728 x 90

معجون وقاحت با چاشنی دروغ

دادگاه دژخیم نوری
دادگاه دژخیم نوری

آقای حمید عباسی(نوری)، شما به‌اتهام شراکت در اجرای فتوای خمینی مبنی بر کشتار هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۹۸۸ در زندان گوهردشت که در آن عنوان معاون دادیار زندان را داشتید، دستگیر و محاکمه می‌شوید.

- من اصلاً حمید عباسی نیستم!

- «ما تو ایران اصلاً زندانی سیاسی نداریم!»(۱)

- امام اصلاً فتوایی نداده!

- ما تو ایران اصلاً زندانی به نام «گوهردشت» نداریم!

- ما تو ایران اصلاً مجاهدین نداریم!

- من اصلاً کارمند زندان نبودم!

- «حمید نوری اصلاً تحصیلات حقوقی نداشته که بخواهد معاون دادیار باشد»(!)(۲)

- من اصلاً گوهردشت نبودم!

- اصلاً تو ایران زندانی اعدام نکردیم!

- من اصلاً موقع اعدام‌ها در مرخصی زایمان بودم!

- اصلاً کسانی رو کشتیم، حقشون بود که اعدام بشن!

- اصلاً به شما چه که ما توی ایران کشتیم یا نکشتیم!

- «منو بفرستید برم توی ایران محاکمه بشم!»(۳)

 

برای این‌که وقت و انرژی و حوصله‌تان هرز نرود و درگیر غلیان احساسات پیچیده و ترکیبی از خشم و غم و خنده نشوید، می‌توانید چند خط مختصر بالا را به‌عنوان چکیده‌ٔ پاسخ‌های دژخیم حمید نوری به دادگاه بخوانید و از آلودگی بیشتر به تشعشعات آلوده‌ٔ خزعبلات آخوندی-پاسداری در امان بمانید!

البته این صرفاً یک گزینه‌ٔ پیشنهادی است؛ اگر شما طنزپرداز هستید و دنبال سوژه‌ٔ بلاهت می‌گردید، می‌توانید از درفشانی‌های این جرثومه‌ٔ جنایت در دادگاه و حواشی آن بهره‌برداری بسیار بیشتری هم داشته باشید. در هر حال مطالعه‌ٔ این جانور ولایی برای متخصصان علوم مختلف خالی از بهره نیست، اما به‌شرطی که به تن صبر و حوصله‌تان کفش و زره و کلاه‌خود آهنین بپوشانید!

در هر حال دژخیم حمید نوری که از روز اول می‌دانست چیزی برای «دفاع» وجود ندارد، صرفاً استراتژی انکار-تشکیک-عقب‌نشینی را در پیش گرفت. لابلای این دست و پازدن‌ها نیز با لودگی خاصی که در جنس بسیجی-آخوندی به‌وفور یافت می‌شود، اقدام به تمسخر شاهدها، زندانیان از بند رسته و حتی وکلای آنها می‌کرد؛ چه بسا که به این نحو مثلا تلاش می‌کرد اندکی از فشار تیغ عدالت بر گردنش را بکاهد!

اما اگر باز هم از این خلاصه‌تر می‌خواهید، باید به آخرین جملات دژخیم حمید نوری در آخرین روز دادگاه مراجعه کنید. آنجا که خیلی «نغز» و «پر مغز» افاضه فرمودند: «آشتی آشتی آشتی، با هم می‌ریم تو کشتی»!

وقتی شاهدان قتل‌عام در دادگاه می‌گفتند که در زندان پاسداران پس از اجرای اعدام‌ها، با جعبه شیرینی از خود پذیرایی می‌کردند، شاید برای عوام‌الناس پذیرش این سطح از رذالت و لودگی سخت بود اما دژخیم نوری به همگان اثبات کرد که تصورمان از عمق گنداب تعفن ولایت بسیار ناچیزتر از واقعیت آن است!

