروم کردن اغلب جوانان میهن از سوادآموزی نوشته است: «خصوصیسازی در حوزه آموزش با سرعت نسبتاً بالایی به سمتی حرکت میکند که در آیندهای نهچندان دور فقط طبقهای خاص امکان بهرهمندی از آموزش و تحصیل را خواهند داشت و آن طبقه هم حتماً طبقه سرمایهداری است... هر ساله که سهم مدارس دولتی کاهش پیدا میکند، سهم غیردولتیها رشد پیدا میکند و این یک شکاف عمیق نابرابری آموزشی را ایجاد میکند».
فرو ریختن خاکریزهای ولیفقیه در عراق و اذعان به شقه و شکاف در مزدوران عراقی و نفرت مردم عراق از دخالتهای رژیم در روزنامههای هر دو باند حاکم دیده میشود.
جوان نوشته است: «مایه تعجب است اینکه برخی از خودیها در عراق در خلال رخدادهای مشکوک منتهی به استعفای عادل عبدالمهدی مواضعی اتخاذ کردند یا اقداماتی بهعمل آوردند که خواسته یا ناخواسته در چارچوب مواضع و منافع ائتلاف بازیگران آشوبساز شامل راستگرایان حاکم بر واشنگتن و تلآویو و کودتاگرایان تازه به دوران رسیده در عربستان و امارات قرار داشته است».
ستاره صبح هم نوشته است: «اصلیترین راهحل بحران عراق، رهایی از قدرت گروههای قومی و مذهبی است؛ تفکراتی که در لبنان نیز شکل گرفته و زمینه اعتراضات در این کشور را نیز ایجاد کرده است. بنابراین بنیان اعتراضات مردمی که میتوان گفت تا حدی سازمانیافته است، بر تغییر ساختار سیاسی این کشور متمرکز است و اگر گاهی خشونتهایی مانند حمله به کنسولگری ایران در نجف بروز مییابد، نشانه آن است که مردم از مداخله سایر کشورها در امور داخلی کشور خود خسته شدهاند».