خبر معرفی کابینهٔ پزشکیان، موضوع فوری ایران شد، ولی موجب هیچ تحولی که نشد، یک بور شدن دیگر بر سریال بور شدنهای پیشین دلبستگان به کبوترزاییِ افعی ولایت اضافه شد.
کابینهٔ بیرون آمده از پاکت مهر و مومخوردهٔ ولی فقیه، یک مهر دیگر بر حتمیت انقباض و بنبست مطلق و لاعلاج کلیت نظام آخوندی زد. کابینهای که پنج وزیر آن از وزرا و مقامات دولت رئیسی، هفت وزیر آن از وزرا و مقامات دولت روحانی و سه وزیر پاسدار و بسیجیِ آن گماشتهٔ مستقیم ولی فقیه باشند، فقط بحرانزاییِ کلان و تشدید روند از هم دریدن گرگهای مترصد قدرت و ثروت را نمایندگی میکند. کابینهای که «ترکیبی از باندهای جنایت و غارت در دولتهای رئیسی و روحانی است». (مریم رجوی، ۲۱ مرداد ۱۴۰۲)
پزشکیان البته که «نظام را در خطر دید و آمد»، ولی خودش هم بلافاصله تاری افزوده بر تار و پود کلاف گره در گره نظام شد.
در اولین واکنشهای فیالفور از جانب خودیهای نظام به ترکیب کابینهٔ معرفیشدهٔ پزشکیان، سایت دانشجو نوشت: «کوه موش زایید و هیچ انتظاری از تحول وجود ندارد». بهموازات آن سایت دیدارنیوز نوشت: «سازوکارهای طراحیشده، با شکست سنگینی روبهرو شد». دارودستهٔ اصلاحاتی هم که با معرفی پزشکیان قصد نجات نظام از «خطر» را داشتند، وقتی مشت محکم واقعیتِ تغییرناپذیریِ امامزادهشان را بر شیشهٔ توهمشان دریافت کردند، با حسرت و افسوس خطاب به پزشکیان گفتند: «اگر ظریف استعفا دهد و استعفایش را قبول کنی ما هم دیگر از تو حمایت نمیکنیم».
دقت کنید هنوز ۴۵ روز از نمایش انتخابات و یک هفته از شروع کار این دولت نگذشته است که در اولین حرکت دولتی که قرار بود نماد «وفاق ملی» باشد، فقط معرفی کابینه پیام داد که دیگر در این نظام، سنگ روی سنگ بند نمیشود. هدف اصلی پزشکیان از آمدن، احساس«خطر» برای نظام بود، اما «حالا این خطر با جنگ و جدال باندهای متخاصم در درون رژیم بیشتر و بیشتر میشود». (مریم رجوی، ۲۱ مرداد ۱۴۰۳)
طبعاً حاکمیت میخواهد خود را از بحرانهای گره در گره برهاند. در چنین قصدی هیچ تردیدی نیست، ولی وقتی اکثریت جامعه از کلیت حکومت عبور نموده و تعادل قوای اجتماعی اساساً تغییر کرده، حاکمیت هر تقلای سیاسی که هم که بکند، پشت سر هم آجر از زیر بنای نظام درمیرود و در شاکله و ساختار نظام، گرهی جدید بر کلاف قبلی افزوده میشود.
بیتردید کشاکشها بر سر کابینهٔ کمینکردهها بر طعمهٔ قدرت و ثروت، زخمهای کاری و عمیق بر ساختار و تمامیت نظام ایجاد خواهد کرد و چشمانداز بیانتفاع شدن پزشکیان برای نظام هرگز بعید نمینماید.
این آخرین وضعیت نظام تا هماکنون است؛ اما اصل موضوع که منتج به این وضعیت شده چیست و از کجا ناشی شده است؟ این وضعیت، محصول چندین عامل پیوندخورده بههم است:
تحریم حداکثری توسط مردم ایران و شتاب گرفتن سرایت آثار آن بر ساختارحاکمیت،
بازگشت آثار تروریسم و جنگطلبی رژیم به خودش و در بنبست و محاصرهٔ منطقهای و بینالمللی قرار دادنش،
پیشرویِ مقاومت پیروزمند زنان و زندانیان،
رزم دمافزون کانونهای شورشی
و سیر صعودیِ این تحولات به جانب پیوند خوردن «شرایط عینیِ» قیام و انقلاب به «شرایط ذهنی».
پس از بالا گرفتن بحران معرفی کابینه، مجموع عوامل فوق را میتوان در این عبارت خلاصه و معرفی نمود:
«برنامه و خط مشي مردم ايران، جمع كردن بساط خامنهای و تماميت رژيم ولايت فقيه و استقرار جمهوری دموكراتيك است». (مريم رجوی، ۲۱ مرداد ۱۴۰۳)