 

چرخش رسانه‌یی در اتاق فکر بیت‌العنکبوت ولایت

علی خامنه‌ای که به رسانه‌های حکومتی فرمان سکوت و بایکوت خبری داده بود، به‌ناگهان فرمان را عوض کرد و پیرو این تغییر در «منویات رهبری»! به‌ناگهان همه‌ٔ خبرگزاری‌ها و سایت‌ها به‌صحنه شتافتند تا از «شکنجه و نقض حقوق‌بشر» دژخیم حمید نوری به زوزه‌کشی بپردازند!

تحلیل دم‌دستی از چرایی آن ممنوعیت را می‌توان چنین بیان کرد که خامنه‌ای نگران گسترش جو ترس در میان سایر جنایتکاران نظام است، از آن‌رو به‌صلاح نبود که چندان نامی از دژخیم در بندش ببرند. از سوی دیگر تلاش خامنه‌ای این بود که با فشار و بندوبست و روابط پشت پرده، با کمترین هزینه‌ٔ ممکن بتواند روی پرونده تأثیر بگذارد.

دلیل چرخش ناگهانی و جفت‌پا پریدن رسانه‌های نظام به پرونده، آن هم در آخرین جلسات دادگاه هم می‌تواند این باشد که رژیم در تلاش‌های پشت‌پرده شکست‌خورده است؛ از سوی دیگر با نزدیک شدن دادگاه به صدور حکم درخواستی دادستان، دیگر سکوت خبری به‌سود دژخیمان نظام نبود. در نتیجه هم نیاز به هجمه‌ٔ تبلیغاتی داشتند و هم برای گذاشتن فشار بر سوئد، موضوع حکم اعدام گروگان ایرانی-سوئدی، دکتر احمدرضا جلالی را به میان کشیدند. روش شناخته‌شده‌ٔ حکومت ولایت فقیه!

 

«...و دروغ از همه چیز ارزان‌تر»

از آنجا‌که درباره‌ٔ این پرونده هر دروغی مستحب (و بعضاً واجب) و صحبت درباره‌ٔ برخی موضوعات خاص که دامن عبای ولایت را بگیرد، مکروه (و بعضاً حرام) است، مانورهای بوق‌های تحت فرمان خامنه‌ای قابل توجه است.

برای مثال تسنیم ۱۰اردیبهشت چنین نوشت که: «دادگاه به حمید نوری فرصت دفاع آخر نداده است» ! و این در حالی است که ۲روز آخر برنامه‌ٔ دادگاه تماماً برای همین منظور به دژخیم فرصت داده شده بود؛ اما بوقچی خامنه‌ای چنان نوشته که گویا دادگاه تمام شده و دژخیم حمید نوری «مظلوم» واقع شده است!

تسنیم هم‌چنین مدعی شد که در برابر شهادت ده‌ها شاکی این پرونده، حمید نوری تنها ۲۰ساعت فرصت دفاع داشته که این نیز دروغی دیگر بود، زیرا به‌جز روزهای آخر، وی بیش از ۵۰ساعت فرصت داشته است؛ چند برابر بیش از فرصت تک‌به‌تک شهود! البته تسنیم به‌عمد فراموش می‌کند که در دادگاه‌های حکومتی به هر مجاهد و مبارز، در کمتر از ۵دقیقه حکم اعدام دادند!

در ادامه نیز تسنیم مدعی «ضرب‌وشتم»، «ممنوعیت ملاقات»، «محرومیت از معالجه» و «ممانعت از حضور و دفاع وکلای خانوادگی» دژخیم حمید نوری شد.

خبرگزاری حکومتی فارس نیز در ۱۰اردیبهشت به دلسوزی برای مجاهدین پرداخت که اجازه‌ٔ حضور در دادگاه نداشته‌اند و سیم‌خاردارهای پادگان‌شان رو به داخل است! در ادامه نیز با گسترش ناحیه‌ٔ سوزش، از این‌که پول‌های مالیات‌دهندگان سوئدی خرج دادگاه این دژخیم می‌شود، نشان داد برای جیب مردم سوئد هم نگران است!

ایرنا و فارس سپس در روزهای آینده به نشر درفشانی‌های یک دژخیم قضاییه‌ٔ آخوندی پرداخت که در نقش مدافع حقوق‌بشر، وظیفه‌ٔ نقض حقوق ایرانیان را به‌خوبی انجام می‌دهد! البته به‌نظر می‌آید که کاظم غریب‌آبادی با جمله‌ٔ «...وقت آن رسیده که استکهلم تکلیف خود را مشخص کند...» تلاش داشت به نوعی سوئد را تهدید کند! هر چند وی به نسبت سایر مزدوران حکومتی برای مجاهدین اندکی تخفیف قائل شده و از ۱۷۰۰۰ همیشگی نظام به ۱۲۰۰۰ قناعت کرده است!

در تداوم انعکاس «منویات جدید رهبری!»، شبکه‌ٔ خبر تلویزیون آخوندی با نشان دادن چهره‌های گریان از خانواده دژخیم حمید نوری، بسیجی‌های فارغ‌العقل نظام را غرق حیرت کرد که آن تصویرهای خندان خانواده‌ٔ دژخیم در دادگاه واقعی است یا آن تصاویر گریان!

پاسخ این پرسش بر عهده‌ٔ خودشان، اما اوج وقاحت این جماعت آنجا بود که دادگاه سوئد را به «نقض فاحش حقوق‌بشر» متهم کردند!

البته همین که کفتارهای ولایی با این‌گونه عبارات آشنا شده‌اند جای شکر بسیار دارد! شاید در ۳۰خرداد سال ۶۰ نمی‌دانسته‌اند که اعدام صدها دختر و پسر نوجوان بدون دانستن نام‌شان و بدون دادگاه، تنها ظرف چند ساعت، نقض حقوق‌بشر بوده است!

شاید نمی‌دانسته‌اند که روی هم انباشتن دهها زندانی در یک سلول کوچک نقض حقوق‌بشر است!

شاید نمی‌دانسته‌اند که ازهم‌دریدن گوشت بدن زندانیان با کابل زیر شکنجه نقض حقوق‌بشر است!

شاید نمی‌دانسته‌اند که تجاوز به دختران زندانی پیش از اعدام نقض حقوق‌بشر است!

شاید نمی‌دانسته‌اند که اعدام زندانی که در بیدادگاه‌های خود همین نظام حکم گرفته و در اواخر دوران محکومیت‌اش است، نقض حقوق‌بشر است!

شاید نمی‌دانسته‌اند که دفن زندانیان کشتارشده در گورهای جمعی بی‌نام و نشان و بی‌خبر گذاشتن خانواده‌های آنها نقض حقوق‌بشر است!

شاید نمی‌دانسته‌اند که پرتاب جوانان مردم و دانشجویان از پشت‌بام‌های خوابگاه یا پل‌های شهری به پایین، نقض حقوق‌بشر است!

شاید نمی‌دانسته‌اند که شلیک به مردم بی‌دفاع و بی‌سلاح و به‌رگبار بستن مردم در خیابان‌های تهران و نیزارهای ماهشهر نقض حقوق‌بشر است!

شاید نمی‌دانسته‌اند که شلیک چند موشک به هواپیمای مسافربری پر از مرد و زن و کودک نقض حقوق‌بشر است!

شاید حالا ناگهانی چیزهایی فهمیده‌اند!

شاید هم نگرانند که پس از دژخیم حمید نوری، راه برای دادگاهی و رسوایی و افشای جنایات «یک‌یک‌شان» باز شده است؟!

 

 

پانوشت:

۱- این جمله‌ٔ وزیر خارجه‌ٔ سابق آخوندها، جواد ظریف، در پاسخ به خبرنگاران خارجی درباره‌ٔ زندانیان سیاسی است که بسیار مشهور شد.

۲- این بخشی از استدلالات وکلای دژخیم حمید نوری بود. آنها فکر می‌کردند که در ایران آخوندی هم بر مبنای صلاحیت و تخصص و تحصیلات یک نفر به مقامی در قضاییه جلادان می‌رسد!

۳- آخرین تلاش دژخیم که البته منظورش از «محاکمه در ایران» طبعاً «تقدیر و تشکر» بابت جنایت‌اش بوده است!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6d85a816-ba5d-4216-a8a1-3a9fbdf5be4e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات